Quantcast
Channel: پایگاه خبری ندای انقلاب - پربيننده ترين عناوين بین الملل :: rss_full_edition
Viewing all 3812 articles
Browse latest View live

حمله آمریکا به پایگاه هوایی سوری به روایت ماهواره اسرائیلی +عکس

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، آمریکا در ساعات پایانی پنجشنبه، ۵۰ تا ۶۰ موشک «توماهاوک» به پایگاه هوایی «الشعیرات» در حومه شهر حمص شلیک کرد. تصاویر ماهواره‌ای منتشر شده توسط ماهواره اسرائیلی اروس eros تا حدودی میزان خسارت وارده را مشخص می‌کند.

چرا بعضی رؤسای جمهور، یک‌دوره‌ای می‌شوند؟

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، تقریباً تمام کشورهای جهان که نظام ریاستی یا نیمه‌ریاستی را برگزیده‌اند، به رئیس‌جمهور اجازه می‌دهند دست‌کم برای یک دور دیگر در انتخابات شرکت کرده و در صورت پیروزی بر منصب خود باقی بماند (به جز چند مورد مانند کره جنوبی، مکزیک و گرجستان). اما همیشه بخت با آنها یار نیست و برخی از آنها به دلایلی کناره گرفته یا در انتخابات شکست می‌خورند، گاهی در کمال ناباوری.مروری بر داستان رئیس‌جمهورهای یک‌دوره‌ای در چند کشور مهم طی دهه های اخیر تجربه قابل تأملی را در اختیار ما قرار می دهد.جیمی کارتر۵ نوامبر ۱۹۸۰. دقایقی تا دو بامداد باقی مانده بود که رابرت، مدیر ستاد تبلیغات کارتر در مصاحبه با ABC شکست نامزد دموکرات و رئیس‌جمهور آمریکا را در انتخابات ریاست‌جمهوری پذیرفت. کارتر اما اشک در دیدگانش موج می‌زد و خود ساعاتی بعد رسماً به ریگان تبریک گفت.چه عواملی موجب شده بود او تنها ۴۳% از آرای مردم آمریکا را جذب کند؟ او در تبلیغات خود خیلی تلاش کرد تا موضوعات سیاست خارجی را مهمترین مسائل کشور جلوه دهد، اما مردم به گونه‌ای دیگر فکر می‌کردند. اولاً به نظر می‌رسید مسائل اقتصادی بیش از سایر حوزه‌ها توانسته بود سبد آرای او را به نفع ریگان خالی کند، ثانیاً حتی در همان سیاست خارجی که جیمی بر آن تأکید داشت، آنچنان کارنامه درخشانی در دوره چهارساله برجای نگذاشته بود.وجود دو مرکز تصمیم‌ساز، یکی در وزارت خارجه و دیگری در کاخ سفید به عنوان مشاور امنیت ملی موجب تأخیر و تناقض در سیاست خارجی کارتر شده بود. مهمترین نمونه، مدیریت بحران ایران بود. هنوز یک سال از روی کارآمدن کارتر نگذشته بود که تظاهرات و اعتصاب در شهرهای مختلف ایران کلید خورد و به تدریج گسترش یافت، یعنی دقیقاً همان جایی که او «جزیره ثبات» نامیده بود.وزارت خارجه هماهنگ با سفیر خود در تهران، سولیوان، بر این باور بود که برخورد سخت و خشن کار را بدتر می‌کند و حتی اگر انقلاب پیروز شود، می توانیم با انقلابیون کنار بیاییم. اما برژیسنکی در دفتر مشاور امنیت ملی نظر دیگری داشت. کارتر خیلی دیر، یعنی چند روز مانده به پیروزی انقلاب، بالاخره نظر برژیسنکی را پذیرفت، اما دیگر خیلی دیر شده بود و فرستادن ژنرال هایزر تنها موجب بدنامی بیشترِ واشینگتن میان انقلابیون شد.پرونده ایران به همین‌جا ختم نشد. تسخیر سفارت آمریکا در تهران، باز هم تصمیم‌گیری دیرهنگام و نادرست برای فرستادن کماندوها به طبس و باز هم ناکامی در هدف عملیات، ننگ دیگری بر دامان سیاست خارجی کارتر بود.جورج اچ دبلیو بوشدوازده سال بعد، نوبت به یک نامزد جمهوری‌خواه رسید تا طعم تلخ ریاست‌جمهوری یک‌دوره‌ای را بچشد. نوامبر ۱۹۹۲ میلادی جرج دبلیو بوش پدر در میان اعضای خانواده، عینک خود را بر میز گذاشت و در حالی که به برنامه‌های نوشته‌شده بر دیوار چشم دوخته و چهار سال گذشته را مرور می‌کرد، اندیشید که چه چیزی موجب کاهش آرای او شده است.از میان همه عوامل، شاید بدقولی او کار دستش داد. او بارها در مبارزات انتخاباتی ۱۹۸۸ وعده داده بود «خوب به لبهای من دقت کنید: هیچ مالیات جدیدی در کار نخواهد بود.» اما نهایتاً به دلیل کسری بودجه ناشی از عملیات نظامی در دوره خودش و در دوره ریگان مجبور به افزایش مالیات‌ها شد.بوش پدر به همراه همسرش باربارا و دو بوش پسر در سال ۱۹۷۰ میلادیعلاوه بر این اقتصادی که قرار بود از رکود خارج شود، به نظر ۷۰ درصد از رأی‌دهندگان در پایان دوره اول بوش، «در وضعیت ضعیف»یا «نه چندان خوب» توصیف شده بود. این در حالی بود که یکی از بزرگترین لشکرکشی‌های آمریکا به خاورمیانه حدود یک سال مانده به انتخابات انجام شده بود.با حمله برق‌آسای صدام به کویت، این کشور از واشینگتن کمک خواست. جنگنده‌ها و سربازان آمریکایی خیلی زود خود را با کویت رسانده و صدام را تا بغداد عقب راندند. مردم آمریکا نمی‌دانستند دقیقاً چرا باید آمریکا این‌همه برای یک بحران در دوردست‌ها هزینه کند در حالی که خود از کسری بودجه رنج می‌برد. از همه بدتر اینکه عملیات به صورت ناتمام رها شده و صدام مجدداً بر امور مسلط شد.با اینکه بوش طبق گفته اطرافیانش و با توجه به سابقه حدود ۳۰ ساله در نهادهای اثرگذار آمریکا به هیچ وجه انتظار نداشت از کلینتون جوان شکست بخورد، در نامه‌ای به کلینتون نوشت «وقتی این نامه را می‌خوانی رئیس‌جمهور ما شده‌ای. برای تو و خانواده‌ات آرزوهای خوب دارم. موفقیت تو اکنون موفقیت کشور ما است.»دمیتری مدودفحقوقدان جوان رئیس‌دفتر پوتین بود تا اینکه سال ۲۰۰۵ میلادی معاون اولی نخست‌وزیر را پذیرفت. او از سوی سران حزب به عنوان جانشین مطمئن پوتین در انتخابات سال ۲۰۰۸ میلادی انتخاب شد و با حمایت احزاب متعدد و طبق نتایج اعلام‌شده به ریاست‌جمهوری رسید.رویکرد او به غرب تا حدودی با پوتین تفاوت داشت. او بیش از رئیس‌جمهور پیشین خواهان تعامل با غرب و نوسازی اجتماعی در داخل و کمتر از او خواهان اتکا به درآمدهای نفتی و گازی بود. هر چه پایان دوره او نزدیکتر شد، اختلاف نظر او با پوتین آشکارتر شد، اما او تأکید داشت هیچ‌گاه این اختلاف‌نظرها موجب شکاف میان آن دو نشده است.کمتر از یک سال به ۴ مارس ۲۰۱۲ یعنی زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری روسیه مانده بود که او اعلام کرد ممکن است برای دور دوم، نامزد نشود. دلیل آن نیز روشن بود. پوتین طبق قانون می‌توانست دوباره نامزد انتخابات شود و از آنجا که به قول مدودف قرار نبود رقیب یکدیگر شوند، کناره‌گیری او یک سیاست حزبی بود.همین اتفاق نیز افتاد. پوتین نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شد و با بیش از ۶۳% از آرا پیروز میدان معرفی شد.نیکولا سارکوزیبیست سال بعد از شکست بوش پدر، در فرانسه رخداد مشابهی موجب کناررفتن سارکوزی شد. مه ۲۰۱۲ میلادی نیکولا فهمید نمی‌تواند بیش از ۵ سال در الیزه بماند چون تنها ۴۸% از مردم فرانسه به او رأی دادند.در حالی که بحران اقتصادی از ۲۰۰۸ میلادی بر همه کشورهای بلوک غرب سایه افکنده بود، سیاست‌های او که همراستا با نظرات مرکل در آلمان بود، محور اصلی ریاضت اقتصادی در اروپا شده بود.مردم فرانسه اما که مهمترین جنبش جوانان سوسیالیست را در سال ۱۹۶۸ میلادی به نمایش گذاشته بودند، حالا شاهد جنبش مشابه در آمریکا با نام تسخیر وال‌استریت در اعتراض به بحران اقتصادی بودند و بسیاری می‌اندیشیدند چرا باید بخاطر سوءتدبیر یک درصدِ ثروتمند، همه مردم فرانسه به ویژه اقشار کم‌درآمد به ریاضت کشیده شوند؟اولاند، نامزد حزب سوسیالیست به مردم وعده داد «جهت‌گیری جدیدی را به اروپا» ارائه خواهد کرد. فرانسوا گفته بود در داخل نیز مالیات را بر شرکت‌های بزرگ افزایش داده و ۷۵% از درآمد فرانسویانی که بیش از یک میلیون یورو در سال درآمد دارند را به عنوان مالیات اخذ خواهد کرد.فقط سیاست‌های اقتصادی سارکوزی نبود که شهروندان فرانسوی را آزار می‌داد. او در همین شرایط ریاضتی، به ائتلاف غربی برای حمله به لیبی پیوست و بدون نتیجه مشخص و با به جاگذاشتن ویرانه‌ای که همان نظم استبدادی پیشین نیز بر آن حاکم نبود، نقطه تاریکی در کارنامه خود ایجاد کرد. هدف عمده او از این اقدام، تحکیم پیوند با ناتو بود اما با این کارها پیوند خود با مردم فرانسه را سست کرد.فرانسوا اولاندجنبش «شب‌بیداری»، پاریس و شهرهای دیگر را درمی‌نوردید در اعتراض به لایحه‌ای که رئیس‌جمهور طبق وعده خود به مجلس تقدیم کرده بود. با بالاگرفتن آمار بیکاری فرانسویان، فرانسوا در تلویزیون ظاهر شد و وعده داد همه تلاشش را برای یک‌رقمی‌شدن نرخ بیکاری انجام خواهد داد چون اگر به امر موفق نشد، برای دور بعد نامزد نخواهد شد.حالا برنامه او تقدیم مجلس شده بود، اما به باور اقشار کم‌درآمد به ویژه دانشجویان و کارگران، رئیس‌جمهور سوسیالیست فرانسه خلاف مرامنامه حزبی‌ و وعده‌های انتخاباتی‌اش که قرار بود بر ثروتمندان فشار آورد، عمل کرده بود. آنها می‌گفتند افزایش تسهیلات برای کارفرمایان، تمایل آنها را برای استخدام افزایش نداده بلکه دست آنها را برای ظلم به کارگران باز می‌کند.بر اثر اعتصاب‌ها تنها ۶۰% از جایگاه‌های سوخت و ۳ نیروگاه از ۱۹ نیروگاه هسته‌ای از دام تعطیلی گریختند. دولت مجبور شد تمهیداتی را برای کاهش فشار بر مردم در دوران اعتراضات بیاندیشد، اما همین مشکلات باز هم از محبوبیت اولاند کاست.آمار محبوبیت اولاند به عنوان یک رئیس‌جمهور شکست‌خورده، تک‌رقمی شده و وعده کاهش نرخ بیکاری هم بر زمین مانده بود. راهی برای او نمانده بود جز اینکه یک دسامبر ۲۰۱۶ میلادی در سخنرانی زنده خود از کاخ الیزه به همه بگوید در انتخابات ۲۰۱۷ میلادی شرکت نمی‌کند. فرانسوا هدفش را جلوگیری از «دوپاره‌شدن چپ‌گرایان» و صدمه‌دیدن «منافع ملی مهمتر» اعلام کرد.اولاند اولین رئیس‌جمهور فرانسه از زمان جنگ جهانی دوم است که از نامزدی مجدد خودداری کرد. انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه اردیبهشت امسال برگزار می‌شود و بنوآ امون از حزب سوسیالیست نامزد شده، اما برخی هم‌حزبی‌های بانفوذ او مانند مانوئل والس نیز هواداری خود را از نامزد میانه‌رو، ماکرون اعلام کرده‌ و شانسی برای امون باقی نگذاشتند.منبع : مشرق

پایگاه هوایی هدف حمله موشکی امریکا کجاست/ جنگنده‌های سوری قبل از حمله به مناطق امن منتقل شدند/ جنگنده‌های منهدم شده قابلیت پرواز نداشتند + ن

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، صبح امروز دو رزم ناو آمریکایی در دریای مدیترانه با شلیک ۵۹ موشک کروز، پایگاه هوایی « الشعیرات» را در استان حمص هدف قرار دادند. در تصویر و نقشه ذیل موقعیت میدانی پایگاه هوایی الشعیرات را مشاهده می کنید.گزارش ها حاکیست ارتش سوریه چند ساعت قبل از حمله، جنگنده های خود را از این فرودگاه خارج و به منطقه امن منتقل کرده است. به نظر می رسد دولت آمریکا تحت فشار کشورهای عربی و غربی اقدام به انجام این حملات کرده است.دولت آمریکا در حالی هدف از حملات به این پایگاه هوایی را دفاع از جان غیر نظامیان سوری اعلام کرده که در هفته های گذشته صدها تن از شهروندان سوری در شمال شرق این کشور در حملات هوایی جنگنده های آمریکایی کشته شده اند، موضوعی که در رسانه های غربی و عربی بایکوت خبری شد.پایگاه هوایی الشعیرات در حد فاصل شهرهای تدمر و حمص واقع شده و همچنین مجهز به سامانه دفاع هوایی بود. قابل ذکر است ماه گذشته جنگنده متجاوز رژیم صهیونیستی از طریق این پایگاه رهگیری و ساقط شد.الشعیرات از مهم ترین پایگاه های ارتش سوریه برای هدف قرار دادن تروریست ها در شرق استان حماه، شرق استان حمص و استان دیرالزور به شمار می آید. در دو سال گذشته دولت روسیه تجهیزات پیشرفته ای را در این پایگاه هوایی برای ضربه زدن به تروریست ها مستقر کرده بود.یک منبع میدانی در استان حمص در گفت وگو با مشرق تایید کرد: تاکنون ۵ تن از نیروهای ارتش در این حملات کشته و تعدادی دیگر زخمی شده اند. وی با بیان این که بخش شرقی فرودگاه به شدت متحمل خسارت شده، افزود: باند این فرودگاه دیگر قابل استفاده نیست.این منبع میدانی به خبر انهدام چندین جنگنده در این فرودگاه هم اشاره کرد و گفت: جنگنده های منهدم شده در این پایگاه هوایی از گذشته قابلیت استفاده و پرواز نداشتند و خبر رسانه ها در خصوص انهدام جنگنده های پیشرفته کذب است.همزمان با حملات هوایی نیروی دریایی آمریکا، گروه تروریستی داعش، مواضع ارتش سوریه را در محورهای شمالی وشرقی شهر تدمر و جاده ارتباطی حمص- تدمر هدف قرار داد. نیروهای سوری و مقاومت به خوبی توانستند تحرکات تروریست ها را شناسایی کنند و حملات آنان را برای اشغال مناطق جدید در حومه شهر تدمر ناکام بگذارند. در نقشه ذیل مناطق تحت کنترل ارتش سوریه و گروه تروریستی داعش را در شرق استان حمص مشاهده می کنید:در ماه های گذشته گروه تروریستی داعش کنترل بخش وسیعی از شرق استان حلب و حمص را از دست داده و حال باید منتظر ماند و دید هدف قرار دادن این پایگاه، خط پشتیبانی ارتش سوریه را در هدف قرار دادن تروریست ها دچار مشکل می کند یا خیر.منبع : مشرق

روایت دردناک پدر یکی از فریب خوردگان گروهک پژاک: فرزندم را دزدیده‌اند

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، پ. ک. ک و پژاک از نمای نزدیک؛ گروهک پ. ک. ک و شاخه ایران آن (گروهک پژاک) از جمله نیروهای تروریستی هستند که در مرزهای غربی کشور ما فعال هستند. گرچه غیور مردان و حافظان امنیت مرزها تا کنون ضربات سخت و سنگینی به عناصر این گروهک وارد ساختند و آنها رو وادار به خفت عقب نشینی کرده اند، اما بررسی سابقه تشکیل این گروهک و گفتگو با اعضای وفادار آن در مطالعه پیشینه اعتقادی، عقبه فکری و آرمان های اعضای پ. ک. ک کمک شایانی می کند. در ویژه نامه مشرق که تحت عنوان «پ. ک. ک و پژاک از نمای نزدیک» در ایام نوروز و پس از آن منتشر می شود، نگاهی داریم به زمینه های تشکیل این گروه و همچنین با برخی از اعضای جداشده و به دام افتاده این گروهک به گفتگو خواهیم نشست تا از نمایی نزدیک، با حقیقت پ. ک. ک و جنایات این گروهک و انگیزه های انحرافی اعضاء [بعضا] فریب خورده آشنا شویم. گفتگو با پدر یکی از فریب خوردگانآقای دالایی منان از جمله والدینی است که فرزندش نوجوانش فریب این گروهک‌های تروریستی را خورده و امروز در عضویت پ. ک.ک و پژاک است. آقای دالایی منان معتقد است که پسرش به اختیار خودش وارد این گروهک نشده و اصلاً هیچ آشنایی با این گروه‌های تروریستی نداشته و ندارد. او و خانواده‌اش که امروز به شدت متاثر از این اتفاق انتظار بازگشت فرزند نوجوانشان را می‌کشند تنها موردی نیستند که اینطور مورد سوء استفاده این گروه‌های تروریستی قرار گرفته‌اند. روایت دردناک و توام با گریه‌های مکرر او از این اتفاق هم به خوبی نشان می‌دهد که تروریست‌ها سوژه‌های خود را بیشتر از میان نوجوانان و جوانان بی‌اطلاع جذب می‌کنند و درواقع می‌توان عضویت در پژاک و پ. ک.ک را درواقع نوعی آدم ربایی دانست. به سراغ این پدر رنج کشیده رفته ایم تا برای ما درباره شیوه های جذب نیرو توسط تروریست های پژاک و نحوه فریب خوردن فرزندش کمی توضیح دهد:خودتان را معرفی بفرمایید؟من ابراهیم دلایی منان ساکن شهر شوط و راننده هستم. سه تا فرزند دارم.برای فرزندتان چه اتفاقی افتاد؟احمد پسر بزرگم ۱۵ سالش بود. خرداد ۹۵ در حالی که در مغازه یک کاشی‌کار شاگردی می‌کرد، به یکباره گم شد و دیگر به خانه بازنگشته است!داستان مفقود شدن فرزندتان را دقیق‌تر تعریف می‌کنید؟حدود ساعت ۹ صبح و زمانی بود که کارت‌های ملی را تعویض می‌کردند. من به خانه آمدم تا کارت ملی و اوراق شناسایی اعضای خانواده‌ام را با خودم ببرم که در آنجا من و همسرم متوجه شدیم شناسنامه احمد نیست! اول فکر کردیم که شناسنامه را گم کرده‌ایم. با توجه به اینکه مادرش نگران بود وقبلاً هم احمد گفته بود که برای کار می‌خواهد به تهران برود، همانجا تلفنی با پسرم احمد تماس گرفتم و پرسیدم کجایی؟ او گفت مثل همیشه سر کارم. گفتم شناسنامه‌ات نیست، او گفت که من اطلاع ندارم و الان سر کارم!بعد من برای تعویض کارت های ملی رفتم، زمانی که برگشتم مادرش گریه می‌کرد و نگران بود که احمد خودش مدارکش را برداشته باشد و رفته باشد. منم برای اینکه نگرانی مادرش رفع شود با هم به محل کارش رفتیم. اما دیدیم که استاد کاشی‌کار همانجا کار می‌کند ولی خبری از احمد نیست.پرسیدم بچه من کجاست؟ گفت که چند دقیقه پیش دوتا پسر بزرگتر از پسر شما دنبالش آمدند و گفتند که ما قصد داریم برویم تهران کار کنیم و از اینجا رفتند.آنها حتی یک کارگر سر گذر را به جای احمد آورده بودند تا به کاشی کار کمک کند. من گفتم چرا به من خبر ندادی، گفت اگر نمی‌آمدی خودم خبر می‌دادم. به هر حال جایی وجود نداشت تا جستجو کنیم و مجبور شدم نامه‌ای بنویسم و به دادگاه ببرم. دادستان هم حکمی به من داد که به آگاهی بدهم تا فرزندم را از طریق ردیابی گوشی پیدا کنند.خلاصه تا زمانی که موفق به انجام این کارها شدم ساعت اداری هم تمام شده بود و کارم به روز بعد موکول شد. فردای آن روز از طرف نیروی انتظامی آمدند و پرسیدند که فرزند شما گم شده!؟ گفتیم بله، آنها به ما گفتند که به یکی از نواحی نیروی انتظامی برویم. در آنجا به ما توضیح دادند که بچه شما به گروهک پیوسته! گفتند دو ماشین از جوان‌های مردم را همینگونه فریب داده‌اند و از کشور خارج کردند. من همانجا معترض شدم که چرا از اینکار جلوگیری نکردی؟ گفتند این اطلاعات بعد از خروج آنها از کشور به دست ما رسیده است. البته گفتند که ما برای برگرداندن بچه‌ شما همه تلاشمان را می‌کنیم.از آن به بعد دیگر کاری نکردید؟من دلم آرام نمی نشست و مادرش هم یکسره گریه می‌کرد. حتماً می‌خواستم خودم یک کاری برای نجات فرزندم انجام دهم، برای همین هم به فکر این افتادیم که تماس‌های تلفن پسرم را دربیاوریم تا بفهمیم آخرین بار با چه کسی صحبت کرده و با چه کسی رفته است. تلفنی که دست پسرم بود به نام برادرم سلیمان بود و برادرم هم در تهران کار می‌کند. من به برادرم زنگ زدم گفتم برو شماره‌هایی که با پسرم تماس گرفتند را دربیاور. او هم این کار را کرد که البته فقط به صورت یک طرفه شماره‌هایی را که از تلفن پسرم با آنها تماس گرفته بودند را دادند و گفتند که برای تماس‌های ورودی نیاز به حکم دادگاه است. ما هم به دادگاه مراجعه کردیم که قاضی گفت این کار را شما نباید انجام دهید، ما خودمان حکمش را قبلاً به آگاهی داده‌ایم تا بتواند رد پسر شما را پیدا کند.بعد از آن همان دو شماره را که از طریق برادرم بدست آورده بودم در گوشی‌ام نصب کردم و متوجه شدم که یکی از آن شماره‌ها تلگرام دارد و از طریق آن تلگرام عکس صاحب شماره را درآوردیم. عکس یک پسر حدوداً ۲۰ ساله بود که بعداً فهمیدیم اسمش مهدی است. خواهر آن پسر در همسایگی ما زندگی می‌کرد و ما هم متوجه شدیم که آن پسر به خانه خواهرش رفت و آمد دارد که این را به آگاهی خبر دادیم و آنها هم سریع او را دستگیر کردند. و ما هم از آن پسر شکایت کردیم. البته آن پسر الان در مراحل تحقیق است و به ما گفتند که اگر نتیجه‌ای بدست آمد ما حتماً به شما اطلاع می‌دهیم. الان چند ماه است که از رفتن پسرم می‌گذرد و ما در خانه روز و شب نداریم. من و مادرش دیگر خواب و خوراک نداریم، زندگی ما واقعاً خراب شد. حاضرم هر کاری بکنم تا پسرم را برگردانم. من واقعاً همه تلاشم را کرده‌ام... (به شدت گریه می‌کند)اصلاً پ. ک.ک و پژاک را می‌شناسید؟نه من اصلاً اسم این گروه‌ها را هم نشنیده‌ام. پلیس این گروه‌ها را به ما معرفی کردند. من واقعاً نمیدانم فرزندم الان کجاست؟ از شما می‌خواهم تصویر من را در تلویزیون پخش کنید، صدای من را به همه جا برسانید تا شاید یکطوری پسر من برگردد. من نمی‌دانم باید چه کنم، چطور فرزندم را به خانواده برگردانم. (شدیداً گریه می کند). بچه نوجوان من عقل ندارد و نمی‌داند که خودش را در چه دامی انداخته است. من حتی فکر می‌کنم پسرم نمی‌دانسته که کجا می‌برندش! او فکر می‌کرده که شاید قرار است برای کار برود. من هم این گروه را نمی‌شناختم.منبع : مشرق

افشای مأموریت روحانی برای فریب غرب/ دسترسی CIA به کامپیوترهای آفلاین/ گفتگوی روسیه و اسرائیل درباره حزب‌الله لبنان

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، در کنار اخبار آشکار و تحلیل‌های روزمره در دنیای بین‌الملل، اخباری در لابه‌لای فضای سایبری وجود دارد که یا دیده نمی‌شود و یا کمتر مورد توجه نخبگان، تحلیل‌گران و مخاطبین قرار می‌گیرد؛ مشرق با استفاده از رصد و منابع خاص، اخبار ویژه دنیای بین‌الملل را برای مخاطبین عرضه می‌کند.********* جزئیات سفر محمد بن سلمان به واشنگتنمحمد بن سلمان، در دیداری از واشنگتن در اواسط ماه مارس، قویاً بر مسائل امنیتی متمرکز شد. قائم‌مقام ولیعهد سعودی در دیدار با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور، جیمز متیس، وزیر دفاع و هربرت مک‌مستر، مشاور امنیت ملی، گارد امنیتی نزدیکش را همراه داشت. علاوه بر عادل الجبیر، وزیر خارجه، خالد بن علی الحمیدان، ریاست اطلاعات کل، احمد العسیری، مشاور نظامی محمد بن سلمان و محمد العایش، معاون وزیر دفاع، نیز در این سفر وی را همراهی می‌کردند.ثامر السبهان، وزیر جدید امور خلیج فارس و سفیر سابق در عراق، جایی که در آن به جنگ با شیعیان عراق رفت، نیز در اقدامی که توجه تهران و بغداد را جلب کرد، در این دیدارها حضور داشت. سعودی‌ها با کارکنان ترامپ شامل جرد کوشنر، داماد و مشاور یهودی‌اش و استیو بنون، استراتژیست ارشد وی، نیز دیدار کردند.** گفتگوی روسیه و اسرائیل درباره حزب‌الله لبنانبنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی وقتی در ۹ مارس با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در مسکو دیدار کرد خواهان حمایت روسیه برای تسهیل وضعیت در بلندی‌های جولان در سوریه شد.سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل قصد دارد کانال‌های گفتگو با سرویس اطلاعات نظامی روسیه (GRU) را بالأخص درباره تحرکات سربازان ایرانی و حزب‌الله در مناطق مرزی، افزایش دهد.از سوی دیگر، روسیه کاملاً سکوت کرده است به‌ویژه پس از حمله هوایی چند روز بعد اسرائیل در ۱۶ مارس که بدون آگاهی کرملین از برنامه‌های تل‌آویو انجام گرفت. این عملیات علی‌رغم توافق محرمانه «تنش‌زدایی» بین نیروهای هوایی دو کشور برای ممانعت از تقابل مسیرهای هواپیماهای روسی و اسرائیلی در هوافضای سوریه انجام گرفت.تل‌آویو و مسکو رابطه هماهنگ درباره سوریه را به‌سختی و پس‌ازآن ایجاد کردند که پوتین اقدام به محدود کردن حضور حزب‌الله در خاک سوریه کرد.** دسترسی سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا به کامپیوترهای آفلاین۸ هزار و ۷۰۰ سند منتشر شده توسط ویکی‌لیکس در اوایل مارس، اطلاعات با ارزشی درباره اقدامات جاسوسی، آژانس امنیت ملی آمریکا ارائه می‌کند. در کنار جزئیات مرتبط با اسب تروجانی که از سوی آژانس مورد استفاده قرار می‌گرفت، مطالعه اسناد فاش شده، تلاش‌های انجام شده توسط سیا برای نفوذ در کامپیوترهایی که به اینترنت متصل نشده‌اند را آشکار می‌کند. پیمانکارانی که برای آژانس امنیت ملی آمریکا کار می‌کنند، در نفوذهای اجرا شده از طریق دسترسی فیزیکی به ترمینال‌ها در عملیات به‌دقت هدف‌گذاری‌شده، تخصص دارند.ازجمله مجموعه‌های بالقوه مفید توسعه‌یافته توسط این پیمانکاران، موردی موسوم به "باشگاه مبارزه" است که از طریق درایوهای یو اس ‌بی (USB) بین افسرانی که عوامل محلی را کنترل و هدایت می‌کنند، توزیع شده است. این افراد کامپیوترهای هدف را در محل آلوده می‌کنند. اسب‌های تروجان موجود روی این درایوها از ضعف‌های امنیتی چندین بسته نرم‌افزاری ازجمله نرم‌افزار پخش ویدئوی وی‌ال‌سی (VLC)، برنامه رمزگذاری تروکریپت و اپلیکیشن مختص خواندن متون اسلامی، استفاده می‌کند.یک ابزار دیگر به نام «دریل چکشی» روی هر سی‌دی یا دیگر دستگاه‌های ذخیره داده که به یک کامپیوتر آلوده وصل شوند، بدافزاری را به همراه یک نشانه ردیابی قرار می‌دهد که به آژانس اجازه می‌دهد تا توزیع (انتقال) آتی فایل‌های هدف‌گذاری شده را رصد کند.** تبلیغ چهره ائتلاف عربی از سوی لابی‌های آمریکا و ترکیهبر اساس اطلاعات ما، محمد بن سلمان، وزیر دفاع و جانشین ولیعهد سعودی چند هفته پیش قراردادی را با شرکت لابی‌گر بارسون - مارستلر (Burson-Marsteller) برای تبلیغ و بهبود وجهه ائتلاف نظامی اسلامی برای مبارزه با تروریسم (IMAFT) که ائتلافی عربی برای مبارزه با انصار الله در یمن است، منعقد کرد.این ائتلاف که به صورت رسمی گردآورنده بیش از ۳۰ کشور اهل سنت است، هدفش مبارزه با تمام سازمان‌های تروریستی است، اما در حال حاضر تنها در عرصه یمن فعال است.در آمریکا، وزارت کهنه سربازان آمریکا، مایکل سزسومز (Michael Sessums) و بن چانگ (Ben Chang) به همراه یغمور کوسار (Yagmur Cosar)، رئیس سابق روابط عمومی سفارت ترکیه در واشنگتن (طی سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳) پیگیری این کارزار را عهده‌دار شده‌اند.لابی‌گرهای آمریکایی مأمور یافته‌اند تا حضور مقامات ارشد انگلیسی و آمریکایی در کنفرانس ائتلاف نظامی اسلامی برای مبارزه با تروریسم در ریاض در اواخر ژانویه را فراهم کنند، کنفرانسی که به طور خاص مفتخر به حضور جان کری (John Kerry)، وزیر خارجه پیشین آمریکا شد.لازم به ذکر است شرکت‌های مشاوره لابی‌گر، کمی پیش از ورود پیش‌بینی‌شده راحیل شریف، فرمانده پیشین ارتش پاکستان که قرار شد هدایت این ائتلاف را به عهده بگیرد، نیز درگیر ماجرا بودند.** مشوق‌های احتمالی ترامپ برای مهار منطقه‌ای ایرانمحافل تصمیم‌ساز در آمریکا معتقدند اتکای صِرف بر اقدامات تنبیهی در بلندمدت برای دولت ترامپ ناکافی است. ترکیبی از اقدامات تنبیهی (برای رفتارهای بد ایران) و مشوق‌ها (برای تشویق ایران به‌منظور تغییر رفتارش) احتمالاً فرمول خوبی برای موفقیت در بازدارندگی ایران باشد.این مشوق‌ها می‌تواند شامل "دادن سهم بیشتر به ایران در جامعه بین‌المللی از طریق سازمان‌های چندملیتی"، "مذاکرات سیاسی منطقه‌ای (در مورد سوریه، عراق و یمن)" و"مشوق‌های اقتصادی از طریق راه‌های تجاری و یا طرف سوم" باشد. برای دادن مشوق‌های بالاتر و یا پرخطرتر لازم است تغییراتِ بیشتری از سوی ایران صورت گیرد و سپس این مشوق‌ها ارائه شود.** انتخابات ریاست جمهوری ایران و منافع ایالات متحدهتحلیل گران غربی معتقدند حسن روحانی نتوانسته آنچه غرب از او به عنوان یک میانه‌رو انتظار داشته را برآورده سازد و اسارت ملوانان آمریکایی و تحقیر آنان در صداوسیمای ایران و ... نشان‌دهنده این واقعیت است.بر اساس این تحلیل، روحانی در چهار سال گذشته مأموریت داشته تا غرب را با نام میانه‌رو، فریب دهد. به همین دلیل به‌طوری‌که اگر سناریوی مأموریت روحانی جهت اغفال غرب از خطر جمهوری اسلامی صحت داشته باشد، یکی از گزینه‌های قوی این خواهد بود که متوقف کردن ایران با خروج روحانی از صحنه سیاست آسان‌تر محقق می‌گردد، چراکه مواجهه با گرگ آسان‌تر از رویارویی با گرگی است که خود را در لباس میش پنهان کرده است.بنابراین کابینه ترامپ باید به مسئولان عالی‌رتبه ایران این سیگنال را ارسال کند که خوش‌رقصی دیپلماتیک روحانی مانع از فشارهای مجدد سیاسی، اقتصادی و نظامی غرب نخواهد شد. کابینه ترامپ باید نشان دهد که بازی تمام‌شده است تا همه ایرانیان متوجه شوند حنای سودمندی ریاست روحانی، رنگ خودش را باخته است.** کمپانی‌های اسرائیلی به برلین سرازیر می‌شوندبر اساس منابع اطلاعاتی، مهم‌ترین شرکت‌های دفاعی اسرائیلی در حال برنامه‌ریزی برای استقرار (مراکز) عملیات فروش اروپایی خود در آلمان هستند.دو شرکت پیشروی این بخش، (Israel Industries Aerospace - IAI) و البیت‌سیستمز (Elbit Systems)، به زودی در برلین مستقر خواهند شد. تصور می‌شود که بازار آلمان بسیار امیدبخش باشد.انتظار می‌رود که دولت فدرال (آلمان) بودجه دفاعی خود را به طور اساسی طی سال‌های پیش‌رو افزایش دهد. ازجمله بخش‌های مهم دیگر سیستم‌های ارتباطی امن، ابزارها و تجهیزات اطلاعات ارتباطی (COMINT) و اطلاعات الکترونیکی (ELINT) هستند.علاوه بر آن، ارتش آلمان برای ادامه استفاده و افزایش تعداد پهپادهای هِرون (Heron) ساخت آی‌اِی‌آی (IAI) اسرائیل برنامه‌ریزی می‌کند.تا امروز، آی‌اِی‌آی (IAI) مرکز عملیات فروش اروپایی خود را در پاریس مستقر کرده است، اما ناامیدی حاصل از ناکامی در چشم‌اندازهای اصلی‌اش در فرانسه، این گروه را که بخشی از آن در مالکیت رژیم صهیونیستی است وادار کرده تا در راهبرد خود تجدیدنظر کند.** ماه عسل روابط دیپلماتیک ابوظبی و مسکوشرکت تخصصی و کوچک سرمایه‌گذاری ورنو کاپیتال (Verno Capital)، به عنوان یکی از مشاوران صندوق سرمایه‌گذاری دولتی امارات متحده عربی در روسیه، یک بازیگر کلیدی در روابط بسیار راهبردی دوجانبه این دو کشور است.بر اساس اطلاعات منابع ما، صندوق سرمایه‌گذاری ورنو کاپیتال که به عنوان یک مشاور برای جمیع سرمایه‌گذاران دولت‌های خلیج فارس عمل می‌کند، در انتهای فوریه، بخش از سهام راشن هلیکوپترز (Russian Helicopters)، زیرمجموعه شرکت عظیم تسلیحاتی روستک (Rostec) روسیه را به دست آورد. یکی از سرمایه‌گذاران اصلی این شرکت، مبادله (Mubadala) صندوق سرمایه‌گذاری اصلی ابوظبی است. این صندوق، شریک مورد ترجیح شرکت‌های خارجی علاقه‌مند به انعقاد توافق‌نامه‌های فروش متقابل تسلیحات است. توازن (Tawazun)، دیگر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی اماراتیِ مختصِ بخش دفاعی هم ممکن است که در این معامله مشارکت کرده باشد. در مجموع، این شرکت دولتی قرار است ۶۰۰ میلیون دلار به همراه صندوق سرمایه‌گذاری‌های مستقیم روسیه (RDIF) در این تولیدکننده بالگرد سرمایه‌گذاری کنند.سرمایه‌گذاری مبادله (Mubadala) در روستک، در دورانی که ابوظبی و مسکو در ماه عسل روابط دیپلماتیک، نه تنها در خاورمیانه بلکه در شمال آفریقا، مصر و لیبی هستند، واجد اهمیت راهبردی است. مبادله همچنان توسط خلدون المبارک (Khaldoon Al Mubarak) مدیریت می‌شود، کسی که به عنوان دست راست محمد بن زاید آل نهیان (Mohammed Bin Zayed al-Nahyan)، ولیعهد امارات متحده عربی معروف است. سرگئی چیمیزوف (Sergey Chemezov)، رئیس روستک و سلطان تجارت تسلیحات، به نوبه خود به خاطر جایگاهش به عنوان عضو سیلوویکی (Siloviki)، حلقه بسته متشکل از پرسنل پیشین نظامی و اطلاعاتی که پیرامون ولادیمیر پوتین قرار دارند، واجد اهمیت است. در جریان نمایشگاه تسلیحاتِ آیدکس (IDEX) اخیر امارات، هر دو کشور همچنین اعلام کردند که در حال ارزیابی توسعه نسل بعدی هواپیماهایی هستند که جایگزین میگ-۲۹ خواهند شد. روستک و مبادله، شعبه‌های نظامی هر دو دولت، احتمالاً، همکاری نزدیکی دراین پروژه خواهند داشت.** چه کسی به ترامپ درباره خاورمیانه خط می‌دهد؟بر اساس منابع اطلاعاتی، ولید فارس، یک مسیحی مارونی، از زمان آغاز کمپین ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، در حوزه مبارزه با تروریسم، سوریه و امور خاورمیانه به وی مشاوره می‌دهد.ولید فارس از مخالفان سرسخت حزب‌الله و نظام سوریه بوده و از حامیان مداخله نظامی آمریکا در سوریه است.منبع : مشرق

گاف‌های مهم ارتش آمریکا در حمله به «الشعیرات»/ دقیق‌ترین موشک‌های کروز به هدف نرسیدند! +عکس

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، یک بهانه واهی و اتفاقی مبهم که با هیچ کدام از استنادات، تقصیری را متوجه دولت و ارتش سوریه نمی کرد، باعث شد تا بامداد روز جمعه هفته گذشته، نیروی دریایی آمریکا با توصیف آنچه که تلافی حمله شیمیایی به استان ادلب توسط نیروهای سوریه می نامید، یک پایگاه مهم نیروی هوایی ارتش سوریه را با تعدادی موشک کروز مورد حمله قرار دهد و بار دیگر با زیر پا گذاشتن قواعد و قوانین بین المللی، تلاش کند خودی نشان دهد.اطلاعات رسمی حکایت از آن دارد که ارتش آمریکا ۵۹ فروند موشک کروز تاماهاوک به پایگاه هوایی الشعیرات شلیک کرده و موجب بروز خساراتی در این پایگاه شده است. این ۵۹ فروند موشک کروز از ۲ فروند ناوشکن آمریکایی که در ۳۰۰ کیلومتری این هدف در دریای مدیترانه حضور داشتند شلیک شده و حدودا ۳۰ دقیقه طول کشیده که تا به هدف های خود برسند.تاماهاوک؛ تبر گران قیمت آمریکاییواژه Tomahawk نام یک تبر مخصوص سرخپوستان آمریکایی است که امروزه به این موشک کروز که با کد BGM-۱۰۹ در نیروی دریایی آمریکایی فعال شده است، اطلاق می شود. این موشک در خدمت نیروی دریایی آمریکا بوده و از زیردریایی های تهاجمی و برخی از شناورهای سطحی نیروی دریایی آمریکا شلیک می شوند. در جریان این حمله اخیر نیز، این موشک ها از دو فروند ناوشکن کلاس Arleigh Burke به نام های USS Porter و USS Ross به سمت هدف شلیک شدند.شلیک از ناوشکن USS Ross به سمت سوریهشلیک ناوشکن USS Porter به سمت سوریهاین موشک ها ساخت شرکت آمریکایی ریتهون هستند و بسته به مدل از حدود ۱۳۰۰ الی ۲۵۰۰ کیلومتر برد دارند. بر اساس مدل، این موشک ها توان درگیری با اهداف زمینی ثابت و متحرک و همچنین اهداف روی سطح آب را نیز دارند. مدل بلوک ۴ که در این حمله از آن استفاده شده است دارای قیمتی در حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار دلار است.کروزهای تاماهاوک توان حمل سر جنگی اتمی و متعارف را داشته و در گونه متعارف، انواع مختلفی از سر های جنگی برای این موشک توسعه پیدا کرده است اما عمدتا در ماموریت ها، این موشک از سر جنگی ۱۰۰۰ پوندی شدید الانفجار بهره می برد. موشک های تاماهاوک از موتور توربوفن بهره برده و سرعت آن در حدود ۸۹۰ کیلومتر بر ساعت است.موشک تاماهاوک بلوک ۴ لحظاتی قبل از اصابت به هدف در شلیک آزمایشی که دقت آنرا نشان می دهداین موشک های مشهور و پر استفاده، از سال ۱۹۸۳ میلادی وارد خدمت نیروهای مسلح آمریکا شده و به دلایل مختلف، تا به امروز صرفا به ارتش انگلستان به عنوان یکی از مهمترین و نزدیک ترین دوستان سیاسی و نظامی آمریکا، صادر شده اند. سابقه رزمی این موشک ها نیز به جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ بر می گردد و از آن تاریخ تا به امروز تقریبا در تمامی نبردهای بزرگ آمریکا، از این موشک در حجم بالا استفاده شده است و عملا بر اساس گزارش ها و آزمایش های انجام شده درباره آن، دقیق ترین موشک کروز آمریکایی محسوب می شود.بخش هایی از بقایای موشک سقوط کرده در سوریهاین موشک در اصل به عنوان یک سلاح هدایت شونده با دقت بسیار بالا بر هدف قرار دادن هم اهداف ثابت و هم متحرک تا به امروز معرفی شده است. تصاویر با کیفیت بسیار بالایی نیز تا به امروز از آزمایش های مختلف این موشک منتشر شده و در مواردی حتی تصاویر از اصابت های دقیق این موشک در جریان نبرد هم توسط آمریکایی ها منتشر شده است. البته ذکر این مسئله هم بسیار مهم است که تا به امروز هرگز این موشک در برابر یک دفاع مستحکم هوایی قرار نگرفته و در اکثر اوقات در زمینی بی دفاع تا رسیدن به هدف پیش رفته است. این موشک از ترکیبی از سامانه های راداری، ماهواره ای ، اینرسیایی و تطبیق دهنده ها برای کشف اهداف خود بهره می برد.گاف های موشکی و اطلاعاتی در حمله به الشعیراتاما ساعاتی از حمله آمریکایی ها به این پایگاه نگذشته بود که وزارت دفاع روسیه در بیانیه ای، اعداد جالبی را در خصوص موشک های آمریکایی اعلام کرد. بر اساس اعلام روسها، از ۵۹ موشک شلیک شده به سمت پایگاه هوایی مذکور در سوریه تنها ۲۳ فروند از آنها به هدف رسیده است و از نقطه برخورد ۳۶ موشک دیگر خبری در دسترس نیست. این در حالی است که منابع رسمی و رسانه ای آمریکایی بدون تکذیب دقیق اطلاعات منتشره توسط روسها یا ارائه مستنداتی برای نقض این ادعا، صرفا از به آب افتادن یکی از موشک های تاماهاوک به علت نقص فنی خبر دادند.آشیانه نابود شده در حمله آمریکا به الشعیراتدو جنگنده سوخو ۲۲ سالم سوری پس از حمله آمریکا به الشعیراتالبته از دست رفتن بخشی از توان موشک ها در این جریان یک حمله با این تعداد شلیک، تا حدی قابل قبول است و شاید بتوان در بهترین حالت منطقی، برای ۵۹ فروند موشک شلیک شده در این حمله از دست رفتن ۵ یا ۶ فروند موشک را به دلایل مختلفی مثل از دست دادن ارتباط ماهواره ای، رو به رو شدن با آتش ضد هوایی حتی در شکل سبک، مشکل در سیستم پیشران، مواجهه با انواعی از اخلال گرها یا هر نقص دیگری را به عنوان خطایی قابل قبول مورد پذیرش دانست اما با بیانیه روسها و حتی اطلاعاتی که منابع غیررسمی صهیونیست ها از اصابت ۴۴ موشک (از دست رفتن ۱۵ موشک یعنی ۱۶ درصد شلیک ها) سخن می گوید، چنین آماری برای ارتش پر ادعای امریکا یک شکست تاریخی است .پرواز مجدد جنگنده های سوری از الشعیرات بعد از حمله آمریکایی هامسئله آنجایی جالب تر می شود که بنا بر ادعای آمریکایی ها، این شلیک ها منجر به نابودی کامل این پایگاه مهم هوایی شده است اما ارتش سوریه با تمسخر عملی این ادعای آمریکا، در کمتر از ۲۴ ساعت از این حمله، پروازهای عملیاتی جنگنده های سوری از این پایگاه را مجددا آغاز کرد. از طرف دیگر منابع سوری اعلام کرده اند که به دلیل احتمال حمله آمریکا و رصد خود (که ممکن است با کمک روسها انجام شده باشد) حجم زیادی از هواپیماهای عملیاتی موجود در پایگاه را از آن خارج کرده اند و در اصل، هواپیمای زیادی از دست نرفته است. این موضوع نیز قطعا یک گاف و شکست اطلاعاتی برای ارتش امریکا خواهد بود که حتی یک عملیات ضربتی را نیز بدون اینکه طرف مقابل از آن مطلع شود، نتوانسته به سرانجام برساند.روسیه نیز عملا با تایید این شکست اطلاعاتی ارتش آمریکا اعلام کرده است که در این حمله ۶ فروند میگ ۲۳ که در حال تعمیر بودند از بین رفته اند، اما طرف آمریکایی با اخباری مبهم مدعی نابودی بیش از ۲۰ فروند هواپیما در این حمله شده است که تصاویر منتشره از آن، چنین ادعایی را ثابت نمی کند.با این اوصاف، به نظر می رسد اصرار ترامپ باری خودنمایی در قضیه ای مبهم و حتی ساختگی علیه ارتش و دولت سوریه، منجر به افشای سلسه ای از گاف ها و شکست های نظامی و اطلاعاتی از سوی ارتش آمریکا شده است که می توان دلایلی چون عدم آمادگی یگانهای رزمی آمریکا برای انجام عملیات های نظامی جدید (همانند نتایج به دست آمده از بمباران نیروهای داعش) یا خستگی ناشی از ماموریت های طولانی مدت در آبهایی با هزاران کیلومتر دوری از وطن باشد.طبیعی است، دولت جدید آمریکا برای عبور از موانع و تحریف نگاه ها از ناکامی ها و شکست هایی که یکی پس از دیگری برای آنها و بخصوص ترامپ رقم خورده و همچنان درحال رقم خوردن است و قدرتمند جلوه دادن خود، دستاویزی بهتر از اقدام نظامی علیه سوریه نمی توانست داشته باشد اما قطعا تصور این را هم نداشتند که با لو رفتن سناریو حمله ضربتی خود و مشکلات متعدد در سامانه ارتباطی و موشکی خود، نتایج آن به این سرعت محو و تبدیل به ابزاری جدید برای تمسخر اقداماتشان باشد؛ شاید بهتر بود ترامپ برای به دست آوردن دل دختر خود، یک هدیه گران قیمت برایش می خرید تا آنکه با شلیک ۵۹ موشک ۱.۳ میلیون دلاری، بیش از ۷۵ میلیون دلار را صرف شوی تبلیغاتی جدیدی کند که ناآمادگی یگانهای عملیاتی ارتش آمریکا را بهتر از قبل نشان دهد.منبع : مشرق

روایت شاهدان عینی از کشتار «دیر یاسین»

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، امروز یکشنبه شصت و نهمین سالروز کشتار دیر یاسین است که منجر به شهادت شمار زیادی از اهالی این روستا در اثر حمله دو جمعیت صهیونیستی "ارگون" و "اشترن" شد.روستای دیر یاسین در فاصله یک کیلومتری غرب شهر قدس واقع شده است و در اطراف آن روستاهای «القسطل»، «لفتا»، «قالونیا»، «عین کارم» و الماحله واقع شده است. و در شمال، شرق و جنوب آن سه شهرک صهیونیستی وجود دارد.کشتار دیر یاسین در تاریخ ۹ آوریل سال ۱۹۴۸ به وقوع پیوست، ۲۵۰ الی ۳۶۰ شهروند فلسطینی به شکل بی‌رحمانه‌ای قتل عام شدند. در این حادثه جمعیت‌های صهیونیستی با این تصور که اهالی روستای ۷۵۰ نفری دیر یاسین از ترس جان شان در برابر حمله آنها پا به فرار خواهند گذاشت تا این جمعیت‌ها به راحتی بتوانند آنرا به مصادره خود درآورند، به این روستای واقع در غرب شهر اشغالی قدس حمل کردند.بر اساس اظهارات اهالی نجات یافته این روستا، این حمله از حوالی ساعت ۳ بامداد آغاز شده بود و عناصر صهیونیستی با تیراندازی غیرمنتظره اهالی این روستا مواجه شده بودند و ۴ نفر از این یهودیان به هلاکت رسیده و ۳۲ نفر دیگر زخمی شده بودند. پس از آن، این گروه‌ها از فرماندهان سازمان صهیونیستی "هاگانا" در قدس کمک خواسته بودند و آنها با ارسال نیروهای کمکی به این دو جمعیت کمک کردند که افراد زخمی شده را به عقب انتقال داده و با مسلسل های سنگین به سمت اهالی این روستا تیراندازی کنند و به صغیر و کبیر و زن و مرد رحم نکنند."پاتریک مرسیون" نویسنده معروف فرانسوی درباره این جنایت می نویسد:« مهاجمان قبلا چنین جنگ هایی را تجربه نکرده بودند و ترجیح می دادند که به جای حمله به روستایی که اهالی آن از خودشان دفاع می‌کنند، به وسط بازارهای شلوغ بمب و نارنجک پرتاب کنند و از همین رو، در جریان این درگیری شدید نتوانستند کاری از پیش ببرند.»این عناصر تروریستی از حمایت نیروهای "بالماخ" نیز برخوردار بودند و از طریق یکی از اردوگاه های واقع در نزدیکی قدس، اقدام به گلوله باران دیریاسین با گلوله هایخمپاره کردند تا کار گروهک‌های تروریستی مهاجم راحت شود. مرسیون در تشریح ادامه این جنایت می‌نویسد که «روستای دیر یاسین نزدیکی‌های ظهر تقریبا از وجود اهالی آن که در برابر مهاجمان مقاومت می‌کردند، خالی شده بود و نیروهای ارگون و اشترن تصمیم گرفتند از شیوه جدیدی که به خوبی با آن آشنا بودند، استفاده کنند و آن استفاده از دینامیت بود و بدین ترتیب، توانستند با منفجر کردند تک تک منازل این روستا، آنرا تحت سیطره خود درآورند.»بر اساس روایت‌های شاهدان عینی، مهاجمان یهودی، ده‌ها نفر از اهالی دیریاسین را به سینه دیوارها چسبانده و به سمت آنها تیراندازی کردند و حتی به ریختن خون آنها هم بسنده نکردند، بلکه تعدادی از اهالی را که زنده مانده بودند، با خودروها به خیابان‌های برخی محله‌های قدس که قبلا به سیطره آنها درآمده بود، بردند و در آنجا شعارهای نژادپرستانه‌ای علیه آنها سر داده شد.جنایت دیریاسین تاثیر زیادی در مهاجرت فلسطینیان به مناطق دیگر فلسطین یا کشورهای همسایه عربی داشت و رعب و وحشت زیادی در میان شهروندان فلسطینی ایجاد کرد و شاید هم جرقه اصلی شکل گیری جنگ عربی ـ اسرائیلی در سال ۱۹۴۸ بود.شهادت‌هایی درباره کشتار دیریاسین«مائیر باعیل» فرمانده یگان‌های ویژه «هاگانا» به روزنامه یدیعوت آحارانوت گفت: بعد از اینکه نیروهای بالماخ روستا را ترک کردند نیروهای آرگون و شترون کشتار را شروع کردند مردان و زنان و کودکانی بدون تردید کشته شدند که در در کنار دیوارها و گوشه منازل افتاده بودند.«جاک دینی رینیه» نماینده سازمان صلیب سرخ بین المللی در قدس می گوید: زنانی از اعضای گروه‌های صهیونیستی را دیدم که دو روز بعد از کشتار از روستا خارج می شدند و چاقوهایی آغشته به خون را با خود در دست داشتند. دختری به من نزدیک شد و چاقویی که هنوز خون از آن چکه می‌کرد در دست داشت. آشکار بود که او عضو گروه پاکسازی است که مسئول کشتن افراد زخمی بود.«رابرت مکات» کنسول آمریکا در گزارش خود برای وزارت خارجه آمریکا می‌گوید: دست و پای کودکان قطع و دنده‌های آنها شکسته می‌شد. شارون مرتکب کشتاری شد که از کشتار هیتلر هم فجیعتر است.«حلیمه عید» شهروند فلسطینی نجات یافته از کشتار دیر یاسین می‌گوید: تروریست‌ها یک عروس را به همراه داماد و ۳۰ نفر دیگر از منازل خود خارج و آنها را گلوله باران کردند. یک سرباز را دیدم که صالحه خواهر باردارم که در ماه هفتم بارداری بود را گرفت و اسلحه خود را بر روی گردنش گذاشت و شلیک کرد، خواهرم بر زمین افتاد، سپس این سرباز با چاقوی خود شکم خواهرم را پاره کرد و جنین او را بیرون آورد و جنین را سر برید.محمد عارف سمور از شهروندان نجات یافته از این کشتار می‌گوید: نیروهای صهیونیست یک کودک ۶ ساله را گرفتند، مادر کودک به سمت او رفت و کودکش را در آغوش کشید در همین حین صهیونیست ها با چاقو به این کودک زدند، مادر این کودک تا آخر عمر در حالت دیوانگی زندگی کرد.«صافیه عطیه» شهروند فلسطینی می‌گوید: به چشم خودم موارد زیادی از تجاوز به زنان را دیدم آنها گوشواره‌ها را از گوش ما می‌کشیدند.منبع :‌ تسنیمانتهای پیام/

عامل اصلی آزار و اذیت مسلمانان روهینگیا چیست؟

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، مصائب مسلمانان روهینگیا در میانمار، طی چند سال اخیر، گاه و بیگاه در صدر اخبار قرار گرفته و پس از مدتی به فراموشی سپرده می‌شود. معمولا نیز گفته می‌شود که این مسلمانان به طور خاص قربانی خشونت‌های دینی بودائیان شده و از سرزمین خود آواره می‌شوند. اما کندوکاوی در اخبار، تحلیل‌ها و گزارش‌ها نشان می‌دهد که شاید یک بعد ماجرا آنچنان که باید و شاید آشکار نشده است.طی چند سال اخیر، پروفسور «ساسکیا ساسن» (Saskia Sassen)، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک، مسئله مسلمانان روهنیگیا و آوارگی آن‌ها را موضوع بررسی‌های علمی خود قرار داد و در یکی از کتاب‌ها، همچنین یک مقاله علمی و گزارشی که برای نشریه گاردین نوشت، جنبه‌ای دیگر از موضوع را به که نظرش انگیزه اصلی اعمال این خشونت‌ها است را توضیح داده است.به نوشته ساسن، طی چهار سال اخیر،‌ مردمان روهینگیای میانمار - اقلیتی که چند قرن سابقه حضور در این منطقه را دارند - در معرض آزار و اذیت شدید ارتش میانمار و بخش خاصی از راهبان بودایی تندرو و ملی‌گرای میانمار بوده‌اند.در سال ۲۰۱۲ بود که حملات بی‌رحمانه علیه مردمان روهینگیا به سطحی جدید افزایش یافت و منجر به فرار و آوارگی هزاران تن از آن‌ها به کشورهای دیگر شد. همچنین حدود سه ماه پیش بود که نظامیان این کشور نیز وارد یکی از مناطق محل سکونت این مردمان شده و دستکم ۱۵۰۰ خانه را تخریب کرده و به سوی مردان، زنان و کودکان غیرنظامی آتش گشودند.بررسی پوشش خبری این ماجراها در رسانه‌ها نشان می‌دهد که همگی بر ابعاد مذهبی/قومی آن تمرکز داشته و این وقایع را نوعی آزار و اذیت مذهبی توصیف کرده‌اند. دیده‌بان حقوق بشر نیز به طور رسمی اعلام کرد که خشونت ضد مردمان روهینگیا به عنوان نوعی پاک‌سازی قومی، «جنایت علیه بشریت» به حساب می‌آید. همچنین جان مک‌کیسیک، رئیس آژانس پناهندگان سازمان ملل نیز اعلام کرد که دولت میانمار علیه مردمان روهینگیا، پاک‌سازی قومی انجام می‌دهد.اما به گفته ساسن، بررسی‌های وی نشان می‌دهند که مذهب و قومیت تنها بخشی از ماجرای این آوارگی اجباری است. در میانمار،‌ ارتش از دهه ۱۹۹۰ تاکنون، اراضی وسیعی از کشاورزان و مالکان را به زور و بدون پرداخت خسارت و مابه‌ازایی تصاحب می‌کند. هرچند تصاحب زمین‌های زراعی و غیر زراعی همواره ادامه داشته است، اما طی چند سال اخیر شدت بسیار بیشتری به خود گرفته است؛ از زمانی که قانون مالکیت اراضی در سال ۲۰۱۲ به نفع شرکت‌های بزرگ برای در اختیار گرفتن اراضی تغییر کرد.اگر به جنبه اقتصادی ماجرا بنگریم، متوجه می‌شویم که بیرون راندن مردمان روهینگیا از زمین‌هایشان می‌تواند برای کسب‌و‌کارهای آتی خوب باشد. در واقع، دولت میانمار اخیرا حدود یک میلیون و ۲۶۸ هزار هکتار زمین را در مناطق محل سکونت مردمان روهینگیا برای توسعه کشاورزی صنعتی (تحت اداره شرکت‌های خصوصی) اختصاص داده است. این در حالی است که میزان تخصیص اراضی برای چنین اهدافی در سال ۲۰۱۲ تنها حدود ۷ هزار هکتار بوده است، یعنی طی چهار سال ۱۶۰ برابر شده است. اما هنگامی که اخبار آزار و اذیت مسلمانان روهنیگیا با رنگ و بویی صرفا دینی و قومی پوشش داده می‌شود، این حقایق و تصاحب زمین‌های زراعی میلیون‌ها فرد - از جمله مردمان روهینگیا - تحت تأثیر قرار گرفته و به چشم نمی‌آید.در واقع اگر به روندهای کلان‌تر موثر بر اجتماعات روستایی در میانمار توجه کنیم، دو حقیقت آشکار می‌شود. یکی اینکه تعداد بسیار زیادی از خرده‌مالکان بودایی نیز طی چند سال اخیر از اراضی‌شان بیرون رانده شده‌اند. و دیگر اینکه پروژه‌های بزرگ استحصال چوب، معدن‌کاری و استخراج آب در این اراضی (که مالکان آن‌ها اخراج شده‌اند) ایجاد شده است.اما در مقابل پوشش رسانه‌ای این وقایع تنها بر ابعاد خشونت‌ها و نفرت‌های مذهبی تأکید دارند. خانم آنگ‌سان سوکی، برنده جایزه نوبل صلح که حزب متبوعش پیروز انتخابات سال ۲۰۱۵ این کشور شد نیز برخلاف انتظار درباره این موضوع سکوت کرده و حتی از دولت ایالات متحده خواست تا از کلمه روهینگیا استفاده نکند زیرا به زعم وی، این اصطلاح برای فرآیند آشتی ملی در میانمار مفید نیست.و با وجود همه این واکنش‌ها، تصاحب اراضی بدون هیچ سروصدایی نادیده گرفته می‌شود. در واقع، ارتش میانمار از دهه ۱۹۹۰ میلادی در حال تصاحب اراضی مالکان بودایی و غیربودایی بوده است. اما در سال ۲۰۱۲، تغییری در قوانین این کشور، دروازه‌های میانمار را به سوی سرمایه‌گذاران خارجی گشود. در ۳۰ مارس ۲۰۱۲ بود که مجلسین علیا و سفلای این کشور بازنگری در قانون زمین‌های زراعی و قانون زمین‌های بایر را تصویب کردند. پس از آن نیز قانون سرمایه‌گذاری‌های خارجی این کشور تصویب شد که اجازه ۱۰۰ مالکیت خارجی بر اراضی به مدت ۷۰ سال را می‌دهد. در این سال همچنین قانون دهقانان مصوب سال ۱۹۶۳ میلادی نیز ملغی شد، قانونی که محملی حقوقی برای حمایت از خرده‌مالکان فراهم می‌کرد.و در پی آن شاهد جابه‌جایی اجباری میلیون‌های زارع و خرده‌مالک در میانمار هستیم که اتفاقا اغلب آن‌ها بودایی هستند، کسانی که آوارگان ناشی از نظم اقتصادی نوین این کشور هستند. و جالب اینجاست که میانمار تنها کشوری نیست که شاهد چنین وضعیتی است. بررسی‌ها نشان می‌دهند که در کشورهای دیگر نیز با ورود شرکت‌های عظیم زراعی، خرده‌مالکان به زور از زمین‌های آبا و اجدادی خود رانده شده‌اند، زیرا هیچ سند و مدرک مشخصی از مالکیت بر اراضی خود نداشتند، حتی اگر نسل‌های متمادی روی آن زمین زحمت کشیده و آن را آباد نگه داشته باشند.طی سالیان اخیر، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در میانمار بیشتر در بخش‌های استخراج و استحصال (معادن، آب و نیرو) انجام شده است. و برعکس سرمایه‌گذاری چندانی در بخش تولیدی که بتواند طبقه کارگر و نهایتا طبقه متوسط ایجاد کند، انجام نشده است. برای نمونه، پروژه احداث خط لوله یادنا، که بالغ بر یک میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد، تنها ۸۰۰ کارگر را به کار خواهد گرفت.بسیاری از قراردادهای انجام شده بر سر زمین‌های زراعی در میانمار نیز شرایط خاص خود را دارند. برای مثال، فرماندهای نظامی محلی و گروه‌های مسلح غیردولتی عملا کنترل اغلب (خرید و فروش) زمین‌های زراعی شمال میانمار را در اختیار دارند.و در این شرایط است که مشاهده می‌شود از زمان ورود اولین سرمایه‌گذاران خارجی به این کشور، تقاضا برای در اختیار گرفتن اراضی به عاملی اصلی در نزاع‌های جاری در این کشور تبدیل شد. در واقع فرآیند اینگونه بود، شرکت‌های خارجی وارد میانمار شدند، تصاحب اراضی افزایش یافت و خرده‌مالکان زمین‌های خود را از دست دادند. کشاورزان نیز هر روز فقیرتر شده و یا زمین‌های زراعی خود را از دست می‌دهند. اما بازار خرید و فروش زمین‌های زراعی رونق فزاینده‌ای گرفته است.به این ترتیب می‌توان مشاهده کرد که آزار و اذیت مردمان روهینگیا، حتی اگر امری از پیش طراحی‌نشده نباشد، دستکم دو کارکرد دارد. اخراج و بیرون راندن آن‌ها، شیوه‌ای برای آزاد کردن زمین‌ها و منابع آبی است. سوزاندن خانه‌های آن‌ها نیز این فرآیند را غیرقابل بازگشت می‌کند، زیرا مردمان روهینگیا مجبور به فرار و ترک اراضی خود در پشت سرشان می‌شوند. و کارکرد دوم؛ تمرکز و توجه به تفاوت‌ها و اختلافات مذهبی منجر به افزایش احساسات و شور مذهبی شده و مانع از وارد آمدن فشار به دولت برای متوقف کردن فرآیند بیرون راندن تمامی خرده‌مالکان (اعم از مسلمان، بودایی و ...) می‌شود.منبع : تسنیمانتهای پیام/

حضور اولین رسانه ایرانی در تونل‌های حفاری‌شده داعش/ بازجویی رزمنده حشد شعبی از یک «داعشی» + فیلم و تصاویر

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، محمد مهدی دارا، منطقه عملیاتی موصل: عملیات آزادسازی موصل وارد مراحل سرنوشت‌سازی شده است، همزمان با محاصره کامل تروریست‌های داعشی در این شهر از سوی نیروهای امنیتی و مردمی، عملیات آزادسازی شهر مهم «تلعفر» هم با مشارکت نیروهای بسیج مردمی یا همان حشد شعبی به‌صورت جدی دنبال می‌شود.تروریست‌های داعشی بارها با انجام حملات انتحاری تلاش کرده‌اند مانع پیشروی نیروهای حشد شعبی شوند، اما نیروهای مردمی با دفع این حملات، عملیات خود را از فرودگاه تلعفر که در کنترل آنهاست، دنبال می‌کنند.نیروهای داوطلب مردمی اخیراً توانستند در ادامه عملیات آزادسازی شهر تلعفر، تونلی را که تروریست‌های داعشی در یکی از کوه‌های این منطقه کنده بودند، کشف کنند که طی آن شماری از تروریست‌های داعشی به اسارت آنها درآمدند.خبرنگار تسنیم در منطقه عملیاتی تلعفر توانسته است با توجه به مسائل امنیتی و شرایط خاص عملیاتی، عملیات بازجویی از یکی از این اسیران داعشی را به تصویر بکشد.اسیر داعشی که لهجه عربی خاصی دارد،‌ در این بازجویی به حضور خود در عملیات‌های تروریستی متعدد علیه نیروهای امنیتی و مردمی عراق اعتراف می‌کند. نکته قابل توجه درباره این بازجویی، رفتار کاملاً انسانی و اخلاقی نیروی حشد شعبی است به‌خلاف توحش و بی‌رحمی تروریست‌های داعشی که با اسرای خود به وحشیانه‌ترین شکل رفتار می‌کنند. بخش‌هایی از بازجویی رزمنده حشد شعبی از اسیر داعشی را که خبرنگار تسنیم در شرایط بسیار خاص موفق شده‌ است،‌ به تصویر بکشد، در زیر ملاحظه می‌کنید:رزمنده حشد شعبی: محمد (نام تروریست اسیر داعشی)، چند بار در جنگ شرکت کردی؟اسیر داعشی: در جنگ فتحه، ام‌مغربه، یک جنگ در کوه‌های مکحول ، یکی جنگ کفور که شکست خورد.رزمنده حشد شعبی: به مراکز پلیس حمله کردید و سپس عقب‌نشینی کردید؟اسیر داعشی: من وارد آن نشدم، در این جنگ نیروی پشتیبانی بودم، من سلاح سبک داشتم.رزمنده حشد شعبی: بعد چی شد؟اسیر داعشی: چیز خاصی نیست.رزمنده حشد شعبی : تاریخ جنگ‌هایی را که شرکت کردی، می‌گویی؟اسیر داعشی: دقیقاً حضور ذهن ندارم و اسامی آنها را دقیقاً نمی‌دانم.رزمنده حشد شعبی: فرمانده گروهی که در آن بودی، چه‌کسی بود؟ اسیر داعشی : دقیقاً نمی‌دانم.رزمنده حشد شعبی:‌ ابوعجیلی یا دراجه بود؟اسیر داعشی: نمی‌دانم.منبع : تسنیمانتهای پیام/

اردوغان طراح توطئه جدید در سوریه/ چرا ترامپ «جنگ نمایشی» را شروع کرد/ انتخاب پایگاه الشعیرات دقیق و حساب شده بود

$
0
0
  به گزارش ندای انقلاب، هیچ منطقی نمی تواند، بپذیرد، نظام سوریه عامل حمله شیمیایی به شهر «خان شیخون» در استان ادلب باشد، به یک دلیل ساده؛ اینکه چه نیازی به این جنایت داشت، جنایتی که تنها نتیجه متصور از آن «زیر سوال بردن اعتبار نظام سوریه و تمام دستاوردهای میدانی و سیاسی ارتش سوریه و متحدین دمشق به خصوص در چند ماه گذشته باشد».تنها در یک صورت می توان پذیرفت که نظام سوریه عامل چنین جنایتی است که یکی از مهمترین شاخص های رژیم های توطئه کننده علیه دمشق و محور مقاومت یعنی «حماقت» است. چون تحقیقات در همان گام های نخست حقیقت امر و دست داشتن دمشق در این جنایت را آشکار خواهد ساخت.دلیل دیگری که اجازه نمی دهد، دست داشتن نظام سوریه در این جنایت را پذیرفت و یکی از ارکان علم «جرم شناسی» را تشکیل می دهد، عامل «انگیزه» است، هیچ عقل سیلمی نمی پذیرد، نظامی که از مردم و تمامیت ارضی و موجودیتش دفاع می کند و در موضع قدرت هم در بُعد سیاسی و هم در بُعد نظامی در برابر گروه های تروریستی تکفیری و حامیان منطقه ای و بین المللی آنها قرار دارد، علیه مردم خود مرتکب چنین جنایتی شود، جنایتی که بحران سوریه را به نقطه «صفر» خود باز می گرداند.بنابراین بدیهی است که تنها طرف های بهره برنده از این شرایط دشمنان سوریه و در راس آنها، آمریکا و اسرائیل هستند که پیش آغاز هرگونه تحقیق در این جنایت تلاش کردند، از آن در راستای اهداف و منافع خود بهره برداری کنند.دلایل عدم دست داشتن دمشق در جنایت خان شیخوندلایل و مستندات متعددی وجود دارد که ثابت می کند، نظام سوریه در جنایت خان شیخون دست نداشته است:یک: فیلم های منتشر شده از سوی رسانه های غربی و عربی مرتجع از حادثه دروغین و ساختگی بود، چون تمام این فیلم ها توسط نیروهای امداد موسوم به «کلاه سفیدها» آن هم در منطقه ای بسته و محدود گرفته شده بود، در حالی که اگر بمباران شیمیایی از سوی ارتش سوریه صورت گرفته بود، دست کم منطقه ای به وسعت دو کیلومتر را درگیر می کرد، بنابراین ارتش سوریه اهالی ادلب را با بمب های شیمیایی بمباران نکرد، بلکه ذخایر تسلیحاتی گروه های تروریستی را مورد حمله قرار داد که حاوی سلاح های شیمیایی بود.دو: بنابر تاکید مطبوعات غرب از جمله نشریه آمریکایی «فارین پالیسی»، گروه های تروریستی از جمله گروه تکفیری «جبهه النصره» در خان شیخون این سلاح های شیمیایی را از طریق گروه های تکفیری فعال در لیبی به دست آورده که آن را به ترکیه منتقل و از آنجا وارد خاک سوریه کردندسه: گزارش های مستند و متعدد سازمان ها و نهادهای بین المللی تاکید می کند، گروه های تروریستی تکفیری پیش تر و در موارد متعدد از سلاح های شیمیایی علیه نیروهای نظامی و غیر نظامیان استفاده کرده اندچهار: از سال ۲۰۱۳ سازمان «منع گسترش و انتشار سلاح های شیمیایی» تاکید کرده که نظام سوریه هیچ گونه سلاح شیمیایی در اختیار ندارد.پنج: شورای امنیت گزارش های متعددی درباره استفاده گروه های تکفیری در اختیار دارد که آمریکا مانع گشودن پرونده تحقیق درباره آنها می شود. «ولید المعلم»، وزیر خارجه سوریه پس از جنایت خان شیخون تاکید کرد، پیش تر دمشق با ارسال بیش از یک صد یادداشت مستند و موثق به شورای امنیت و سازمان منع انتشار تسلیحات شیمیایی نسبت به ورود مواد و سلاح های شیمیایی از عراق به سوریه توسط گروه های تروریستی، به ویژه در این اواخر توسط داعش و جبهه النصره از ترکیه به استان ادلب هشدار داده بود و بار دیگر هشدار داده و تاکید می کند، همچنان به ارسال گزارش ها و یادداشت های محرمانه خود به این دو نهاد بین المللی درباره ورود مواد و سلاح های شیمیایی از عراق و ترکیه به خاک سوریه توسط گروه های تروریستی ادامه می دهد.تکرار سناریو سلاح های کشتار جمعی در عراقبا توجه به دلایل مذکور بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، حمله آمریکا به فرودگاه نظامی «الشعیرات» به بهانه استفاده نظام سوریه از سلاح های شیمیایی را یادآور تجاوز این کشور به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی به بهانه «دروغین» تملک سلاح های شیمیایی و کشتار جمعی توسط رژیم سرنگون شده «بعث» عنوان کردند تا ۱۳ سال بعد کمیته حقیقت یاب «چیلکات» انگلیس تاکید کند که رژیم بعث اصلا سلاح های شیمیایی و کشتار جمعی در اختیار نداشته و این تنها بهانه ای برای اشغال عراق توسط انگلیس و آمریکا بود.توطئه جدید علیه سوریهدر این تردید نیست که ترکیه نقش اصلی را در خان شیخون داشت، چون از یک سو، بر گروه های تروریستی منطقه ادلب سیطره دارد و با آنها در ارتباط است و از سوی دیگر، این جنایت پس از سفر مقامات آمریکایی به آنکارا و بحث و گفت و گوی آنها با طرف های ترک درباره ایجاد منطقه امن در شمال سوریه، در قبال چشم پوشی دولت ترکیه از مشارکت در نبرد رقه و عدم مخالفت با حضور کُردها در این نبرد که اولین گام برای تجزیه سوریه توسط آمریکا ارزیابی شده، رخ می دهد.به ویژه آنکه «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه، اولین شخصیت بین المللی بود که پس از جنایت خان شیخون، حمایت خود از دخالت نظامی آمریکا در سوریه اعلام کرد. این درحالی است که یک روز پیش از آن «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه در سخنانی، از تشکیل دو گروه تروریستی جدید در ادلب توسط آنکارا و آماده کردن آنها برای اجرای سناریوهای خطرناک در سوریه خبر داد.لذا آنچه در خان شیخون رخ داد، چیزی جز تلاش آمریکا و هم پیمانانش برای کسب مشروعیت جهت دخالت نظامی و یا ایجاد بهانه و دستاویزی برای توجیه اقدام نظامی خود در سوریه نبود، چون وتو روسیه و چین مانع بزرگی بود که تاکنون اجازه هر نوع دخالت نظامی در سوریه را از آمریکا و غرب گرفته بود، لذا تلاش شد، با پیاده کردن سناریو خان شیخون و در پوشش مقابله با اقدامات ضد بشری و غیر اخلاقی نظام سوریه، دخالت نظامی خود در سوریه را توجیه کنند.این دقیقا همان سناریویی است که نماینده آمریکا در شورای امنیت چندی پیش به آن اشاره و تاکید کرد که روند تحولات در عرصه میدانی سوریه به گونه ای پیش می رود که واشنگتن را وادار می کند، خارج از موافقت و کسب مجوز از شورای امنیت در سوریه وارد عمل شود.چرا ترامپ در پی اقدام نظامی در سوریه استدلایل متعددی در این زمینه وجود دارد که به تفکیک و به ترتیب در ادامه به آنها اشاره می شود.یک: دلایل داخلینگاهی گذرا به شرایط و اوضاع «دونالد ترامپ» در داخل آمریکا نشان می دهد، رئیس جمهوری آمریکا با بحران های مختلفی مواجه است که عرصه را در داخل بر وی تنگ می کند، از جمله:- ناکامی های دیپلماتیک و سیاسی که نه تنها شخص ترامپ بلکه کشور آمریکا در آستانه بحران های خطرناکی قرار داده است- هجمه گسترده رسانه های رسانه های آمریکایی علیه ترامپ- افشای دست داشتن ترامپ در برخی قضایا از جمله روابط وی با روس ها و نقش مسکو در پیروزی ترامپ در انتخابات- کاهش محبوبیت و جایگاه مردمی ترامپ به پایین ترین حد که ۳۵ درصد اعلام شده است- عدم عمل به هیچ یک از وعده های انتخاباتی خود از جمله تمرکز بر داخل و حل بحران های اقتصادی آمریکاطبیعی است، برای عبور از این موانع و تحریف نگاه ها از ناکامی ها و شکست هایی که یکی پس از دیگری برای وی رقم خورده و همچنان درحال رقم خوردن است و قدرتمند جلوه دادن خود، هیچ دستاویزی بهتر از اقدام نظامی علیه سوریه نمی تواند باشد.دو: فشار رژیم های منطقه ایحمله آمریکا به فرودگاه نظامی شعیرات را نمی توان خارج از دایره اراده و خواست رژیم صهیونیستی ملاحظه کرد. «آویگدور لیبرمن»، وزیر جنگ این رژیم چند روز پیش از این تجاوز در سخنانی گفته بود که اگر پدافند هوایی سوریه همچنان هواپیماهای اسرائیل را هدف قرار دهد، آن را نابود خواهیم کرد. تجاوز آمریکا به سوریه بار دیگر نشان داد، تصمیم گیرندگان واقعی در صحنه سیاسی آمریکا نه دولت آمریکا، بلکه لابی های صهیونیستی هستند.نباید نقش عربستان سعودی و اعمال فشار این کشور به کاخ سفید جهت اقدام نظامی علیه سوریه را نادیده گرفت که از دوران ریاست جمهوری «باراک اوباما» بر واشنگتن وجود داشت، به ویژه آنکه چند روز پیش از آن شاهد سفر «محمد بن سلمان»، جانشین ولی عهد عربستان سعودی به واشنگتن و دیدار وی با ترامپ بودیم.ترامپ خواهان مابقی دارایی ها و اموال سعودی است و برای به دست آوردن آنها باید هزینه تراشی های کلانی به ظاهر در راستای اهداف سعودی کرد که یکی از آنها تجاوز نظامی ترامپ به سوریه بود.سه: در دست گرفتن افسار ناتو در سوریهاز سوی دیگر، این اقدام ترامپ را می توان، به نوعی عرض اندام آمریکایی ها در برابر ناتو و اروپایی ها ارزیابی کرد. آمریکا با اقدام نظامی در سوریه تلاش دارد، ضمن قدرتمند جلوه دادن خود، واشنگتن را شایسته ترین گزینه برای رهبری غرب در بحران سوریه جلوه دهد. چهار: شکست سیاست های آمریکاتجاوز نظامی آمریکا به سوریه دارای پیش زمینه هایی بود که مقدمه و سرآغاز آن به نشست «آستانه ۲ » باز می گردد. حضور با تاخیر ترکیه و گروه های تروریستی در نشست و عدم حضور در هیچ نشست و کنفرانس خبری و مطبوعاتی و فرار از تشریح مواضع و تبیین دیدگاه های خود و دستاوردهایشان در آستانه ۲ در واقع اعلام مرگ آتش بس و توافقات پیشین بود. پس از آن شعله ور شدن جبهه «درعا» در جنوب، سپس جبهه «جوبر» در دمشق، در ادامه جبهه «حماه» در مرکز بودیم که در تمام آنها گروه های مزدور تروریستی جز شکستی عایدی نداشتند و این آمریکا را وادار به ورود مستقیم به میدان و تغییر راهبرد «جنگ نیابتی» به «جنگ مستقیم» پیش از باختن کامل پرونده سوریه می کرد.همچنین این تجاوز تعبیری از شکست و ناکامی آمریکایی – صهیونیستی – سعودی در سوریه جهت براندازی نظام در این کشور و سرنگونی «بشار اسد» از قدرت ارزیابی کرد.پنج: روحیه بخشی به تروریست ها و تغییر معادلاتیکی دیگر از اهداف تجاوز نظامی آمریکا در سوریه را باید دادن روحیه به گروه های تروریستی و بالا بردن معنویات آنها پس از متحمل شدن ماه ها شکست های سنگین و کمرشکن در جبهه های مختلف سوریه ملاحظه کرد.همچنین این تجاوز تلاشی ناکام و شکست خورده در تغییر معادلات میدانی است که طی چند ماه اخیر کاملا به زیان دشمنان سوریه و به سود دمشق و متحدینش درحال رقم خوردن بود، به گونه ای که بسیاری از تحلیلگران با استناد به روند تحولات جاری در میدان بحران سوریه را در پایان راه آن هم به سود نظام سوریه و متحدینش می دیدند.شش: به بن بست کشاندن راه حل سیاسی در سوریههمان گونه که دمشق در بیانیه منتشر شده پس از تجاوز نظامی آمریکا بر آن تاکید داشت و متحدینش آن را تایید کردند، این اقدام نظامی آمریکا نمی تواند، بر روند جاری در بحران سوریه تاثیرگذار باشد، چون دولت، ملت و ارتش سوریه همچنان بر مبارزه با تروریسم و دشمنان سوریه تحت هر نام و عنوانی تاکید می کند و این تجاوز ذره ای در عزم و اراده آنها در این مسیر خلل وارد نمی کند و تاکید می کند، این تجاوز بار دیگر چهره واقعی آمریکا در برقراری صلح و امنیت جهانی و اعتبار و مصداقیت واشنگتن در تحلیل و تفسیر رخ دادها و دوگانگی معیاری دولتمردان آمریکایی در تعامل با موضوعات حقوق بشری و قضایای اخلاقی و ارزشی را نمایان ساخت.این تجاوز نشان داد، آمریکایی ها بر خلاف آنچه ادعا می کنند، خواهان پایان دادن به بحران سوریه و دستیابی به راه حلی سیاسی برای فرونشاندن این آتش نیستند، بلکه بار دیگر ثابت کردند، خواست آنها ادامه بحران است، چون آن را در راستای اهداف خود در سوریه و منطقه می ببینند، لذا نه تنها تمام فرصت های دستیابی به راه حل سیاسی را از بین می برند، بلکه هرچه در توان دارند، به کار می برند تا بر پیچیدگی های این میدان بیفزایند.تحلیلی بر تجاوز آمریکا؛ ترامپ چقدر جدی استسوالی که در اینجا مطرح می شود، این است که ترامپ تا چه اندازه در گزینه اقدام نظامی علیه سوریه جدیت دارد؟ تجاوز نظامی آمریکا چه حقایقی را برملا می کند؟یک: ترامپ اشتباه بوش را تکرار نمی کندتجاوز نظامی آمریکا نشان داد، ترامپ درصدد ورود گسترده و جدی به میدان سوریه همانند آنچه در «جرج بوش» در عراق دست به آن زد، نمی باشد، به ویژه آنکه کنگره و مردم آمریکا هرگونه ماجراجویی نظامی کشورشان در آن سوی مرزها را تحت هر عنوان حتی ادعای «مبارزه با تروریسم» را نمی پذیرند، افزون بر اینکه دولت سوریه هم اکنون ادای این وظیفه سنگین و خطیر را برعهده دارد.دو: بیم از گسترش سریع دامنه رویارویی هاصرف نظر از موانع داخلی، ترامپ موانع منطقه ای مهمترین افساری است که می تواند ضمن لگام زدن بر خواسته های توسعه طلبانه ترامپ، آنها را مهار کند. در این چارچوب ترامپ نمی تواند، حضور روسیه و ایران و حزب الله را در سوریه و واکنش هریک از آنها مقابل اقدام نظامی احتمالی آمریکا در این کشور را نادیده بگیرد، به ویژه آنکه اولین ضربه متوجه اسرائیل خواهد شد و این می تواند، منطقه و جهان را تا آستانه جنگی تمام عیار و سراسری پیش ببرد.سه: حمله ای نمایشی و نمادینتسلیحات نظامی مورد استفاده در این حمله و منطقه انتخاب شده به عنوان هدف نشان می دهد که هدف اصلی ترامپ قدرت نمایی نظامی است، بدون آنکه این نمایش نظامی به جنگ و رویارویی نظامی آمریکا در خاک سوریه منتهی شود.به همین دلیل تجاوز از دریا و نه پایگاه های نظامی آمریکا در خاک سوریه صورت می گیرد تا نشان دهد، ترامپ تمایلی به گسترش دامنه تجاوزاتش در سوریه و برخورد با پدافند هوایی روسیه و سوریه و افزایش احتمال سرنگونی هواپیماهایش در خاک سوریه و افزودن بر پیچیدگی های میدان سوریه را ندارد.چهار: انتخاب پایگاه الشعیرات دقیق و حساب شده بودانتخاب فرودگاه نظامی الشعیرات در استان حمص می تواند به این معنا باشد که ترامپ خواهد تشدید بحران و افزایش تنش با نظام سوریه و حکومت اسد، در دمشق نیست.در عین حال نباید این نکته را نیز نادیده گرفت که این انتخاب تصادفی نبوده، بلکه اهدافی خاص از حمله به آن دنبال می شده، از جمله اینکه پدافند هوایی ارتش سوریه از این فرودگاه جنگنده‌ های متجاوز صهیونیستی را هدف گرفته و سرنگون کرده بود.همچنین فرودگاه و پایگاه نظامی الشعیرات مهمترین و مجهزترین پایگاه نظام سوریه در مرکز این کشور است که ماموریت حملات نظامی علیه گروه های تروریستی تکفیری داعش و جبهه النصره در جبهه های عملیاتی ادلب، حماه و حمص را برعهده دارد و بالطبع حمله به آن و غیر فعال کردن این پایگاه تاثیر بسزایی بر بازیابی قدرت نظامی و توان جنگندگی داعش و جبهه النصره در این مناطق و مناطق اطراف آن خواهد گذاشت.پنج: هدف سرنگونی نظام در سوریه نبودنمی توان هدف ترامپ از این تجاوز را سرنگونی نظام در سوریه و برکناری اسد از قدرت ارزیابی کرد، چون این اهداف با حملات موشکی از دریا هر قدر هم قدرتمند باشد، محقق نخواهد شد، همچنین نمی توان آن را دادن هشدار به دمشق مبنی بر عدم به خدمت گرفتن سلاح های شیمیایی ارزیابی کرد، چون آمریکا بیش از هر طرف دیگری در عرصه بین المللی می داند، دمشق نیازمند توسل به چنین حملاتی نیست.لذا پیش بینی می شود که ترامپ به این ترتیب درصدد رساندن این پیام به دمشق بوده که از پرواز در مناطق تحت تصرف آمریکایی ها و گروه های تروریستی و چه بسا در آینده در مناطق امنی که درصدد ایجاد آنها در سوریه است، خودداری کند.چون نشانه های بسیاری وجود دارد که تاکید می کند، هدف ترامپ از تشدید اوضاع در سوریه به ویژه طی تجاوز اخیر ایجاد مناطق امن در سوریه است که در سفر اخیر ترامپ به منطقه مهمترین موضوع مورد بحث وی با سران عرب و نحوه ایجاد این مناطق بدون تداخل با اهداف نظامی روسیه در زمینه مبارزه با تروریسم و مخالف دخالت نظامی آمریکا و غرب در سوریه با هدف براندازی نظام یا تشکیل مناطق امن در این کشور آن بدون گرفتن مجوز از شورای امنیت و موافقت از سوی دمشق است.منبع :‌ مشرق

موسیقی مرگ در منچستر؛ تازه‌ترین اخبار از انفجار انگلیس

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، پلیس انگلیس اعلام کرد بر اثر انفجار در سالن منچستر «آرنا» که در آن کنسرت اجرا می‌شد، ۲۲ نفر کشته و حدود ۵۰ نفر زخمی شده‌اند. این انفجار هنگامی رخ داد که گروهی از جوانان شرکت‌کننده در این کنسرت، در حال ترک سالن بودند. اخبار ضد و نقیضی درباره اینکه داعش مسئولیت انفجار را به عهده گرفته منتشر شده است. «منچستر آرنا» نام یک محوطه سربسته در منطقه «هانس‌بانک» در شهر منچستر انگلیس است. این سالن که در شمال مرکز شهر واقع شده، در نزدیکی ایستگاه راه‌آهن «ویکتوریا منچستر» قرار دارد. سالن منچستر آرنا✔️نخست‌وزیر انگلیس، این رویداد را یک «حادثه تروریستی هولناک» توصیف کرده و محققان می‌گویند تا اطلاع ثانوی پلیس این واقعه را تروریستی می‌داند. ✔️گفته می‌شود این انفجار ساعت ۱۰ شب دوشنبه به وقت محلی (بامداد ۰۱:۳۰ به وقت تهران) در محوطه بیرونی این سالن به وقوع پیوسته است. منابع محلی گفته‌ان ۶۰ آمبولانس به محل حادثه اعزام شده‌اند. ✔️ نخست‌وزیر انگلیس قرار است ساعت ۹ صبح به وقت محلی، روز سه‌شنبه با اعضای کمیته اضطراری دولت این کشور جلسه‌ای با هدف پاسخدهی به این حادثه تشکیل دهد.✔️ برخی از مقام‌های انتظامی آمریکایی، پس از گفت‌وگو با مسئولان انگلیسی به «ان‌بی‌سی نیوز» گفته‌اند که اطلاعات به دست آمده نشان می‌دهند این انفجار احتمالا توسط یک عامل انتحاری انجام شده‌ است.✔️ساختمان سبز رنگ در عکس زیر موقعیت وقوع انفجار را نشان می‌دهد. این سالن در نزدیکی ایستگاه قطار «ویکتوریا» واقع شده است.✔️ پلیس منطقه وسیعی از مناطق اطراف محل وقوع حادثه را حصار امنیتی کشیده است. ایستگاه قطار ویکتوریا بسته شده و تمامی خدمات قطار برای روز سه‌شنبه لغو شده‌اند. پلیس از مردم خواسته که نزدیک منطقه نشود. ✔️ تصاویر و فیلم‌های منتشر شده از زمان پس از وقوع انفجار جوانان هراسان را در حال تلاش برای فرار از پله‌های سالن کنسرت «آرنا» نشان می‌دهد. ✔️ در پی وقوع این حادثه، تمامی احزاب انگلیس اعلام کرده‌اند تبلیغات برای انتخابات پارلمانی در روز ۸ ژوئن را متوقف خواهند کرد. ✔️ سخنگوی وزارت خارجه ایران به حادثه منچستر واکنش نشان داد و گفت که یکی از تبعات ائتلاف‌های مصلحتی و صوری و دادن آدرس غلط در خصوص مبادی و مبانی تسلیح تروریسم است که جز با عزمی جزم و ایجاد ساز و کارهایی فراگیر و بدور از استاندارهای دوگانه، ریشه کن نخواهد شد. (بیشتر بخوانید)✔️ محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در حساب کاربری‌اش در توئیتر به انفجار انگلیس واکنش نشان داد. وی نوشت: «انفجار تروریستی در منچستر انگلیس، حاصل رقص با شمشیر ترامپ با تروریست‌ها است.»✔️ مقام‌های سایر کشورها هم به این حادثه واکنش نشان داده‌اند. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه گفت بعد از «حمله غیرانسانی» در انگلیس، آماده است با مقامات این کشور برای مقابله با تروریسم همکاری کند. نخست وزیر فرانسه هم از همه شهروندان این کشور خواست تا پس از حمله انتحاری در یک کنسرت در شهر منچستر، هوشیار باشند. (بیشتر بخوانید)

شگفت‌زدگی رسانه‌های غربی از مشارکت بالای مردم ایران در انتخابات

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، رسانه‌های غربی روز جمعه حضور گسترده مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری را پوشش داده‌اند. خبرگزاری آسوشیتدپرس، نوشته میلیون‌ها ایرانی تا آخرین ساعات روز جمعه در رأی‌گیری برای انتخاب رئیس‌جمهور کشورشان شرکت کردند. این رسانه آمریکایی با اشاره به اینکه این رأی‌گیری اولین انتخابات از زمان حصول توافق هسته‌ای ایران با گروه ۱+۵ بوده نوشته که این انتخابات عده زیادی از مردم را به پای صندوق‌های رأی کشاند.آسوشیتدپرس می‌نویسد: «این رأی‌گیری که اولین انتخابات از زمان توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ به شمار می‌رود شمار حیرت‌آوری از رأی‌دهندگان ر به پای صندوق‌های رأی‌ کشاند به نحوی که برخی گزارش داده‌اند برای رأی دادن ساعت‌ها در صف ایستاده‌اند.»رسانه آمریکایی اضافه کرده مقام‌های ایران دست کم ۳ بار رأی‌گیری را در بیش از ۶۳۰۰۰ مراکز اخذ رأی تمدید کردند. خبرگزاری رویترز نوشته که مسئولان ایرانی بعد از مشارکت بالای مردم در انتخاباتی با رقابت تنگاتنگ، شمارش آرا را آغاز کردند.این رسانه انگلیسی نوشته که روزنامه‌های ایرانی از مشارکت مردم تقدیر کرده و تیترهایی مانند «پیروزی تاریخی برای ایرانیان» را انتخاب کردند.شبکه خبری الجزیره نیز مانند دیگر رسانه‌ها به صف طولانی مردم برای رأی دادن اشاره کرده است روزنامه یواس‌ای تودی نوشته است: «در بیرون اماکن اخذ رأی در شمال و غرب تهران صف‌های طولانی در بیرون مراکز اخذ رأی تشکیل شد.»روزنامه نیویورک‌تایمز مدعی شده که مشارکت بالای مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری، مزیتی برای روحانی دانسته می‌شود. این روزنامه نوشته است: «ایرانی‌ها روز جمعه به اندازه‌ای در مراکز رأی‌گیری حاضر شدند که مقام‌های انتخاباتی، سه بار رأی‌گیری را تمدید کرند.»انتهای پیام/

واکنش رسانه‌های ضد انقلاب به حماسه قالیباف در حمایت از رئیسی +عکس

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، در شرایطی که کمتر از سه روز تا نواخته شدن زنگ انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری زمان باقی است، دکتر محمدباقر قالیباف به نفع جبهه مردمی نیروهای انقلاب انصراف خود را اعلام کرد. شوک خبری انصراف قالیباف علاوه بر فضای داخلی انتخابات، تأثیر خود را در رسانه‌های ضد انقلاب نیز نشان داد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:اعتراف به پیروزی احتمالی اصولگرایانپیش از انصراف دکتر قالیباف به نفع جبهه نیروهای انقلاب، رسانه‌های معاند با استناد به نظرسنجی‌های اخیر از پیروزی احتمالی اصولگرایان سخن گفتند تا جایی که برخی رسانه‌های معاند اعلام کردند که خطر نزدیک است. برخی از این رسانه‌ها با توجه به رأی بیش از پنجاه درصدی اصولگرایان در نظرسنجی‌ها نوشتند: اگر اصولگراها عطای قدرت رو به حزبشون ببخشن تو مرحله اول رئیس جمهور می‌شوند.نگرانی از سرعت رشد آرای حجت الاسلام رئیسی و کاهش معنادار سبد رأی روحانی دغدغه دیگر این رسانه بوده است. نمود عینی این مساله نحوه استقبال مردم اصفهان از آقایان رئیسی و روحانی بود که جمعیتی دو برابر حامیان روحانی به استقبال حجت الاسلام رئیسی آمدند.سردرگمی ضدانقلاب از رشد سبد رأی رئیسیدر شرایطی که رسانه‌های معاند از قالیباف به عنوان نامزد اصلی اصولگرایان یاد می‌کردند، تمرکز اصلی خود را مصروف تخریب وی کردند، هر چند حجت الاسلام رئیسی نیز از این هجمه ضد انقلاب بی نصیب نبود. با این وجود رسانه مذکور نتوانستند تحلیل کنند که چرا علی رغم هجمه سنگین دولتی‌ها و رقیب هراسی سبد رأی آقای رئیسی رشد چشمگیری داشته است.برخی رسانه‌های ضد انقلاب در اقدامی مضحک با تکرار ادعاهای نامزدهای دولتی، استقبال پرشور مردم اصفهان از آقای رئیسی را به دلایل از جمله آوردن جمعیت از سایر نقاط کشور نسبت می‌دهند، هر چند که خود به این مهم اعتراف می‌کنند که جمعیتی بیشتر از حامیان دولت، حضور پیدا کرده‌اند.اتهام نامزد پوششی بودن به قالیبافرسانه‌های ضد انقلاب تا پیش از اعلام انصراف دکتر قالیباف، با این تحلیل که وی نامزد اصلی اصولگرایان است حجم وسیعی از اقدامات رسانه‌ای علیه انجام دادند، اما اکنون با اعلام انصراف وی، از شهردار تهران به عنوان نامزد پوششی آقای رئیسی یاد می‌کنند. این در حالی است که اصولگرایان بر خلاف دولتی‌ها از ابتدا از عنوان نامزد پوششی استفاده نکرده و جهت معرفی نامزد نهایی بنا را بر نظرسنجی‌ها قرار داده بودند. غافلگیری رسانه‌های معاند از انصراف قالیبافقطعاً انصراف آقای قالیباف نه تنها برای رقبای دولتی وی بلکه برای بسیاری از رسانه‌های ضد انقلاب نیز غافلگیر کننده بود که شاهد این مساله نحوه مواجه خبری رسانه‌های معاند با اظهارات قالیباف بود. در این میان برخی همچون تحلیلگران بی بی سی فارسی تلاش کردند تا این اقدام را حاصل زدوبندهای پشت پرده سیاست نشان دهند، در صورتی که پیشتر جبهه نیروهای انقلاب سازوکار خود را برای معرفی نامزد نهایی رسماً اعلام کرده بود. رقیب هراسی ضدانقلاب از پیروزی رئیسیپس مشخص شدن نامزد اصلی اصولگرایان و با افزایش احتمال پیروزی کاندیدای جمنا، رسانه‌های ضدانقلاب با تمرکز برای تخریب چهره حجت الاسلام رئیسی، بیش از گذشته از تکنیک رقیب هراسی استفاده می‌کنند.برخی از این شبکه‌های اجتماعی منتسب به ضدانقلاب تلاش دارند تا از طنز برای ترسیم تصویری موحش از نامزد اصولگرایان استفاده نمایند؛ اقدامی که در گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده است.در این میان برخی رسانه‌های معاند با استفاده از اظهارات حسن روحانی علیه رقبایش، بر چاشنی اظهارات رقیب هراسانه وی می‌افزایند؛ نمونه از آن اتهام روحانی به رقبا برای تبدیل ایران به ونزوئلای دیگر است.تلاش برای جذب آرای قالیباف به سود روحانیبرنامه‌های شبکه ضد انقلاب از این واقعیت حکایت دارد که رسانه‌های مذکور در چند روز باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، تلاش می‌کنند در قالب برنامه‌های مختلف آرای قالیباف را به سبد روحانی جلب نمایند.عبور روحانی از خط قرمزهای نظامدر این میان حسن روحانی که علائم ناامیدی از پیروزیش در رفتار و اظهارات خودش نیز مشهود است، تلاش دارد تا با اظهارات ساختارشکنانه بخشی از آرای خاموش را به سوی خود جلب کند؛ این مواضع روحانی با استقبال رسانه‌های معاند مواجه شده است به طوری که به شکل آنها را پوشش خبر می‌دهند.تخطئه اعدام محاربین در سال ۱۳۶۷، وعده رفع حصر فتنه گران و حمایت از جریان ملی- مذهبی‌ها از جمله مواضع حسن روحانی در خلال تبلیغات است که بشدت از سوی رسانه‌های معاند مورد توجه قرار گرفته است.حسن روحانی مدعی شده است که «کوشش برای حذف جریان موسوم به ملی- مذهبی به سرانجام نرسید و محمد مصدق هنوز شخصیت مورد احترام آحاد جامعه است».مرزبندی احمدی نژاد با اصولگرایاندر حالی که محمدباقر قالیباف با اعلام انصراف به نفع حجت الاسلام رئیسی کمک بزرگی به جریان انقلابی کرد و گامی اصلی برای پیروز اصولگرایان برداشته شد، محمود احمدی نژاد تلاش دارد تا ضمن مرزبندی با اصولگرایان، از هیچ نامزدی حمایت نکند؛ وی اعلام کرده برای وی هیچ تفاوتی نمی‌کند که کدام نامزد پیروز انتخابات باشد. فاصله گرفتن بیشتر احمدی نژاد از جریان انقلابی به طور گسترده‌ای در رسانه‌های معاند بازتاب داشته است.منبع : مشرق

چرا ترامپ در شب حضور در عربستان دیر خوابید؟/ راز جلسه ۴۵ دقیقه‌ای ترامپ با رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب،‌ روزنامه اینترنتی رأی الیوم در گزارشی به بررسی حاشیه‌ها و نکات جالب نشست سران برگزار شده بین تعدادی از رهبران کشورهای عربی با دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در ریاض پرداخت که دیروز برگزار شد.یکی از نکات جالب این نشست این بود که شیخ محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی و رئیس هیئت امارات در نشست مذکور به هیچ وجه با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر سخن نگفت. آنها نحوه نشستن خود را به گونه‌ای انتخاب کرده بودند که از یکدیگر دور باشند. شیخ تمیم در کنار فهد بن محمود رئیس هیئت عمان نشسته بود و شیخ بن زاید نیز در کنار امیر کویت و در سمت راست پادشاه عربستان نشسته بود. این موضوع نشان دهنده اختلافات روزافزون بین قطر و امارات است.محمد بن نایف ولیعهد عربستان سعودی و محمد بن سلمان جانشین ولیعهد در حالی که روی یک کاناپه نشسته بودند در مراسم استقبال قبل از برپایی نشست سران هیچ توجهی نسبت به یکدیگر نداشتند و جز به ندرت با هم هیچ صحبتی نکردند. هر کدام از آنها متوجه طرف دیگری بودند و با مهمانان خلیجی صحبت می کردند.دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا مقداری دیر به محل نشست سران خلیج‌فارس رسید و نشانه‌های خستگی از چهره او دیده می‌شود. صحبت وی با مهمانان محدود بود. در بخشی از مراسم صباح الاحمد امیر کویت که در سمت راست وی نشسته بود، به زبان انگلیسی با او مشغول صحبت شد.دوربین‌های پخش مستقیم تلویزیون رژیم سعودی در تمام طول مدت روی پادشاه بحرین و پادشاه عربستان متمرکز شده بودند. شاه بحرین در سمت چپ شاه عربستان نشسته بود و امیر کویت نیز در سمت راست او قرار داشت. شیخ تمیم امیر قطر نیز مورد توجه ویژه تلویزیون عربستان بود، اتفاقی که در مورد محمد بن زائد ولیعهد امارات نیفتاد.محمد بن نایف ولیعهد عربستان که مسئول برنامه‌های نشست کوتاه سران خلیج‌فارس با دونالد ترامپ بود، در صحبت خود با برخی رهبران میهمان ملاحظه کار بود. این موضوع به استثناء امیر قطر بود ، چرا که آنها دوستی مستحکمی با یکدیگر دارند.نشست ترامپ با رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس حدود ۴۵ دقیقه پشت درهای بسته به طول انجامید و بنا به گزارش رسانه‌های خبری در این نشست موضوعات تروریسم و مقابله با نفوذ ایران مورد توجه قرار گرفت. البته به نظر می‌رسد برخی مسائل دیگر نظیر جنگ در یمن و توزیع نقش کشورهای حاضر در نشست نیز جایگاه متمایزی در این جلسه داشته است.علاوه بر حاشیه‌های نشست مذکور ، نظرات و کامنت‌های مطرح شده از سوی مخاطبان این روزنامه عربی نیز قابل توجه است.فردی با نام کاربری عمان نوشت: چرا این نشست فقط ۴۵ دقیقه طول کشیده است؟ به نظر من هیچ کس در این جلسه غیر از ترامپ صحبت نکرده و او دستورات را به بقیه داده و آنها سرخود را تکان دادند. اگر هر کدام از حاضران جلسه چند کلمه صحبت می‌کرد، این نشست دو ساعت طول می‌کشید. احمد یکی دیگر از کاربران نشست مذکور را به نشست سران قریش در شب هجرت پیامبر و برنامه ریزی آن ها برای کشتن حضرت محمد (ص) تشبیه کرد که نکات مهمی در آن نهفته است.کاربری با عنوان منذر بنی هانی در این رابطه می‌نویسد: اگر به این شرایط رسیدیم و امت اسلام تا به حال بیدار نشده، پس کِی بیدار خواهد شد؟ عایف بعارینه در این رابطه نوشت که مهم این است که آقای ترامپ خسارت های خود را به صورت پیش پرداخت گرفته و گونی ها را با دلار پر کرده و در عین حال از بردگانش می خواهد پول بیشتری بدهند تا از آن ها حمایت کند. فردی با نام کابری ابن الولید می نویسد: به نظر می‌رسد ترامپ شب دیر خوابیده و در حال مرور درس‌های خود در رابطه با نحوه نوشیدن قهوه بوده و دلارهایش را می شمرده است. مقدار دلارها به اندازه‌ای است که وی باید چندین شب بیدار بماند و با یک شب نمی توان آن‌ها را شمرد، به همین علت دیر به جلسه رسید.منبع : مشرق

یمنی‌ها برای دومین بار پایتخت عربستان را هدف قرار دادند

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن، شب گذشته همزمان با آمادگی عربستان برای استقبال از «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا، یک فروند موشک بالستیک از نوع «برکان ۲» به سوی ریاض شلیک کردند.به نوشته پایگاه اطلاع‌رسانی جنبش انصارالله یمن، «شرف لقمان» سخنگوی رسمی ارتش یمن اعلام کرد: پیام ما با این موشک به ریاض اعلام شد و به سعودیها گفتیم که برای پاسخگویی آماده‌ایم و همچنان آماده مقابله با دشمنیم.بر اساس این گزارش، تنها چند ساعت پیش از ورود ترامپ به ریاض موشک برکان ۲ به سوی پایتخت عربستان شلیک شد و در پی آن، کلیه پروازها در فرودگاه بین‌المللی «ملک خالد» به تاخیر افتاد.یمنی‌ها در ۱۸ مارس ۲۰۱۶ نیز یک فروند موشک از نوع برکان ۲ را به سوی پایگاه هوایی «ملک سلمان» در ریاض شلیک کرده بودند.انتهای پیام/

حکم آیت‌الله عیسی قاسم اعلام شد؛ حبس تعلیقی و مصادره اموال

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، دادگاه بحرین صبح امروز یکشنبه حکم آیت‌الله عیسی قاسم به اتهام پولشویی را قرائت کرد.دولت بحرین جمع‌آوری وجوهات دینی از مردم در دفتر آیت‌الله شیخ عیسی قاسم را که یکی از شعائر دینی است، پولشویی دانسته است. وبگاه روزنامه «الوسط» بحرین گزارش داد که در این حکم دادگاه آیت‌الله عیسی قاسم و «حسین القصاب» و «میرزا الدرازی» مسئولان دفتر وی به یک سال حبس تعلیقی و پرداخت ۱۰۰ هزار دینار جریمه محکوم شدند.همچنین بر اساس این حکم تمامی اموال متعلق به حساب‌های شیخ عیسی (که مربوط به وجوهات مردمی و خُمس است) به مبلغ سه میلیون دینار و دو مِلک مصادره می‌شود.دادگاه بحرین پیشتر قرار بود روز ۱۷ اردیبهشت این حکم را قرائت کند اما تحت فشار افکار عمومی و هشدار علمای بحرین قرائت این حکم را به روز ۳۱ اردیبهشت موکول کرد.منبع :‌فارسانتهای پیام/

امضای بزرگ‌ترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ جهان در ریاض/ خط و نشان ۴۶۰ میلیارد دلاری سعودی‌های برای جمهوری اسلامی

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، «عربستان سعودی مجبور است، به خواست آمریکا طلا و دلار خرج کند و بهای محافظت و پاسبانی آمریکا از ثروتش را پرداخت کند». این بخشی از مضمون یکی از سخنرانی های «دونالد ترامپ»، رئیس جمهوری آمریکا طی تبلیغات انتخاباتی اش در انتخابات ریاست جمهوری این کشور بود که به نظر می رسید، نه سعودی ها و نه جامعه بین المللی آن را جدی نگرفته بودند.انتخابات برگزار و دونالد ترامپ در آن به پیروزی رسید و از اوایل سال جاری میلادی کلیدهای کاخ سفید را از سلف خود «باراک اوباما» تحویل گرفت و در راستای برنامه ها و سیاست هایی که اعلام کرده بود، سیاستگذاری برای ۴ سال آینده دولتش به ویژه در حوزه اقتصادی را در این اواخر آغاز کرد، سیاست هایی که از یک سو، از ذهنیت «تاجر پیشه» و باورهای «سود جویانه اش» و از سوی دیگر، از اعداد و ارقامی که وعده های آن را در دوران تبلیغات انتخاباتی اش داده بود، نشات می گرفت.یکی از مهم ترین وعده های دونالد ترامپ طی سخنرانی که روز بیست و هشتم ماه فوریه مقابل اعضای کنگره ایراد کرد، به آمریکایی ها داده و به موجب آن متعهد شد، در صورت پیروزی در انتخابات یک میلیارد دلار از درآمدهای دولتش را به سرمایه گذاری در بخش ساختارهای زیر بنایی این کشور اختصاص دهد.ترامپ در بخش دیگری از این سخنرانی خود تصریح کرده بود: آمریکا ۶ میلیارد دلار را در منطقه خاورمیانه هزینه کرده است، در حالی که اگر آن سرمایه را در اختیار داشتیم، می توانستیم با آن مبلغ دو یا سه بار کشور را تجدید بنا کنیم، به شرط آنکه رهبرانی آشنا به فن گفت و گو و مذاکره در راس امور باشند.رئیس جمهوری آمریکا سخنان خود را با تاکید بر اهمیت بهره مندی از مهارت و تجربه گفت و گو و مذاکره در قراردادهای تجاری و مالی را این گونه به پایان رساند: باید قدرت گفت و گو و مذاکره با سران و مسئولان کشورهای ژاپن و عربستان سعودی را داشته باشید. آیا واقعا تصور می کنید، ما از عربستان سعودی محافظت و دفاع می کنیم؟ و آنها با تمام سرمایه و ثروتی که در اختیار دارند، بهایی در برابر آن به ما پرداخت نکنند؟با استناد به وعده ها و تصریحات تاجر مآبانه دونالد ترامپ، می توان به راهبرد رئیس جمهوری جدید آمریکا در عرصه اقتصادی پی برد، آنجا که آوریل گذشته طی گفت وگو با خبرگزاری «رویترز» آشکارا از عربستان سعودی انتقاد کرد و گفت: عربستان سعودی با آمریکا تعامل بایسته را ندارد، چون واشنگتن اموال بسیاری را برای دفاع و حمایت از عربستان هزینه کرده، اما عربستان در قبالش بهایی پرداخت نکرده اند.این اظهارات ترامپ، انتقادات پیشین وی طی رقابت های انتخاباتی اش در سال ۲۰۱۶ میلادی را در اذهان زنده می کند، آنجا که عربستان سعودی را متهم می کند، تعاملی عادلانه با آمریکا نداشته و هزینه دفاع و حمایت امنیتی آمریکا از این کشور را پرداخت نمی کند که اشاره ای ضمنی به ائتلاف و هم پیمانی تاریخی کاخ و سفید و آل سعود شمرده می شد و اساس آن بر دادن نفت عربستان در قبال بهره مندی از حمایت و دفاع آمریکا مبتنی بود.اما از آنجا که ترامپ الزاما پرداخت بهای حمایت و دفاع از عربستان سعودی را در دریافت نفت سعودی ها محدود نکرده بود، به ویژه آنکه دولت جدید، در این برهه با ذخیره میزان قابل ملاحظه ای نفت و همچنین کشف مفادیری از این ماده در نقاطی از آمریکا بحران انرژی را با پشت سر گذاشته بود و مانند دولت پیشین در تنگنای تامین سوخت و انرژی مورد نیاز کشور نبود، لذا ترامپ راه دیگری را برای تسویه حساب بدهی های آل سعود به دولت آمریکا ابداع کرد که در فروش تسلیحات نظامی و امضای قراردادهای میلیارد دلاری با این کشور نمود پیدا می کرد.ترامپ در حالی این مطالبات را بر سعودی ها مطرح می کرد که برخلاف ادعای ریاض مناسبات دو کشور، حتی پس از سفر شاهزاده «محمد بن سلمان»، وزیر دفاع و جانشین ولی عهد عربستان سعودی به واشنگتن و دیدار با رئیس جمهوری آمریکا و سر فرود آوردن در برابر باج خواهی های ترامپ که با کمک آنها می توانست به وعده های اقتصادی خود در داخل آمریکا عمل کند، باز رو به بهبود نگذاشت. این در حالی است که منابع رسانه ای انتظار داشتند، این دیدار اندکی از لحن تند و انتقادی ترامپ از عربستان سعودی بکاهد.اکنون پس از گذشت حدود و ماه از آن سفر، نتایج دیدارهای بصورت گرفته، بین بن سلمان و ترامپ آشکار می گردد و باید آن را در لیستی بلند بالا از خریدهای تسلیحاتی عربستان سعودی از آمریکا ملاحظه کرد تا آشکار شود، ترامپ موفق شده، آل سعود را مجبور به پرداخت هزینه کردهایش کند، آن هم در برهه زمانی که رژیم سعودی برای جبران کسری بودجه، سیاست ریاضت اقتصادی را بر مردم عربستان تحمیل می کند و این جاست که دلیل سیاست آرام سازی و کاهش تنش ترامپ در قبال عربستان که در این اواخر شاهد آن بودیم، آشکار می شود.آمار و ارقام تاکید می کند، آرام کردن ترامپ برای سعودی ها ۴۶۰ میلیارد دلار هزینه داشته که در قالب امضای بزرگ ترین قرارداد تسلیحاتی و سرمایه گذاری در ساختارهای زیربنایی آمریکا، به دونالد ترامپ پرداخت شده است.کاخ سفید در بیانیه ای به اعلام توجیهات این کشور در قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری روز گذشته و نیز توافق ۱۰ ساله ۳۵۰ میلیارد دلاری برای فروش تسلیحات این کشور به ریاض پرداخت.خبرگزاری رویترز درباره این قرارداد به نقل از یک مقام مسئول آمریکایی در کاخ سفید نوشت: این قرارداد آخرین مراحل خود را پشت سر می گذارد و واشنگتن علی رغم دریافت مبلغ قرارداد اما به تدریج و در چندین نوبت به تجهیزات نظامی مذکور در آن دست می یابد.به گفته این مقام مسئول آمریکایی رقم قرارداد امضا شده بین واشنگتن و ریاض هزینه تقریبا یک سوم وعده های ترامپ به مردم آمریکا در دوران رقابت و تبلیغات انتخاباتی اش را تامین می کند که رقم یک ترلیون دلار است و باید صرف ساختارهای زیربنایی فرسوده آمریکا شود.به موازات آن آژانس خبری آمریکایی «بلومبرگ» نیز تاکید کرد: صرف نظر از قرارداد تسلیحاتی ۴۵۰ میلیارد دلاری امضا شده بین واشنگتن و ریاض، سعودی ها قصد دارند، بیش ۴۰ میلیارد دلار در بخش ساختارهای زیربنایی آمریکا سرمایه گذاری کنند و قرار است، طی سفر ترامپ به عربستان سعودی از آن رونمایی کنند.به این ترتیب، این قرارداد نشان داد، ترامپ موفق شده، طی ۵ ماه اول ریاست جمهوری اش به یک سوم وعده های تبلیغات انتخاباتی اش به مردم آمریکا عمل کند و با واداشتن سعودی ها به سرمایه گذاری در ساختارهای زیر بنایی آمریکا، از یک سو به وعده نوسازی آنها عمل کند و از سوی دیگر، میلیون ها فرصت شغلی را برای شهروندان آمریکایی ایجاد کند.سعودی ها در زمانی اقدام به امضای این قرارداد می کنند که عربستان بدترین وضعیت مالی و اقتصادی طول تاریخ خود را سپری می کند و نظام حاکم را وادار به فروش ۵ درصد از سهام شرکت نفتی «آرامکو» به عنوان مهم ترین سرمایه و ثروت ملی عربستان سعودی کند.جدیدترین گزارش صندوق بین المللی پول تاکید می کند، در نتیجه کاهش بهای نفت به پایین تر از ۴۵ دلار در هر بشکه و ادامه این روند، شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس در سال ۲۰۱۶ میلادی متحمل حدود ۵۰۰ میلیارد دلار زیان مالی شدند که سهم عربستان سعودی از این رقم، ۱۵۰ میلیارد دلار بوده و ریاض را وادار به استفاده از ذخایر ارزی خود در بانک های خارجی از جمله آمریکا کرده که برآورده شده ۶۰۰ میلیارد دلار باشد و این بدین معناست که اگر روند نزولی قیمت نفت ادامه یابد و بهای یک بشکه نفت به پایین تر از بشکه ای ۴۰ تا ۵۰ دلار برسد و حکومت عربستان تدابیر جدی و سیاست های اقتصادی متناسب اتخاذ نکند، ۳ تا ۴ سال دیگر باید شاهد ورشکستگی اقتصادی کامل عربستان باشیم.فاجعه اقتصادی و مالی که عربستان سعودی را تهدید می کند، زمانی بیش از پیش آشکار می شود که یادآوری کنیم که گزارش های رسمی سعودی تاکید می کند، تنها ۱۰ درصد درآمد سالیانه ناخالص ملی عربستان سعودی صرف اجرای طرح های رشد و توسعه می شود و ۹۰ درصد مابقی درآمدهای ملی این کشور هزینه بی بند و باری ها و اسراف شاهزادگان سعودی می شود.به همین دلیل نظام حاکم چاره ای جز پیش گرفتن ریاضت اقتصادی نداشت و در اولین گام از اجرای این سیاست اقدام به حذف و کاهش مزایای کارمندان شاغل در پیکره نظام حکومتی این کشور که حدود ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر را دربر می گیرد و کاهش ۲۰ درصد حقوق برخی از مسئولان اجرایی عربستان و ۱۵ درصد اعضای کمیته موسوم به «هیأت بیعت» کرد.آنچه بر وخامت این اوضاع می افزاید، درگیر بودن سعودی ها در ورطه یمن و تهدیدات منطقه ای که به اعتقاد مسئولان سعودی از سوی ایران و عراق و سوریه کشور عربستان و سلطنت آل سعود در این کشور را تهدید می کند و این رژیم حاکم را وادار به کاهش هزینه های دولت و رسیدگی به وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم کند.افشای هزینه استقبال از ترامپاما این پایان فاجعه برای مردم عربستان نبود، چون سندی به دست آمده که افشا می کند، دفتر سلطنتی عربستان ۶۸ میلیون دلار را به استقبال از رئیس جمهوری آمریکا و اجرای برنامه های تدارک دیده شده طی مدت حضورش در کشور عربستان، شامل برگزاری کنسرت، نور افشانی، برگزاری بازی های دوستانه فوتبال و بسکتبال بین یک تیم سعودی و آمریکایی و غیره اختصاص داده است.فعالان عربستانی ضمن انتقاد از صرف چنین هزینه ای از سوی مسئولان حکومتی تاکید کردند، این مبلغ کلانی است که اگر در داخل سرمایه گذاری می شد، می توانست بخشی مهمی از معضل بیکاری جوانان عربستانی را حل کند.بخشی از پروتکل های تشریفاتی تهیه شده برای سفر ترامپ و همراهانش به عربستاناهداف سفر ترامپ به عربستانتحولات امنیتی و سیاسی که به خصوص در ماه های اخیر منطقه و مشخصا در عراق و سوریه به سود محور مقاومت شاهد آن بوده، سوال های بسیاری را درباره واکنش دولت جدید آمریکا و راهبرد مورد استفاده ترامپ برای مقابله با این محور و تامین منافع تل آویو و واشنگتن به ویژه در آستانه سفر ترامپ به منطقه مطرح کرده است.اگرچه اهداف این سفر متعدد و بی شمار است، اما با توجه به تحولات امنیتی و سیاسی ماه های اخیر منطقه، بدون تردید ترامپ در این سفر تلاش می کند، دو هدف اصلی و مهم را محقق کند:یک: تشکیل ائتلافی صهیونیستی – عربی برای مقابله با پیروزی های محور مقاومت و گسترش نفوذ منطقه ای اعضای این محور از جمله ایراندو: احیای شراکت راهبردی دو کشور که از زمان به قدرت رسیدن ترامپ، تضعیف شده بود، در حالی که شرایط اکنون اقتضا می کند، ترامپ این شراکت و هم پیمانی را به وضعیت سابق خود باز گرداند.اهداف سعودی ها از سفر ترامپدر این بین رژیم سعودی نیز برای این سفر اهمیت زیادی قائل است، چون اهداف متعددی را در پی آن جست و جو و تلاش می کند، آنها را محقق کند که مهم ترین آنها به شرح زیر می باشد:- تاکید بر مرکزیت عربستان در جهان اسلام و جهان عرب، به ویژه از طریق برگزاری چندین اجلاس طی حضور ترامپ در عربستان و دعوت از سران شماری از کشورهای عربی جهت مشارکت در آنها- همراه کردن ترامپ و اعراب جهت مقابله با نفوذ ایران در منطقه، آن هم در برهه ای که تنش شدیدی بر روابط دو کشور حاکم است، همچنین دستیابی به راه حل هایی برای بحران های منطقه به گونه ای که تامین کننده اهداف این کشور باشدخلاصه سخنبدون تردید آنچه در سطور بالا درباره قراردادهای امضا شده بین طرف سعودی و آمریکایی و باج دهی آل سعود و باج گیری رئیس جمهوری جدید آمریکا و همچنین اهداف وی از سفر به عربستان سعودی و اهداف عربستان سعودی از استقبال از وی گفته شد، نه موضوعی جدید غیر منتظره بود و نه راز سر به مهر که افشای آن موجب بهت و حیرت شود.آنچه باید مورد تامل و بازنگری قرار گیرد، برخی سیاست هاست که نه تنها از مدارا و سکوت در برابر خصومت ورزی های رژیمی چون عربستان سعودی سخن می گویند، بلکه پا را از آن فراتر نهاده در این اواخر از سرگیری روابط با رژیم سعودی را زمزمه می کنند، رژیمی که کینه توزی و دشمنی اش با جمهوری اسلامی ایران چون روز روشن و انکار ناپذیر است.سوال این است، آیا می توان از رژیمی درباره از سرگیری روابط سخن گفت که نه تنها خود در حال صف آرایی در برابر جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت است، بلکه با کمک دو متحد دیرین خود، آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش می کند با همراه کردن دیگر کشورها با خود ائتلاف و محوری علیه جمهوری اسلامی ایران تشکیل دهد؟ رژیمی که به دست نشاندگی و مزدوری اش برای رژیم صهیونیستی مباهات ورزیده و بی پروا و بی شرمانه از علنی کردن روابط و گسترش مناسباتش با صهیونیست ها سخن می گوید، چگونه می توان از عادی سازی روابط و از سرگیری مناسبات جمهوری اسلامی ایران با رژیم سعودی صهیونیستی سخن گفت؟منبع : مشرق

مقام صهیونیست: ۹۰ درصد اسرائیل در تیررس موشک‌های حزب‌الله قرار دارد

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، «دنی دانون»، نماینده دائم رژیم صهیونیستی در سازمان ملل متحد از افزایش برد و دقت موشک‌های گروه حزب‌الله لبنان ابراز نگرانی کرده است. «دانون» در یادداشتی روز دوشنبه در وبگاه شبکه خبری فاکس‌نیوز به اهداف متعدد سفر «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا به منطقه غرب آسیا اشاره کرده اما نوشته مهم‌ترین هدف او در سفر به فلسطین اشغالی بایستی مقابله با «تهدید روزافزون ایران» باشد. دیپلمات صهیونیست در حالی این اتهامات را علیه ایران مطرح کرده که رژیم صهیونیستی تنها دارنده سلاح‌های هسته‌ای در منطقه خاورمیانه است. این رژیم، از سال ۲۰۰۷ مرزهای نوار غزه را تحت محاصره قرار داده است. «دانون» در بخش دیگری از این یادداشت از آنچه به ادعای وی کمک ایران به گروه حزب‌الله لبنان است، ابراز نگرانی کرده است. وی می‌نویسد: «جدیدترین اطلاعات ما درباره حزب‌الله در لبنان نشان می‌دهد که این گروه زرادخانه خود را از ۶۰۰۰ راکت و موشک در سال ۲۰۰۶ به تقریباً ۱۳۰۰۰ تسلیحات پیشرفته‌تر در حال حاضر ارتقاء داده است. این را هم می‌دانیم که حزب‌الله دائماً در حال ارتقاء بُرد و دقت راکت‌های خودش است که (این تسلیحات) در حال حاضر قادر به هدف قرار دادن ۹۰ درصد اسرائیل هستند.»دیپلمات رژیم صهیونیستی در ادامه ضمن تقدیر از تلاش‌های ترامپ برای آنچه به ادعای وی مبارزه با داعش است نوشته که موضوع مهم‌تر در حال حاضر مقابله با ایران و اجرای قاطعانه تحریم‌ها علیه این کشور است. انتهای پیام/

اصول حماس تغییرناپذیر است؛ سند جدید ناظر به راهکارهاست/ هرگز رژیم صهیونیستی را به رسمیت نخواهیم شناخت

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، «محمود الزهار» از رهبران برجسته جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) به چرایی صدور سند اخیر از سوی حماس و تردیدها و ابهامات مطرح شده درباره آن پاسخ داد.* آقای دکتر چند روز پیش جنبش مقاومت اسلامی حماس سند جدیدی برای سال ۲۰۱۷ صادر کرد، این سند با سندی که در سال ۱۹۸۸ صادر شد،‌چه تفاوتی دارد؟محمود الزهار : بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله و الصلاة و السلام على رسوال الله وآله و صحبه ومن والاه،ابتدا میان دو نام تفاوت قائل می‌شویم، اولی اساسنامه و دومی سند است،‌ اساسنامه از بخشی از اصولی صحبت می‌کند که تابع زمان و مکان خاصی نیست و تغییر نمی‌کند که من می‌خواهم آن را در چهار نقطه اساسی خلاصه کنم : نکته اول، انسان است و ارزش والایی است که خداوند تبارک و تعالی خلق کرده است و این هستی را برای وی قرار داده با توجه به فرموده الهی که تمام آنچه را در زمین هستند برای شما خلق کرده است، این نکته اول است،‌بنابراین حق هر انسان در هر چیزی حقی تضمین شده است که با زمان و مکان و یا همه پرسی تغییر نمی‌کند.نکته شماره دوم،‌زمین است، این سرزمین مانند هر زمین دیگری، سرزمین ما است،‌یا متعلق به صاحبانش است یا اشغال شده است، در نتیجه این سرزمین حتی اگر اشغال شود، مالکیت آن با تغییر زمان و مکان تغییر نمی‌کند.نکته سوم، عقیده است، دین ما اسلام یا دین آنها مسیحیت یا دین آنها یهودیت، این مسئله نیز با زمان و مکان تغییر نمی‌کند، ممکن است که گاهی منحرف شود، ولی پایه‌های دین تغییر نمی‌کند.نکته چهارم یا اصل ثابت چهارم، مقدسات است، مسجد الاقصی، این مسئله را نمی‌توان انکار کرد که مسجدالاقصی مسجد است نه کلیسا و نه کنیسه، همچنانکه تمام کلیساها در تمام دنیا کلیسا هستند.در نتیجه سرزمین، انسان،‌ عقیده و مقدسات همواره در اساسنامه‌ها و پیمان‌ها وجود دارد، اما اسناد عبارت است از تکیه بر تمام اصول یا بخشی از آن و وضع سازوکارها و در نتیجه هنگامی که می‌گوییم مقاومت از اصول است، این مسئله صحیح نیست، مقاومت ابزاری از ابزارهاست، اگر بگوییم مذاکرات از اصول است، این هم درست نیست، بلکه مذاکرات ابزاری است که می‌توان آن را کنار گذاشت یا فعال کرد.در نتیجه در سند جدید، بر چهار نکته گفته شده تکیه شده است که اصول است و در آن نیز سازوکار وجود دارد، از سازوکارهایی که ایده‌ای مطرح کرد، این است که دولتی را در مرزهای ۱۹۶۷ بدون به رسمیت شناختن اسرائیل تشکیل دهیم.کلید این مسئله در فهم دو نکته است : نکته اول این است که هیچ بحث و جدلی درباره این اصول وجود ندارد، این اصول تغییر نمی‌کند، نکته دوم در سازوکارهاست، ما الگویی را در سال ۲۰۰۶ اجرا کردیم و وارد انتخابات شدیم و دولتی را به رهبری حماس و با برنامه مقاومت تشکیل دادیم که اسرائیل را به رسمیت نشناخت، اگر نام حکومت را به نام دولت در مرزهای ۱۹۶۷ تغییر دهیم بدون اینکه دشمن اسرائیلی را به رسمیت بشناسد،‌ با مسائلی که بعدا درباره آنها حرف خواهم زد، دوم اینکه ما هرگز در این مورد اختلاف نظر نداریم که دولت ما را به کشور منتقل خواهد کرد.چرا اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسیم، به خاطر اینکه هر کشوری سه عنصر سرزمین، ملت و حکومت دارد، این سرزمین مُلک اسرائیل نیست و در سند آمده است که از ام الرشراش تا جنوب لبنان و از دریا تا رود است.دوم اینکه ما دولت یا حکومت اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسیم، زیرا دولت اشغالگر است، سوم اینکه ما ملت یهودی را به رسمیت نمی‌شناسیم، که صهیونیستی را آورد که این سرزمین را اشغال کرد، در نتیجه نه دولت یهودی وجود دارد که زمین و قدرت و مردمی که به رسمیت شناخته شده باشند، در اختیار ندارد در نتیجه موضع ما ثابت است، ولی سازوکارها متغیر است که توضیح داده شد.* چرا چنبش حماس به طور مشخص این برهه زمانی از سال را برای صدور این سند انتخاب کرد؟الزهار : حتی اگر در هر زمان دیگری این سند صادر می‌شد، باز هم می‌پرسیدند چرا به طور مشخص در این زمان صورت گرفت، در نتیجه این سند برای توضیح است، برای توضیح برخی حقایق، زیرا دروغ‌هایی وجود دارد، از جمله اینکه می‌گویند که کشور فلسطین در مرزهای ۱۹۶۷ تشکیل خواهد شد و ما یعنی جنبش حماس مانع آن شده است، ما به این افراد می‌گوییم دولت خود را در مرزهای ۱۹۶۷ تشکیل دهید، شما هر طور می‌خواهید اسرائیل را به رسمیت بشناسید، ولی ما آن را به رسمیت نمی‌شناسیم.منبع :‌ تسنیمانتهای پیام/

دعوت دختر ترامپ از زنان سعودی به داشتن آزادی‌ بیشتر

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب به نقل از پایگاه خبری الیوم السابع، ایوانکا ترامپ در دیدار با گروهی از زنان سعودی در ریاض گفت: تحولات سال های گذشته برای زنان سعودی دلگرم کننده است، ولی همچنان باید تلاش کنند و برای به دست آوردن آزادی مبارزه کنند.وی افزود: زنان در اقصی نقاط جهان در حال رسیدن به سطوح بالایی از حقوق و آزادی هستند و امروز شما در خط مقدم نبرد برای برابری ایستاده اید.دونالد ترامپ روز شنبه در اولین سفر خارجی خود از زمان آغاز ریاست جمهوری ‌اش وارد عربستان شد و مورد استقبال رسمی ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه این کشور قرار گرفت.در اولین روز سفر ترامپ به عربستان، یک قرارداد تسلیحاتی ۱۱۰ میلیارد دلاری بین دو کشور امضا شد.برگزاری کنفرانس با متحدان امریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس، جلسه دیدار با رهبران کشورهای مسلمان و بازدید از مرکز جدید اختصاص داده شده برای مبارزه با تروریسم از دیگر برنامه های ترامپ درعربستان است.منبع: ایرنا
Viewing all 3812 articles
Browse latest View live