February 19, 2017, 1:23 am
به گزارش ندای انقلاب، تصاویری که این هفته از رخدادهای گوشه و کنار جهان برای مخاطبان جمعآوری گشته، توسط عکسبرداران رویترز (Reuters)، آنتارا (Antara)، ایپیاِی (EPA)، اِیافپی (AFP)، آسوشیتدپرس (AP) و گتی ایمیجز (Getty Images) برداشته شده است. ازدواج دو عراقی در اردوگاه آوارگانآسیبرسانی به اموال عمومی در تظاهرات حاشیه پاریس در اعتراض به تجاوز پلیس به یک مرد ۲۲ ساله که کارش به بیمارستان کشیدانفجار مرگبار در حرم صوفیان، سندِ پاکستاناولین آزمایش موشکی کره شمالی پس از روی کارآمدن ترامپبرکه خشکشده در کامپینا گرنج، برزیلتداوم آتشسوزیها در نیمه جنوبی کره زمین، این بار در نیوزلندتداوم اعتراض به دستور ممنوعیت ورود مهاجران مسلمان در واشینگتنجانسون و ایرو وزرای خارجه بریتانیا و فرانسه در نشست وزرای گروه ۲۰ در بُن، آلمانجشن ملی در کره شمالی به مناسبت سالگرد تولد کیم جونگ ایل (رهبر پیشین) چند روز پس از مرگ مشکوک برادر کیم جونگ اون (رهبر کنونی)جشنواره رقص محلی یکی از اقوام بومی چین در شهر کایلیجشنواره سالانه ارکیده در نیویورکحضور بیش از ۲۰۰۰ نفر در مراسم ترحیم کارلوس و اسکار، دو نوجوان گواتمالایی که در مسیر مدرسه ربوده و رگهای گردنشان بریده شدحضور یک تماشاگر آلمانی در مسابقات اسکی (اتریش) با کلاهی به یادگار از چندین دورهحضور کلینتون در جشنی به افتخار یک طراح مد و لباس در حالی که این روزها احتمال حضور مجدد او در انتخابات ۲۰۲۰ میلادی مطرح میشودرانش زمین در لاپاز، بولیویرسیدن چند مهاجر مراکشی به جزیره اسپانیایی سئوتا در سواحل شمالی آفریقارقص آتش و دعا برای برکت در سال جدید در جشنواره بهاره قوم پادِن، ویتنامسرریز سد در کالیفرنیا پس از خروج سکنه با مدیریت مسئولان محلیصف مرغان دریایی بر کابل برق در مانیل، فیلیپینغافلگیری و دستگیری مهاجران سودانی که بیش از یک کیلومتر را در برف برای عبور از مرز آمریکا به سمت ایالت کبک کانادا پیموده بودندلمس انگشتان مجسمه بودا، تایلندمحل زندگی یک بانوی فلسطینی در غزه پس از وقوع باد و باران شدیدممنوعیت فروش عروسکی در آلمان که امکان کاربری جاسوسی دارد |
![]() |
↧
February 15, 2017, 2:59 am
به گزارش ندای انقلاب، یک سند قدیمی از سازمان سیا که به تازگی از طبقهبندی خارج شده نشان میدهد که دولت آمریکا از چندین دهه قبل توسل به راهبردهایی مشابه سیاستهای فعلی را برای بیثبات کردن سوریه مد نظر داشته است. این سند که سازمان سیا در سال ۱۹۸۶ در بحبوحه جنگ مخفی اسرائیل و کشورهای غربی علیه دولت «حافظ اسد» آن را تهیه کرده به بررسی سناریوهای احتمالی سقوط دولت وقت سوریه میپردازد. گزارش اطلاعاتی ۲۴ صفحهای سیا با عنوان «سوریه: سناریوهای تغییرات چشمگیر سیاسی» در آن زمان در میان برخی از اعضای دولت «رونالد ریگان»، رئیسجمهور اسبق آمریکا توزیع شده بود.پایگاه خبری-تحلیلی «لیبرترین انستیتو» مینویسد توزیع این گزارش در میان عده محدودی از سران نهادهای امنیتی دولت وقت آمریکا نشان میدهد که مخاطبان آن را تنها افراد رده بالای دولت ریگان تشکیل میدادهاند. سیا این گزارش را چهار سال بعد از شورش مسلحانه گروه اخوانالمسلمین سوریه علیه دولت حافظ اسد تهیه کرده بود، به همین سبب شاید طبیعی است که شورش مسلحانه مجدد گروه اخوان یکی از سه سناریویی اصلی در نظر گرفته شده که براندازی دولت سوریه را به همراه خواهد داشت. گزارش اطلاعاتی سیا، نزاع بر سر انتقال قدرت و کودتای نظامیان جدا شده از بدنه دولت را دیگر سناریوهایی دانسته که میتوانند به سقوط دولت سوریه منجر شوند. با آنکه از عنوان این گزارش اطلاعاتی اینطور برمیآید که ظاهرا تنها بررسی نظری سناریوهای احتمالی سقوط دولت سوریه در دستور کار قرار دارد، اما بخشی از گزارش پا را از این سطح فراتر گذاشته و به شرح فهرستی از نتایج مطلوب برای منافع اقتصادی آمریکا پرداخته است. در یکی از قسمتهای آن آمده است: «از نگاه ما یک حکومت سنی که کنترل آن را افراد میانهرو متمرکز بر تجارت در دست داشته باشند به بهترین نحو تامینکننده منافع آمریکا خواهد بود. میانهروهای تجارتگرا برای سر و سامان دادن به اقتصاد بخش خصوصی سوریه نیاز شدیدی به کمک و سرمایهگذاری غربیها خواهند داشت و بنابراین مسیر را برای پیوندهای قویتر با دولتهای غربی هموار خواهند کرد.»به علاوه - چنانکه پایگاه «لیبرترین انستیتو» نوشته - رگههای راهبرد فعلی واشنگتن در قبال سوریه نیز در این سند که نشاندهنده تفکرات دولتمردان چندین دهه قبل است، نمایان است.این پایگاه خبری برای اثبات این مدعا به مقایسه شباهتهای سند سال ۱۹۸۶ سیا با اسناد جدیدتری پرداخته که در سالهای اخیر و در آستانه جنگ ویرانگر سوریه تهیه شدهاند.به نوشته «لیبرترین انستیتو» در اسناد اطلاعاتی آمریکا راهبردهای تغییر حکومت در سوریه همواره بر بهرهگیری از شکافهای فرقهای استوار بودهاند.یکی از مصادیق مشهور چنین راهبردی را میتوان در یک سند مربوط به سال ۲۰۰۶ مشاهده کرد.در این سند که از سفارت آمریکا در سوریه به وزارت خارجه آمریکا ارسال شده از واشنگتن خواسته شده آسیبپذیریها و نقاط ضعف دولت سوریه شناسایی شده و از آنها بهرهگیری شود.برخی از مولفههایی که واشنگتن در سند سال ۲۰۰۶ خواستار بهره گرفتن از آنها به عنوان نقاط ضعف دولت سوریه شده و شباهت زیادی با تفکرات مطرحشده در سند سال ۱۹۸۶ دارند به شرح زیر هستند:بهرهگیری از هراس بخشهایی از جامعه سوریه از نفوذ ایراندر بخشهایی از جامعه سوریه این هراس وجود دارد که ایرانیها در حال انجام فعالیتهایی برای تغییر مذهب اقشار فقیر گروههای سنی هستند. ترویج شایعه و نشانههایی از توطئههای بیرونیحکومت سوریه به شایعاتی درباره توطئه کودتا و ناآرامی در نهادهای امنیتی و نظامی حساس است. متحدان منطقهای آمریکا بایستی به منظور ارسال چنین سیگنالهایی با نفراتی مانند عبدالحلیم خدام (معاون اسبق رئیسجمهور سوریه) و رفعت علیالاسد (برادر کوچکتر حافظ اسد) دیدار کنند. لازم است بعد از این دیدارها اخباری درباره آنها به بیرون درز داده شود. «لیبرترین انستیتو» این توضیح را اضافه کرده که در سند سال ۱۹۸۶ به کرات از عبدالحلیم خدام و رفعت علیالاسد به عنوان بازیگران اصلی براندازی حکومت سوریه به دلیل نزاع قدرت نام برده شده است. انتهای پیام/ |
![]() |
↧
↧
February 15, 2017, 3:06 am
به گزارش ندای انقلاب، بنا بر همه قراین ظاهری، دولت دانلد ترامپ آماده تلاش برای یک آشتی تاریخی با روسیه می شود. بخشی از این راهبرد با هدف ایجاد شکاف در شراکت راهبردی طولانی بین مسکو و تهران است. می توان این گونه اندیشید که با مشوّق های مناسب، «تلنگر زدن» به روسیه در این جهت ممکن است. یک مقام وزارت خارجه که در جریان مباحث مربوط به موضوع در کاخ سفید می گوید:" (رابطه) بین روسیه و ایران، قطعا مثل روز روشن است. آن چه روشن نیست، این است که پوتین در ازای تضعیف این ائتلاف(با ایران) چه چیز طلب خواهد کرد."با این حال، رییس جمهور و مشاورانش به زودی خواهند فهمید که تعمیق شکاف روسیه-ایران ماموریتی بسیار دشوار است. یک دههی گذشته، شواهد بسیاری در برداشته مبنی بر این که که پیوندهای نظامی، سیاسی و اقتصادی که روسیه و جمهوری اسلامی در طول ربع قرن اخیر ساخته اند، به طرز چشمگیری انعطاف پذیر است.و امروز، منطقی است که باور کنیم که شراکت استراتژیک میان دو کشور، محکم تر از همیشه است.آرزوهای روسیهدر ۲۰۰۵، ولادیمیر پوتین، در سخنرانی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ، جمله ای معروف به این مضمون گفت که " سقوط اتحاد شوروی، بزرگ ترین فاجعه ژئوپلیتیک قرن بیستم بود." از آن زمان، پوتین یک سیاست خارجی با محوریت باز-خلق نسخه ای تعدیل شده از حوزه نفوذ اتحاد شوروی قدیم را دنبال کرده است.در حوزه نظامی، این استراتژی به معنای ایجاد یا پشتیبانی از بلوک های امنیتی، از نوع سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای، بوده که ابتکار عمل آن ها در دست کرملین است و برای تامین اولویت های استراتژیک روسیه در حوزه اوراسیا طراحی شده اند. در جبهه اقتصادی، پوتین یک بدیل برای اتحادیه اروپا ارایه داده که عمدتا با نام «اتحادیه اقتصادی اوراسیا»، شناخته می شود. گرچه این اتحادیه تاکنون توفیق چشمگیری حاصل نکرده، با این وجود یک تشکیلات قابل اتکاء است. علاوه بر روسیه، ۴ کشور(ارمنستان، بلاروس، قزاقستان و قرقیزستان) در آن عضویت دارند و در حال حاضر عضویت دو کشور دیگر(مغولستان و تاجیکستان) در دست بررسی است.همزمان، به لحاظ سیاسی، مسکو سرمایه گزاری کلانی روی ایجاد پیوندهای نزدیک با کشورهایی چون بلاروس، دولت های آسیای مرکزی و اروپای شرقی انجام داد. تا آزادی عمل سیاسی خود را در پیرامون خویش افزایش دهد. نتیجه، چیزی است که بهترین توصیف برای آن، «امپراتوری پست مدرن روسیه» است- امپراتوری که اساس آن نه بر کنترل نظامی، که به هم پیوستگی اقتصادی و سیاسی است.ایران نقش بزرگی در این طرح ها دارد. کشوری که انتخاب مورد علاقه اوراسیا گرایان در روسیه است- طرفداران ایدئولوژیک یک هویت تمدنی روسیِ متمایز که اندیشه آن ها در سال های اخیر، اعتبار زیادی در راهروهای کرملین پیدا کرده است(معروف ترین مثال معاصر آن ها، «الکساندر دوگین» است که در کتاب سال ۱۹۹۷ خود با عنوان «مبانی ژئوپلیتیک»، خواستار اتحاد روسیه با ایران شده بود. در ذهن دوگین و همفکرانش، موقعیت استراتژیک ایران در غرب آسیا، در کنار فرهنگ و تاریخ استراتژیک این کشور، آن را یک شریک جذاب- و البته موقت- برای روسیه، در جهت اعاده نقش جهانی آن می سازد. الکساندر دوگینارزش استراتژیک تهران برای مسکو، در تلاش های مستمرّ روسیه برای ارتقاء جایگاه ایران به عنوان عضو ناظر پیمان شانگهای به عضو کامل(تلاشی که تاکنون توسط چین بی نتیجه مانده است) و همچنین تشویق خاموش ایران به گسترش پیوندها با جمهوری های آسیای مرکزی، نمود یافته است. نتیجه این که، ایدئولوگ های سیاست خارجی روسیه امید دارند که یک شریک قابل اتکاء در غرب آسیا پیدا کنند- که بتواند قدرت و اهداف روسیه را در آن جا تقویت کند.تجارتی که پیوند می دهدبه علاوه، ایران اهمیت فزاینده ای برای اقتصاد روسیه دارد. در یکی دو سال اخیر، اوضاع اقتصاد روسیه به واسطه قیمت های جهانی پایین نفت و چند دور تحریم های سنگین اقتصادی غرب بر سر مساله اوکراین، خراب شده است. صندوق بین المللی پول برآورد کرده که اقتصاد روسیه، که در سال ۲۰۱۵ ۳.۵ درصد کوچک شده بود، در سال گذشته هم ۱ درصد از حجم آن کاسته شده است و روند دنباله دار نزول اقتصاد ملی ادامه دارد. و گرچه اکنون نشانه هایی از یک بهبود مختصر در ۲۰۱۷ در اوضاع دیده می شود، اما اقتصاد دانان، با لحاظ شماری از ضعف های ساختاری و فسادهای سیستمی، این بهبود را دارای اثرات قابل ملاحظه در آیندهی قابل پیش بینی نمی دانند.همزمان، شماری از دردرسرهایی که روسیه برای خود درست کرد، بر فشار مالی خارجی افزوده است. به عبارت دیگر، الحاق کریمه به روسیه، حدود ۷.۵ میلیارد دلار بر هزینه های بودجه فدرال این کشور افزوده است. عملیات نظامی روسیه دراوکراین و سوریه نیز فشارها بر خزانه روسیه را به شدت افزایش داده است(یک مطالعه که در ماه اگوست توسط خبرگزاری مالی RosBusinesConsulting متشر شد، برآورد کرد که هر ماه مسکو ۱۵۰ میلیون دلار فقط برای پرداخت به پیمانکاران وزارت دفاع، برای تامین اقلام مورد نیاز برای عملیات در سوریه خرج می کند).در چنین پس زمینه ای، ایران- که به واسطه مشکلاتش در عرصه بین الملل، به حمایت روسیه نیاز دارد- اهمیتی روزافزون برای کرملین یافته است. در پی توافق هسته ای تابستان گذشته(که به برجام معروف شده است) ایران به واسطه تعدیل تحریم ها می تواند از فرصت های اقتصادی قابل توجهی برخوردار شود و حجم تجارت پسا-تحریم خود را با شرکای بین المللی، همچون چین و هند، افزایش دهد.کرملین، به نوبه خود، در چند ماه گذشته دست کم بر سر قراردادی ۱۰ میلیارد دلاری در زمینه تسلیحات با دولت ایران به نتیجه رسیده است. تجارت هسته ای میان دو کشور هم به نحو مشابه تقویت شده است. این ها تمهیداتی است که مسکو، که به طور روزافزون باید برای تامین هزینه های جاری خود تلاش کند، نمی تواند به سادگی از آن ها چشم بپوشد، هر اندازه که پای وعده های یک رابطه جدید و صمیمانه با واشینگتن در میان باشد. یک حامی در سوریهروسیه نیازمند حضور پررنگ ایران در غرب آسیا هم هست. همانند جمهوری اسلامی ایران، روسیه هم به یک بازیگر اصلی در جنگ داخلی سوریه تبدیل شده است. لیکن بر خلاف تهران، آخرِ بازی مسکو در سوریه هنوز کاملا روشن نیست. تا به امروز، استراتژی کرملین بر توسعه و تقویت حضور نظامی در شرق سوریه متمرکز بوده است( جایی که روسیه از اوایل دهه ۱۹۷۰ در آن حضور داشت) که هدف آن نبرد با گروه های مختلف جهادی افراطی است که با دولت سوریه می جنگند و بسیاری از اعضای این گروه های از روسیه و سایر نواحیِ اتحاد شوروی سابق به سوریه آمده اند.بر عکس، رهبران ایران این مساله را روشن کرده اند که حفظ ثبات دولت سوریه، اولویت اصلی است و سرمایه گذاری مالی و نظامی گسترده ای برای تضمین این نتیجه انجام داده اند. این سرمایه گذاری ها توانست موج شرایط را به نفع رییس جمهور سوریه برگرداند.به این ترتیب، منطقی است که نتیجه بگیریم که جنگ سوریه به هر سرانجامی که برسد، این سرانجام عمیقا تحت تاثیر ایران و به نفع ان خواهد بود. تحت این شرایط، مسکو نیازمند آن خواهد بود که اصطلاحا با ایران خوب تا کند تا جای پای استراتژیک خود را در سوریه برای درازمدت حفظ کند.کلینتونِ احیاء شده؟از همه این ها می توان به این نتیجه رسید که علی رغم آرزوهای پرحرارت کاخ سفید، ائتلاف روسیه و ایران، هم پایدار و هم انعطاف پذیر است. در واقع، تمرکز دولت ترامپ( بر ایجاد شکاف میان مسکو و تهران) شباهت قابل توجهی به تلاش های مکرّر دولت کلینتون در دهه ۱۹۹۰ برای جدا کردن سوریه از ایران و کشاندن آن به سوی غرب، دارد. این تلاش ها به طرز ترحم آوری شکست خورد، که یک دلیل اصلی آن، این بود که واشینگتن ارزش استراتژیکی را که سوریه برای شراکت مستمرّ خود با تهران قایل بود، دست کم گرفت.امروز، بیم ان می رود که واشینگتن همان اشتباه را با مسکو تکرار کند. در حالی که رییس جمهور جدید، به صراحت قصد خود را برای برقراری روابط صمیمانه با کرملین اعلام کرده است، باید این حقیقت را در ذهن داشته باشد که چنین روابطی لاجرم تحت تاثیر اهمیتی قرار خواهد گرفت که مقامات روسیه برای اتحاد با تهران قایل هستند.https://www.foreignaffairs.com/articles/united-states/۲۰۱۷-۰۲-۱۰/why-russia-wont-help-trump-iran |
![]() |
↧
February 18, 2017, 3:39 am
به گزارش ندای انقلاب، دانلد ترامپ در طی کارزار انتخاباتی خود و پس از پیروزی در انتخابات، باراک اوباما را به علت ابداع و ایجاد طرحهایی که به تصور وی به شدت به کشور و ملت آمریکا صدمه زده بود، محکوم کرد وی، در تمامی مدت فعالیت خود به عنوان یک نامزد جمهوریخواه، دموکراتها و در راس آنها اوباما و هیلاری کلینتون را دچار فساد حکومتی دانست و توانست به عنوان یک غریبه بیرون از سیستم، توجه و نظر مردم زخمخورده آمریکا به خود جلب کرده و در نهایت شگفتی بر کرسی کاخ سفید بنشیند. اما حقیقتی که بسیاری از تحلیلگران و حتی کارتونیستها به آن پی برده و ورای پرده نقد و قلم، آن را به تصویر کشیدهاند این است که هر دو حزب از یک آبشخور تغذیه شده و یک بازی را اما با دو نقاب رسمی پیش میبرند. تجربه مردم ایران نیز در دوران تحریمها نشان میدهد که دموکراتها از تمامی توان خود در جهت اعمال فشار بر مردم کشورمان دریغ نکردند. در این گزارش به ۶ دلیلی که دموکراتها را با جمهوریخواهان میتوان از یک قماش دانست، اشاره میشود. ۱. بیش از ۱۰ سال از زمان حمله آمریکا به افغانستان و عراق گذشته و آمریکا همچنان درگیر جنگ در مناطقی است که خود باعث بروز جنگ در آنها شده است. سیاست جنگافروزی آمریکا در هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات یکی است. چه در دوران بوش دوم شاهد حمله این کشور به کشورهای دیگر بودیم و چه در زمان باراک اوبامای دارنده جایزه نوبل صلح. بوش، به افغانستان و عراق حمله کرد و اوباما پاکستان، لیبی، یمن، و سومالی را مورد حمله قرار داد؛ حال چه بصورت مستقیم و چه در شکل جنگ نیابتی. سپس، با خلق داعش بحران سوریه را بوجود آورد و در کشتار ۵۰۰ هزار انسان بیگناه نقش مهمی را ایفا کرد. یک اندیشه سیستمیک در دو مغز: بوش جمهوریخواه و اوبامای دموکرات ۲. هر دو حزب قادر به کنترل اساسی مخارج دولتی نیستند. ۱۸ تریلیون و ۹۶۰ میلیارد دلار بدهی آمریکاست و این رقم وحشتناک ناشی از یک عامل مهم در هر دو حزب است. کسری بودجه هم در دولت اوباما غوغا میکرد و هم در دولت سلف او بوش. عدهای معتقدند که بیمسئولیتی هر دو حزب اصلی آمریکا موجب خلق چنین حجمی از بدهی شده و کارشناسان دیگر بر این باورند که نظام خودرأی آمریکا به عنوان یک هژمون اصولا با قلدرمآبی علاقهای به بازپس دادن بدهیهای بینالمللی خود ندارد؛ حال چه یک جمهوریخواه رییسجمهور این کشور باشد چه یک دموکرات. از چپ به راست: جورج واکر بوش جمهوریخواه، باراک اوبامای دموکرات، جورج دابلیو بوش جمهوریخواه، بیل کلینتون دموکرات، و جیمی کارتر دموکرات ۳. هر دو در تضییع حق مردم خود کم نمیگذارند. هنوز سوال مشهور مجری شبکه CNN را فراموش نکردهایم که پرسید «چه وقتی یک حکومت میتواند مردم خود را بکشد؟». در نزد باراک اوباما و دیوانگان جنگطلبی چون سناتور «جان مککین» جمهوریخواه پاسخ به این سوال روشن است: هر وقت که صلاح بدانیم. آری، صلاح دانستن دولتمردان هر دو حزب را میتوان در کارنامه فعالیت روسای جمهور آمریکا -خاصه زمان معاصر- به وضوح مشاهده کرد. سرکوب انواع جنبشهای صلحطلب مدنی از جنبش سیاهان «مارتین لوترکینگ» گرفته تا جنبش مسلمانان «مالکوم ایکس» در دهههای ۶۰ و ۷۰ قرن بیستم دو نمونه از نمونههای بسیار خفقان و نادیده گرفتن حق مردم در دولتهای جمهوریخواه و دموکرات است. کافی است که در گزارشهای مستند و مستدل منابع آمریکا بررسی کنیم تا میزان کشتار سالیانه توسط پلیس این کشور و جانبداری روسای جمهور را دریابیم. فقط از آغاز سال ۲۰۱۵ تا ۵ نوامبر همین سال، ۱۰۱۱ انسان توسط پلیس کشته شدهاند که میتوانید گزارش مستدل آن را از اینجا و گزارش کشتار شهروندان را از اینجا بخوانید. سکوت اوبامای دموکرات در مقابل کشتن یک نوجوان ۱۶ ساله با پهپاد و یا کشتن یک کودک ۶ ساله در مقابل دیدگان پدر توسط پلیس از جمله واکنشهای تکاندهنده یک رییسجمهور در قبال حقوق شهروندی مردم خود بود. سرکوب جنبش سیاهان در دوران ظلمانی نیکسون و فورد صورت گرفت و گرچه شرایط کمی عوض شده بود اما کارتر دموکرات و ریگان هم همچنان بر ادامه راه اصرار داشتند / از چپ به راست: جرالد فورد جمهوریخواه، ریچارد نیکسون جمهوریخواه، جورج واکر بوش جمهوریخواه، رانلد ریگان جمهوریخواه، و جیمی کارتر دموکرات۴. در زمان کارزار انتخاباتی اوباما و همچنین آغاز دورهاش، او هم همچون ترامپ که امروز وی را محکوم مینماید، جورج بوش را به انواع کارشکنی و بخصوص بیتوجهی به حاکمیت قانون متهم میکرد. این در حالی است که اوباما هم همان راه و روش بوش را پیش گرفت. بوش و همپالگیهایش در پشت کردن به متمم چهارم و پنجم قانون اساسی که همانا عدم ورود به حریم خصوصی مردم و محاکمه عادلانه بود، به قانون پشت کردند. اوباما نیز قانون جدیدالابداعی به نام «قانون اختیار دفاع ملی» شمار بسیاری از بازداشتهای غیرقانونی بخصوص در مورد اتباع خارجی را صورت داد و در جاسوسی از رهبران کشورهای دیگر و شنود غیرقانونی مکالمات تلفنی آنها که آلمان و فرانسه در راس آن بودند نهایت تلاش را به کار بست. ۵. در دوران جورج بوش دوم، شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) با تحریک و دستور دولت بوش قطعنامههای ۱۷۳۷ را در دسامبر ۲۰۰۶، قطعنامه ۱۷۴۷ را در مارس ۲۰۰۷، و قطعنامه ۱۸۰۳ را در مارس ۲۰۰۸ به تصویب رساند. بوش، همچنین در ژوئن ۲۰۰۶ طبق فرمان اجرایی ۱۳۳۸۲ که به موجب آن داراییهای افراد مرتبط با برنامهٔ هستهای ایران توقیف میشد، ایران را تحت تحریم قرار داد. اما بیشترین حجم از تحریمها علیه ایران در دولت باراک اوباما صورت گرفت که میتوان به قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت در ژوئن ۲۰۱۰، قطعنامه ۱۹۸۴ در ۹ ژوئن ۲۰۱۱، قطعنامه ۲۰۴۹ در ۷ ژوئن ۲۰۱۲، قطعنامه ۲۱۰۵ در ۵ ژوئن ۲۰۱۳، و قطعنامه ۲۱۵۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۴ اشاره کرد. همچنین «لایحه جامع تحریمها، پاسخگویی و عدم سرمایهگذاری ایران ۲۰۱۰ (CISADA)» که توسط کنگره دارای اکثریت دموکرات در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۰ تصویب شد و در ۱ جولای ۲۰۱۰ توسط دولت اوباما امضا شد. همان لایحهای بود که محدودیتها بر ایران را شدیداً افزایش داد. از کارشکنیهای دیگر دموکراتها علیه ایران میتوان به مخالفت شدید سناتور چاک شومر رهبر اقلیت دموکرات در سنا در قبال توافق هستهای ۱+۵ با ایران اشاره کرد. وی، به عنوان ریشسفید و عضو ارشد دموکراتها در ۶ آگوست ۲۰۱۵ بیانیهای صادر کرد که ضمن مخالفت شدید با توافق هستهای، اظهار داشت: «این توافق موجب باز شدن دست ایران اهریمنی میشود تا به اهداف شوم خود در منطقه برسد».۶. یکی دیگر از خصوصیات مشترک بین جمهوریخواهان و دموکراتها، هزینهکردهای شخصی به نام بخش خصوصی است. بخش اعظم مالیات مردم آمریکا صرف امور تجاری اعضای دو حزب میشود که نمونه بارز آن صرف ۱۰۰ میلیارد دلار توسط بطور سالیانه برای حزب دموکرات طبق گزارش شبکه CBS است. دموکراتها همگام با جمهوریخواهان بارها ثابت کردهاند که بر سر منافع خود با اسراییل، جانفشانیهای بسیاری میکنند و در هر گردهمایی سالیانه «آیپک» غایت ارادت خود به لابی بزرگ صهیونیسم را نشان میدهند که از آن دست میتوان به رقابت حقیرانه نامزدهای انتخاباتی در هر دوره ریاست جمهوری آمریکا در آیپک، برای جذب آرای سرمایهداران صهیونیسم اشاره کرد. نوآم چامسکی: «در آمریکا اساسا یک حزب وجود دارد. آن هم حزب تجارت است که دو شاخه دارد: دموکراتها و جمهوریخواهان. به نوعی متفاوت نشان میدهند اما این گوناگونی را بر اصل سیاستهای مشابه پیش میبرند. روی هم رفته، با این سیاستها مخالفم همانطور که اکثر مردم آمریکا مخالفاند». منابع: http://www.reuters.com/article/iran-nuclear-usa-timeline-idUSL۲N۱۵۰۰R۱http://rare.us/rare-politics/rare-liberty/conservatism-today/۷-ways-republicans-and-democrats-are-exactly-the-same/http://dfat.gov.au/international-relations/security/sanctions/sanctions-regimes/iran/pages/iran.aspx |
![]() |
↧
February 18, 2017, 3:42 am
به گزارش ندای انقلاب، اتهامات سوء استفاده جنسی علیه کشیش های کاتولیک در فیلیپین رو به افزایش گذاشته است. این را برخی بازرسان ارشد کلیسا در این کشور اعلام کرده اند.فیلم مستندی که اخیرا از برنامه «East ۱۰۱» شبکه الجزیره انگلیسی منتشر شده(با عنوان «فیلیپین: گناه پدرها»)، فاش می کند که تعقیب قضایی کشیش های متهم به سوء استفاده جنسی در بزرگ ترین جامعه مسیحی در شرق آسیا(فیلیپین) امری بسیار نادر است.شماری از قربانیان که این اتهامات را مطرح می کنند، در این فیلم گفته اند که برای شکایت نکردن به مراجع قضایی تحت فشار قرار گرفته اند و به آن ها در ازای سکوتشان پیشنهاد پول شده است.ایملدا، دختر فیلیپینی ۱۵ ساله به الجزیره گفت که کشیشِ روستایشان او را مورد آزار خشن جنسی قرار داد: " کارهای او برای من بسیار دردناک بود....چرا او چنین کاری با من کرد؟"او می گوید وقتی که خانواده اش فهمیدند که او موضوع را به پلیس گفته است، او را به شدت کتک زدند: " آن قدر کتک خوردم که دیگر می ترسیدم به خانه بروم. آن ها از دستم عصبانی بودند و به من می گفتند که کار بدی کردم که به پلیس شکایت کردم. آن ها(خانواده) با من مثل یک سگ ولگرد برخورد کردند، تنها به این خاطر که من به پلیس شکایت کردم."او مدعی است که یک زن و یک مرد از کلیسا به او ۱۵۰ دلار پول دادند تا شکایتش را پس بگیرد. پرونده او هیچ گاه به دادگاه نرفت." خداوند چنین چیزی نگفته است"سراسقف بازنشسته، اسکار کروز، رییس محکمه ملی استیناف کلیسای کاتولیک در فیلیپین، می گوید که شمار شکایت ها درباره سوء استفاده جنسی توسط کشیش های کاتولیک روز به روز بیشتر می شود، به ویژه دعاوی مربوط به «پدوفیلیا»(سوء استفاده جنسی از کودکان):" عامه مردم، به ویژه در نواحی روستایی، در تقبیح کردار نادرست کشیش ها به نسبت هشیارتر و جسورتر شده اند." او در ادامه گفت: " شاید بقیه اسقف ها از من دلگیر شوند ولی این یک موضع شخصی است، که دورانی که می شد چشم و گوش خود را ببندی، انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده، گذشته است."الجزیره همچنین کشف کرد که برخی از کشیش های کاتولیک فیلیپینی «نذر تجرّد» خود را شکسته اند و پدر شده اند.پدر «المر کاجیلینگ» که از دوست دختر! خود ۴ فرزند دارد، می گوید که نذر تجرّد برای کشیش ها " تنها یک قانون ساخت بشر است":" خداوند چنین چیزی نگفته است، پس به نظر من، نمی شود گفت که من(بابت پدر شدن) مرتکب گناه شده ام. من تنها به حکم او استمرار بخشیده ام...ازدیاد نسل."پدر کاجیلینگ و دو کشیش دیگر که ان ها هم صاحب فرزند هستن، آیین کاتولیک را به سبک خود اجراء می کنند. آن ها در کلیساهای خصوصی به موعظه می پردازند. آن ها با واتیکان هم نامه نگاری کرده اند تا به طور رسمی از سوی کلیسای کاتولیک پذیرفته شوند.پدر جیم آکاکاسو، رییس جامعه روحانی کانن در فیلیپین، این کشیش های «پدر» را محکوم می کند، ولی می گوید که در برخی اسقف نشین های دورافتاده فیلیپین، از هر ۵ کشیش یک نفر دارای خانواده و فرزند است:" واقعیت این است که این مساله در برخی نواحی اتفاق می افتد که انضباط و سلسله مراتب کلیسا به خوبی سازماندهی نشده است."واتیکان حاضر به پاسخ گویی به سوالات الجزیره درباره اتهامات سوء استفاده جنسی توسط کشیش های فیلیپینی نشد.پدر آکاکاسو، در جواب این پرسش که آیا اسقف های فیلیپینی ملزم به گزارش ادعاهای این چنینی به مقامات دولتی هستند یا نه، می گوید که تمام بررسی ها در این مورد باید به عهده خود کلیسا باشد:" یک شخص بی گناه است، مگر این که خلاف ان ثابت شود، و از این رو کلیسا این دعاوی را با دقت بسیار بررسی می کند تا هم از شان و اعتبار نام کشیش ها دفاع کند و هم از شان قربانی."منبع :مشرق |
![]() |
↧
↧
February 15, 2017, 3:26 am
به گزارش ندای انقلاب، میامی هرالد یکی از اسناد خارجشده از طبقهبندی مربوط به سازمان سیا را بازخوانی کرده که نشان میدهد واشینگتن برای عملیات در ایران از فالگیر و طالعبین استفاده کرده است. سال ۱۹۷۹ میلادی سفارت آمریکا در تهران از سوی دانشجویان ایرانی اشغال شد. اسناد اخیراً منتشرشده نشان میدهد آژانس امنیت ملی آمریکا در آن زمان از ۶ طالعبین و فالگیر استفاده کرده تا از راه نیروهای ماورای طبیعی از مکان نگهداری و احوال ۵۲ گروگان خود در ایران مطلع شوند. این اقدام با اسم عملیاتی "شعله بریان" طی ۲۰۰ جلسه در خانهای واقع در شهر فرت مید در ایالت مریلند (همان شهری که آژانس امنیت ملی در آن قرار دارد) انجام شده و سیا و پنتاگون نیز در جریان بودهاند. جالب این که بعد از آزادی گروگانها و مقایسه پیشگوییها با اظهارات آنها مشخص شد فقط ۷ پیشگویی درست بوده و ۵۲ مورد نیز شامل برخی دادههای نسبتاً درست بوده است. این جلسات، بخشی از پروژه ۲۰ ساله جامعه اطلاعاتی آمریکا در همکاری با ۲۲۷ فالگیر و طالعبین طی حدود ۲۶ هزار جلسه بوده که نهایتاً پرونده آن در سال ۱۹۹۵ بسته شد. یکی از افسران حاضر در عملیات شعله بریان نوشته است ۴۵% نتایج آن درست بوده که تقریباً مشابه روشهای دیگر برای جاسوسی است. آژانس امنیت ملی ابتدا فالگیرهایی که در بین عوام مشهور بودند دعوت کرده اما پس از چندی به سراغ درجهدارانی از ارتش رفتند که مدعی قدرت ماورای طبیعی بودند. خانهای که گفته میشود محل برگزاری جلسات آژانس امنیت ملی آمریکا با طالعبینها و فالگیرها بوده و پس از پایان پروژه تخریب شده است گفته شده این پروژه زمانی آغاز شد که دادهها حاکی از بکارگیری افرادی با قدرتهای ماورای طبیعی از سوی سازمان اطلاعاتی چین یا روسیه بود. اما پس از آن برای پیداکردن هواپیماهای ناپدیدشده تا یافتن مسیر دریاییِ قاچاق مواد مخدر به سراغ فالگیرها میرفتند. کارتر ۱۲ سال پیش در مصاحبهای فاش کرده بود محل سقوط هواپیمای آمریکایی در جمهوری آفریقای مرکزی را با استفاده از عرض و طول جغرافیایی که یک طالعبین در کالفرنیا نوشته بود، پیدا کردهاند. ادوین مِی از دانشمندانی که در پروژه دخیل بوده است، اسناد منتشرشده را رد کرده است. او گفت فالگیرها اطلاعات مفیدی میدادند، بدون اینکه نیاز باشد شما از فرت مید به تهران بروید. اما جیمز رندی نظر دیگری دارد. او میگوید فقط وقت و پول خود را تلف کردیم. دوگتی از گروگانهای آمریکایی در تهران، خاطرهای نقل میکند که نظر رندی را تأیید میکند. او میگوید مسئولان امنیتی آمریکا بعد از شنیدن سخنان ما در مورد اتفاقاتی که در تهران افتاد، با خنده میگفتند «باورت نمیشه چه کار مزخرفی کردیم!» نکته جالب اینکه دوگتی مدعی شده نوارهایی که از بازیهای فوتبال برای آنها فرستاده شده بود، در هنگام پخش، سیگنالی را منتشر میکرد که توسط ماهواره قابل شناسایی بود و جامعه اطلاعاتی آمریکا را از مکان ما مطلع میکرد. منابع http://www.miamiherald.com/news/nation-world/national/article۱۳۱۸۲۷۵۸۹.htmlhttp://nypost.com/۲۰۱۷/۰۲/۱۰/us-spy-agencies-hired-psychics-to-help-with-iran-hostage-crisis ۱ |
![]() |
↧
February 21, 2017, 1:46 am
به گزارش ندای انقلاب، پنجاه و سومین نشست امنیتی مونیخ که طی روزهای ۱۷ تا ۱۹ فوریه برگزار شد، یک بار دیگر به سندی برای تطابق مواضع منطقهای رژیم صهیونیستی و رژیم آل سعود تبدیل شد، نشستی که در آن نمایندگان تل آویو و ریاض به شدت ایران و سیاست های منطقه ای این کشور در دفاع از محور مقاومت منطقهای را هدف حمله و انتقاد قرار دادند. آویگدور لیبرمن، وزیر افراطی رژیم صهیونیستی حتی به این مقدار نیز بسنده نکرده و با حمایت از عربستان مدعی شد که هدف نهایی ایران تضعیف عربستان سعودی در خاورمیانه است. وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بار دیگر تقسیمبندی رایج در محافل آمریکایی - صهیونیستی نسبت به کشورهای منطقه را تکرار کرده و خواستار گفتگو با کشورهای عربی برای مقابله با "عناصر تندرو در منطقه" شد. جالب اینجا است که عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان هم در این نشست از ایران "به عنوان بزرگترین کشور حامی تروریسم در جهان" نام برد. این در حالی است که تقریباً تمامی کشورهای منطقه و جهان از اسناد و اطلاعات مربوط به تعامل عربستان با گروههای تروریستی و تکفیری اطلاع دارند و تروریست های القاعده، داعش و النصره و ... را برخاسته از تفکرات جمود گرای وهابیت می دانند. حتی دولت دونالد ترامپ نیز تنها برای بهرهگیری از "گاو شیرده" عربستان است که قانون جاستا مبنی بر متهم کردن عربستان سعودی در حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر را عملا متوقف کرده است. این در حالی بود که ترامپ در دوره مبارزات انتخابات ریاست جمهوری، عربستان را منبع اول حامی تروریسم در جهان خواند، اما بعد از ریاست جمهوری در یک مکالمه تلفنی با پادشاه عربستان در مورد روابط استراتژیک با این کشور توافق کرد. به همین دلیل الجبیر در نشست مونیخ به صورت تلویحی از انگیزه ریاض برای تعامل با روحیه کاسب کارانه ترامپ خبر داده و گفت: ترامپ تاجر و حلال مشکلات است. او از رئیس جمهور آمریکا به عنوان فردی عمل گرا یاد کرد و گفت که به آینده وی خوشبین است.وزیر خارجه عربستان که کشورش در شرایط کنونی جنگ خانمان برانگیز بر ضد مردم بیپناه یمن که فقیر ترین کشور منطقه است، به راه انداخته و با حمایت از گروههای تروریستی در عراق و سوریه و حمایت از رژیم سرکوبگر آل خلیفه در بحرین باعث طولانی تر شدن بحران انسانی در منطقه شده است، رفتارهای منطقه ای ایران را مورد انتقاد قرار داد و مدعی شد که نمی توان ایران را در این رفتارها نادیده گرفت. در همین رابطه "کارل شویتز ویبای” سفیر سابق نروژ در عربستان چند روز پیش گفت که پادشاهی آل سعود نفوذ خارق العادهای در گسترش ایدئولوژی افراطی دارد. یکی از نگرانیها این است که غرب چشمان خود را به روی این واقعیت خطرناک ببندد. شویتز، عربستان را "پادشاهی تروریسم" خواند، چرا که سعودی ها از ثروتهای نفتی برای گسترش وهابیت در سراسر جهان استفاده میکند. وی تاکید کرد که نروژ باید با این پدیده مقابله کند. این دیپلمات نروژی با اشاره به تاکید هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در نامه الکترونیکی اش مبنی بر- عملیات ارسال پول های مخفی – که در سال ۲۰۱۴ فاش شد، خاطرنشان کرد که بر اساس این اطلاعات و اسناد غربی، عربستان سعودی در حمایت مالی از گروهک تروریستی داعش مشارکت دارد. وزیر خارجه عربستان سعودی که کشورش بدون قانون اساسی اداره می شود و مقامات این کشور در سرکوب اعتراضات مردمی ید طولایی داشته و هیچ محدودیتی برای خود قائل نیستند، گفت که قانون اساسی ایران از صدور انقلاب حمایت می کند، اتفاقا این اظهارات همزمان با ششمین سالروز سرکوب انتفاضه مردمی در شرق عربستان مطرح شد که با مشت آهنین محمد بن نایف وزیر کشور وقت عربستان سعودی متوقف شد و تعداد زیادی از شهروندان تنها به علت اعتراض و انتقاد از سیاست های خاندان حاکم زندانی یا اعدام شدند. شیخ نمر باقر النمر یکی از این افراد بود. جالبترین بخش سخنان عادل الجبیر آن جایی بود که مشخص شد وی به شدت تحت تاثیر القائات و تحریکات وزیر جنگ رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. او در این راستا گفت: چگونه ما میتوانیم با ملتی که هدفش نابودی ما است، ارتباط داشته باشیم. تا زمانی که ایران در رفتارش و در اصولی که این کشور بر پایه آن اداره میشود، تغییر ندهد. بسیار دشوار است که با چنین کشوری در ارتباط بود. به نظر میرسد تطابق کامل در گفتمان سیاسی ریاض و تل آویو که مدتی است در نشست های سیاسی و امنیتی منطقه تبدیل به روال شده، در راستای آمادهسازی برای اقدامات و گزینههای بعدی در جهت هماهنگی علنی بین رژیمهای معتدل عربی و رژیم صهیونیستی دنبال میشود. لیبرمن بار دیگر از تریبون کنفرانس امنیتی مونیخ استفاده کرد تا عربستان را پیش از پیش علیه ایران تحریک کند و اسرائیل را به عنوان متحد و پشتیبان عربستان در مقابله با تهدید مشترک نشان دهد. همین اتفاق در اظهارات وزیر خارجه عربستان نیز خود را نشان داد و مشخص شد سعودی ها تا چه اندازه تحت تأثیر القائات صهیونیست ها قرار دارند. مقامات حاکم بر عربستان در حالی مدعی هستند ایران تهدید اول منطقه و جهان به شمار می رود که افکار عمومی جامعه اسلامی ، به درستی رژیم صهیونیستی را عامل اصلی ناامنی و تهدیدات موجود در منطقه توصیف میکنند، همین رویکرد است که باعث شده عربستان تاکنون از افشای مناسبات مستقیم امنیتی و سیاسی خود با صهیونیستها خودداری کرده و اعلام این موضوع را به صورت مرحله ای و تدریجی در دستور کار قرار دهد. الجبیر در همین راستا اقدامات رژیم صهیونیستی در سرکوب ملتهای مسلمان منطقه و ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشورهای عربی را نادیده گرفته و در مواضعی که به نظر میرسد تنها برای خشنود کردن مقامات صهیونیستی و دولت جدید آمریکا مطرح شده، ایران را بزرگترین منبع حمایت از تروریسم در منطقه توصیف می کند. عادل الجبیر که دو سال پیش با دستور مستقیم کاخ سفید از سمت سفارت عربستان در آمریکا به وزارت خارجه این کشور رسید و اولین کسی بود که خارج از خاندان حاکم سعودی یکی از پست های مهم وزارتی را در اختیار گرفت، تلاش های ایران برای بهبود مناسبات با ریاض از طریق عمان و کویت را نادیده گرفته و ترجیح داد مواضعش را در این اجلاس همسو با رژیم صهیونیستی قرار دهد تا بتواند توجه آنها را جلب کند. در همین رابطه خبرگزاری رویترز موضعگیری مشترک عربستان و اسرائیل علیه ایران را یک "جبهه متحد" بالقوه نامید که با حمایت ترکیه توأم بوده است. سخنان توامان و کمسابقه لیبرمن و الجبیر، تلاشی تازه برای تشکیل جبههای متحد علیه ایران در همآوایی با سیاست دولت ترامپ ارزیابی شده است. پیش از این، مایک پنس، معاون اول رئیس جمهور آمریکا نیز در سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ، ایران را "اصلیترین کشور حامی تروریسم در جهان و منطقه خاورمیانه" معرفی کرده بود. این اشتراک مواضع نشان دهنده مواضع ائتلاف سه جانبه جدیدی است که برای حل بحران سوریه به نفع سیاست های غربی- عربی تشکیل شده و هدف آن پیشبرد روند تجزیه سوریه است. در سایه این اتفاقات طبیعی به نظر میرسد که الجبیر دعوت ایران برای بازگشت به میز مذاکرات بین کشورهای اسلامی را رد کند، او از طریق همین تریبون که دوست را دشمن و دشمن را دوست جلوه داده بود، گفت که ایران منبع اصلی تروریسم در جهان است و قدرتی است که باعث بیثباتی خاورمیانه میشود. ایران اصرار دارد که نظم خاورمیانه را به هم بریزد و تا زمانی که ایران رفتارش را تغییر ندهد، همکاری با چنین دولتی مشکل خواهد بود. یکی از مهمانان ویژه سخنرانی عادل الجبیر در این نشست زیپی لیونی وزیر خارجه و دادگستری سابق رژیم صهیونیستی بود. در راستای همین همکاری های مخفی بود که تصاویر حضور این مقام صهیونیستی در زمان سخنرانی الجبیر در ردیف اول سالن کنفرانس مونیخ باعث خشم جریان های تندروی صهیونیستی نشد، اما همین جریان ها از جمله حزب افراطی اردوگاه صهیونیستی به لیونی اعتراض کردند که چرا در کنفرانسی که محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان مهمان دعوت شده بود، حضور داشته است و این به معنای مشروعیت دادن به ایران در این کنفرانس امنیتی بوده است. عکس حضور زیپی لیونی در سخنرانی الجبیربه نظر میرسد دوگانه پول و قدرت ارزشها و مبانی حقوق بشر در جامعه بینالملل را تغییر داده است. این ابزارها در دنیای امروز تلاش دارد در میان افکار عمومی، ایران به عنوان یکی از جدی ترین حامیان ملت های منطقه در برابر رویکردهای تروریستی را دشمن و دشمن صهیونیستی را دوست توصیف کند. پیش از این نیز در رفتار محافل بینالمللی شاهد این موضوع بودیم، هنگامی که در پی تهدیدات عربستان به سازمان ملل، یونیسف اسم این کشور را از لیست گروه های کودک کش خارج کرد. در همین راستا در حالی که ماشین کشتار عربستان سعودی این روزها جنایتهای زیادی را بر ضد مردم بیپناه یمن به بار می آورد و همین چند روز پیش بود که بار دیگر با حمله به یک مراسم عزاداری در شهر ارحب تعداد زیادی از زنان و کودکان بیپناه را به کام مرگ کشاند، محمد بن نایف بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان سعودی از آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا نشان "جرج تنت" را برای " فعالیتهای اطلاعاتی ویژه در زمینه مبارزه با تروریست و نقش گسترده در زمینه تحقق امنیت و ثبات بینالمللی" گرفته است. این اتفاقات دیگر برای جامعه جهانی به یک عادت تبدیل شده که گرگ خود را در جامه میش ظاهر می کند و با وجود اینکه همه از پشت پرده اطلاع دارند، این طنز تلخ تاریخ معاصر آنقدر تکرار شده که دیگر حتی کسی به این مدال ها خنده اش هم نمی گیرد.منبع : مشرق |
![]() |
↧
February 21, 2017, 1:50 am
به گزارش ندای انقلاب، خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان درباره مسایل مهم منطقه گفتوگو انجام داده است که به شرح زیر است:خبرنگار - همانطور که مطلع هستید منطقه خاورمیانه در سالهای اخیر شاهد درگیری های بسیاری بوده است آتش جنگ در سوریه، عراق و یمن همچنان شعله ور است، آمریکا و غرب به ویژه انگلیس، مداخلاتشان را در دیگر کشورها ادامه می دهند، تروریست ها نیز با دلارهای نفتی همچنان ادامه حیات داده و مورد حمایت کشورهای غربی و عربی هستند به همین دلیل گفتگو با فردی که در معادلات سیاسی و امنیتی منطقه بسیار تاثیر گذار است، می تواند گفتگوی مهمی تلقی شود، فردی که آمریکایی ها و رژیم صهیونیستی تهدیداتش را جدی می گیرند، و او کسی نیست جز سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان. از اینکه دعوت خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را برای انجام این مصاحبه پذیرفتید تشکر می کنم و اگر اجازه بدهید سئوالم را از مسائل منطقه و حزب الله شروع کنم. با توجه به تحولاتی که در منطقه به ویژه در سوریه و یمن اتفاق افتاد ارزیابی شما از اوضاع کلی منطقه چیست و نقش حزب الله را در معادلات سیاسی و امنیتی منطقه چگونه تعریف می کنید؟سید حسن نصرالله: اولا به شما خوشامد می گویم، اوضاع در منطقه به سمت تنش پیش می رود و شاهد مواجهاتی در عرصه ها و میدان های مختلف هستیم، جنگ علیه یمن و مردم یمن به مراحل پایانی سال دومش نزدیک شده است، و چنانکه می دانید کشورهای زیادی در این جنگ حضور دارند. یمن در محاصره قرار دارد، بیش از هفده میلیون یمنی در محاصره قرار دارند ، درگیری ها در چندین جبهه ادامه دارد، آمریکایی ها در کنار عربستان و دیگر کشورهای عربی در این جنگ حضور دارند. اسرائیلی ها نیز در این جنگ حضور مستقیم دارند اگر چه این حضور علنی نیست در مقابل شاهد مقاومت اسطوره ای در یمن هستیم.در عراق درگیری ها در اوج قرار دارد. در موصل، در تلعفر و مکان های دیگر جنگ با داعش ادامه دارد. در سوریه با وجود اینکه توافق توقف درگیری ها در برخی مناطق موفق بوده است اما در برخی مناطق هم نقض شده است، با این حال نبرد با داعش یا جبهه النصره و دیگر گروههای مسلح در این کشور ادامه دارد. اسرائیل تهدیداتش علیه مردم و کشورهای منطقه به ویژه علیه جنبش های مقاومت و جمهوری اسلامی ایران را ادامه می دهد. ما با دولت جدیدی در آمریکا مواجه هستیم که با آمدن ترامپ شکل گرفته است. این دولت جهان و منطقه را با مرحله نوینی روبرو کرده است که باید درباره آن کنکاش کرد.در بحرین با وجود بازداشت، زندان، سرکوب، کشتار، اعدام، محاصره و صدور احکام سنگین علیه برادرانمان و در صدر آنها آیت الله شیخ عیسی قاسم، جنبش های مردمی و انتفاضه مردمی در این کشور ششمین سالش را سپری کرد و همچنان ادامه دارد. همچنین تنش هایی را در مناطق مختلف دیگر از لیبی تا سینا و از سینا تا نیجریه شاهد هستیم. در هر حال حزب الله که خود را بخشی از جنبش های مقاومت در رویارویی با طرح آمریکایی صهیونیستی در منطقه می داند و جزئی از محور مقاومت است مسئولیت هایش را به خصوص در لبنان و سوریه، یعنی عرصه هایی که حضور دارد، تا حد توانش می شناسد. ما بخشی از رویارویی با طرحی هستیم که منطقه ما، کشورهای ما و مردم ما را هدف قرار داده است و معتقدم در این زمینه نقش معقول و خوبی ایفا می کنیم. خبرنگار - جنابعالی نقش حزب الله را در معادلات سیاسی منطقه چگونه تعریف کردید؟سید حسن نصرالله -حزب الله در داخل لبنان تاثیر آشکاری دارد، در سطح منطقه ای یکی از جنبش های اصلی مقاومت برای رویارویی با اسرائیل و برنامه های صهیونیزم است و به تاکید، این حزب نقش بزرگی بازی می کند . در آغاز سال میلادی دو هزار و هفده، اسرائیلی ها به صورت غیر رسمی ارزیابی های خود درباره اوضاع منطقه و تهدیدات موجود را بیان کردند. آنان امسال حزب الله را به عنوان اولین تهدید یا دشمن اول اسرائیل خوانده اند یعنی ما را در صدر قرار دادند . آنها پیش از این می گفتند حزب الله در کنار جمهوری اسلامی ایران، در کنار جنبش های مقاومت در فلسطین، تهدید راهبردی، تهدید مرکزی یا تهدید مهمی است اما امسال حزب الله را در صدر تهدیدات قرار داده اند. وقتی در برابر طرح صهیونیستی قرار می گیرید به تاکید نقش مهمی در سطح منطقه بازی خواهید کرد. حضور در سوریه حضوری در کنار دولت، ارتش ، مقامات و مردم سوریه و با هدف رویارویی با گروههای تکفیری و تروریستی ای است که در واقع در خدمت طرح آمریکایی اسرائیلی در منطقه هستند.این گروهها از طریق مقابله با مردم سوریه در پی تحقق منافع آمریکا و اسرائیل هستند در نتیجه ما در آنجا حضور داریم و با آنان مقابله می کنیم.در هر مکانی که بتوانیم کمک کنیم عمل می کنیم، ما بر اساس امکاناتمان تصمیم می گیریم و برای خود وظیفه ای بیش از آنچه که در توانمان است قائل نیستیم و حتی در حجمی فراتر از امکانات نیز نمی توان تاثیر گذار بود. به تاکید حضور حزب الله در میادین مختلف و همچنین حضورش در کنار مردم و مقاومت فلسطین موجب می شود تا حزب الله در مرکز معادلات منطقه ای حاضر باشد و این حضور هم تاثیر مناسبی داشته باشد به همین دلیل ما خود را شریک دستاوردها و پیروزی هایی می دانیم که به خواست خدا و به ویژه در ایام اخیر به دست آمده است. خبرنگار - به نظر می رسد حزب الله در سال های اخیر بیشتر روند تعاملات سیاسی را در پیش گرفته تا اقدامات نظامی، آیا این برداشت درست است؟سید حسن نصرالله -فعالیت سیاسی یا نظامی مبتنی بر شرایط و تحولاتی است که حاصل می شود. در سال های گذشته ، یعنی قبل از آغاز اتفاقات سوریه و پس از جنگ تموز( جنگ سال ۲۰۰۶ اسرائیل علیه لبنان) یعنی از سال دو هزار و شش تا دو هزار و یازده ما با هیچ طرفی درگیری نظامی نداشتیم البته در برابر دشمن صهیونیستی در وضعیت آمادگی برای مقاومت بودیم، آموزش، تجهیز ، برنامه ریزی، رزمایش ها و حضور در میدان برای مقابله با تهدید همیشگی اسرائیل علیه کشورمان بخشی از این آمادگی ها بود. در این میان نیز فعالیت سیاسی نقش پررنگی داشت چنانچه الان هم اینگونه است. شش سال قبل یا قبل تر از آن، یعنی وقتی حوادث سوریه آغاز شده بود مجبور شدیم وارد سوریه شویم تا از دولت مقاوم در برابر طرحی که به تهدید علیه آنان تبدیل شده بود حمایت کنیم همین امر موجب شد تا فعالیت نظامی در مقایسه با گذشته نقش پررنگ تری داشته باشد. ما همواره فعالیت و پویایی داریم، چه در حوزه جهادی، چه در حوزه سیاسی و چه در بعد اجتماعی، اما برخی از این ابعاد بر اساس شرایط، تهدیدات و اولویت هایی که در هر سال یا در هر مرحله شاهدیم بر ابعاد دیگر مقدم می شود.خبرنگار- با توجه به تحولاتی که در منطقه رخ داد، چه در صحنه نظامی یا سیاسی، آیا فکر نمی کنید باید ساختار سیاسی و نظامی حزب الله را تغییر دهید؟سید حسن نصرالله - ما نیاز به تغییر نداریم زیرا همواره در حال توسعه و رشد هستیم. حزب الله در ساختار و مدیریتش از نرمش مناسبی بهره می برد مثلا ما ملزم نیستیم که هر پنج سال یا هر ده سال یک بار در اساس تشکیلاتی، اداری، سیاسی و نظامی خود تجدید نظر کنیم. ما می توانیم این کار را هر ماه، حتی هر هفته و هر مرحله و در زمان رویارو شدن با هر شرایطی انجام دهیم و بر اساس شرایط جدید اساس و پایه مناسب و درست را بررسی نماییم به همین منظور از زمان آغاز شکل گیری حزب الله تا به امروز اساس اداری، تشکیلاتی، سیاسی و نظامی حزب الله به صورت دائمی توسعه یافت و هر بار با میزان امکانات انسانی و مادی و سطح تهدیدات و مسئولیت هایی که بر دوش این حزب است هماهنگ شد.این موضوع از دلایل موفقیت حزب الله است زیرا این حزب همواره این توانایی را دارد که با چالش های جورواجور مقابله نماید زیرا در سطح اداری، رهبری و بنیه تشکیلاتی توانایی هماهنگ شدن را دارد تا بتواند با موفقیتی خوب از خطرات و چالش ها عبور نماید.همچنین در حوزه اندیشه سیاسی، برنامه سیاسی، روش کار و تاکتیک های کاری نیز فضا باز است و هیچ رکودی وجود ندارد.خبرنگار - آمریکا و رژیم صهیونیستی جنبش حزب الله را یک گروه تروریستی می دانند. پاسخ شما به آنان چیست؟سید حسن نصرالله - اولا معتقدم شایسته نیست تروریست ها در مقام قضاوت برای ملت ها بنشینند و دیگران را تروریست جلوه دهند. دولت آمریکا درراس تروریست ها در جهان است. اسرائیل به طور کامل رژیمی تروریستی است. رژیمی که کارش، قتل، تجاوز،کشتار و اشغالگری است در نتیجه ما آمریکا و اسرائیل را در مقامی نمی بینیم که شایسته باشند دیگران را تروریست بدانند یا ندانند بلکه این ما هستیم که آنان را تروریست می خوانیم. حزب الله یکی از شریف ترین جنبش های مقاومت در این منطقه است، از سرزمین خود، ملت خود، مقدسات، کرامات ، امنیت، خون و نوامیس ملت خود دفاع می کند، مهم این است که نگاه امت ما به حزب الله چه باشد، دیدگاه آمریکا و اسرائیل در این زمینه اهمیتی ندارد.خبرنگار - حزب الله در سوریه و در رویارویی با تروریست ها حضوری جدی دارد. چه کسی از شما دعوت کرده در این کشور حاضر باشید و هدف شما از این حضور چیست؟سید حسن نصرالله - اولا این که کسی ما را دعوت نکرده است، سوریه برای لبنان و لبنان برای سوریه است. اگر چه سوریه و لبنان دو کشور مجزا و مستقلند اما در حوزه امنیتی، امنیت ملی ، روابط مردم، روابط اجتماعی، اقتصاد و سیاست سرنوشت واحد و مشترکی دارند. دوم اینکه از زمان آغاز اتفاقات در سوریه، به دور از آنچه که رسانه ها می گویند، ما به طور کامل تحولات میدانی در این کشور را پیگیری می کردیم، ما هویت واقعی آنانی را که به خیابان ها سرازیر شده و علیه دولت سوریه سلاح به دست گرفته بودند می شناختیم. به سرعت پی بردیم بسیاری از این افراد با گروههای تکفیری که جامعه، مردم و دیگران را کافر می پندارند، خون و ناموس دیگران را مباح می شمرند و به هیچ قانون و اصولی پایبند نیستند، در ارتباطند. از آغاز برای ما روشن بود که هدف از حرکتی که در سوریه آغاز شده است اصلاحات، دموکراسی، انتخابات یا هر آنچه که در رسانه ها مدعی می شدند نیست. هدف براندازی نظام و ارتش سوریه بود زیرا سوریه ستون خیمه مقاومت در منطقه است ، این کشور حامی اساسی و آخرین کشور عربی است که همچنان در محور مقاومت حضور دارد، به مقاومت ایمان دارد و در برابر اسرائیل سر تسلیم فرود نیاورده است.برای ما روشن بود که طرحی که آغاز شده بود طرح آمریکایی- سعودی و در خدمت منافع اسرائیل بود و مباحث پشت پرده زیادی داشت به همین منظور به این نتیجه رسیدیم که وظیفه داریم در این جنگ که جنگی جهانی است از برادرانمان در سوریه حمایت کنیم. در واقع جنگ در سوریه جنگ با گروههای مسلح نیست بلکه جنگ با تعداد زیادی از کشورها و در صدر آنها آمریکا،کشورهای غربی و کشورهای منطقه ای است که از گروههای مسلح در سوریه حمایت مادی و تسلیحاتی کردند، مرزهایشان را باز گذاشتند تا دهها هزار ستیزه جوی تکفیری از تمامی مناطق جهان در سوریه حضور یابند، تحریک تبلیغاتی و مذهبی برای این گروهها انجام دادند، در نتیجه در برابر یک جنگ جهانی واقعی در سوریه قرار داشتیم. به این نتیجه رسیدیم سرنوشت ما با سرنوشت برادرانمان در سوریه مرتبط است، هدف در این بحران، دولت، ارتش و مقامات سوریه است و در واقع پیگیری چنین هدفی یعنی ما نیز در کنار آنان مورد هدف قرار داریم پس باید در دفاع هم نقش مساوی ایفا کنیم.ما با توافق و هماهنگی مقامات و دولت سوریه به صورت تدریجی مداخله کردیم به همین منظور وقتی برخی در بعد حقوقی یا شرعی پیگیر مداخله ما می شوند، می گوییم ما با موافقت دولت سوریه وارد این کشور شده ایم تا با طرح خطرناکی که برای این کشور در نظر گرفته شد، مقابله کنیم. به خواست خدای عز و جل ، پایداری مقامات سوریه، ارتش سوریه، بخش زیادی از مردم سوریه و حمایت هایی که از طرف هم پیمانان سوریه اعم از جمهوری اسلامی ایران و روسیه انجام شد، موثر واقع شد، حضور ما نیز به میزان وزنمان موثر بود البته روسیه از حدود یک و نیم سال قبل در سوریه مداخله نظامی کرد اما قبل از آن حمایت سیاسی و لجستیکی داشت. در هر حال ما این نبرد را وظیفه خود دانستیم و آن را به عنوان دفاع از مقاومت و محور مقاومت دانستیم، اگر سوریه سقوط می کرد تمامی منطقه به دست داعش ، جبهه النصره و گروههای تکفیری می افتاد و این همان چیزی است که دولت آمریکا برای رسیدن به آن داعش را ایجاد کرد چنانچه پیش از این گروه، القاعده را ایجاد کرده بود. همانگونه که بعدها القاعده از تسلط آمریکا خارج شد داعش نیز در حال حاضر از تسلط آمریکا خارج و به تهدیدی برای همگان تبدیل شده است. هر روزی که می گذرد به این نکته که تصمیم و تدبیرمان در این زمنیه درست و در زمان مناسب بوده است، بیشتر پی می بریم.خبرنگار - با توجه به تحولات میدانی در سوریه و مذاکرات صلحی که در خارج از سوریه برگزار می شود،آینده سوریه را چطورارزیابی می کنید؟سید حسن نصرالله - نتیجه تمامی تحولات و جانفشانی هایی که در سوریه حاصل شد ما را به این باور می رساند که از مرحله خطرناک یعنی مرحله براندازی نظام و دولت، براندازی رهبران سیاسی و انهدام و انحلال ارتش سوریه گذر کرده ایم در نتیجه سوریه از مرحله بسیار خطرناکی در تاریخ درگیری هایش عبور کرده است. در حال حاضر در سوریه بخش زیادی از شهرها و آبادی ها در تسلط دولت قرار دارد و امنیت در آنها برقرار است و زندگی در این مناطق به روال طبیعی ادامه دارد. درست است که بخش های زیادی از این کشور همچنان در دست داعش است اما بسیاری از این مناطق صحرا و خالی از سکنه هستند.همچنین شاهد تحول در مواضع بین المللی و منطقه ای بودیم، در دیدگاه مردم حتی مردم منطقه نیز تغییراتی ایجاد شده است، دیدگاه و درکشان از اتفافات در سوریه، با آنچه که شش سال پیش بدان واقف بوده اند متفاوت است. اگر بخواهیم اوضاع میدانی را با سال های قبل یا ماههای آغازین حوادث بسنجیم شرایط به مراتب بهتر شده است. به همین منظور می گویم طرحی که مد نظرشان بود از نظر نظامی شکست خورده است و نمی تواند محقق شود. در حال حاضر نیروهای واقعی که بتوانند با گروههای مسلح رویارویی کنند در سوریه حضور دارند. درها بیش از هر زمانی برای حل سیاسی باز شده است اما بر این باور نیستم که در آستانه حل سیاسی بحران قرار داریم، این موضوع نیازمند زمان و همچنین نیازمند تغییر برخی باورهاست زیرا همچنان در منطقه طرف هایی هستند که معتقدند اگر راه حل سیاسی تاخیر بیفتد می توانند دستاوردهای بهتری داشته باشند، اینها اشتباه می کنند زیرا معتقدم این فرصت ها به سود دولت و مقامات در سوریه است .خبرنگار- بعضی از کشورهایی که از تروریست ها حمایت می کردند در حال حاضر جزئی از پروسه مذاکرات صلح هستند، مثل ترکیه، آیا مشارکت دادن این کشورها در مذاکرات صلح تشویق حامیان تروریست ها نیست؟سید حسن نصرالله- درست است می توان چنین تعبیری داشت اما واقعیت این است که وقتی به دنبال راه حل سیاسی در سوریه هستید یا در پی تضمین هایی برای توقف درگیری در این کشور هستید باید کشورهای حامی چنین گروههایی را وارد کار کنید و یکی از این کشورها ترکیه است. حضور ترکیه در مذاکرات کمک می کند تا توقف درگیری ها در سوریه، توقفی حقیقی باشد، واقعیت این است که ترکیه سالها از این گروهها و حتی داعش قویا حمایت می کرد اما ما در پی گشودن درهای محاکمه و صدور احکام قضایی در سوریه نیستیم بلکه در پی التیام این زخم بزرگ، پایان دادن به این بحران و بستن این پرونده هستیم حتی اگر این کار به گفتگو و دیدار با کشورهایی نیاز داشته باشد که با تمامی امکانات از این گروههای تروریستی حمایت کردند و همچنان حمایت می کنند.خبرنگار - قبلا محور مقاومت شامل سوریه، فلسطین، ایران و به نوعی حزب الله بود، اما الان عراق و شاید هم یمن به این محور پیوسته اند، این یعنی گسترش محور مقاومت در منطقه. طبیعی است که کشورهای مخالف این محور احساس نگرانی کنند، پاسخ شما برای رفع نگرانی آنها چیست و عمدتا می خواهید محور مقاومت نماد چه چیزی در منطقه باشد؟سیدحسن نصرالله - اولا این کشورها، این تشکیلات و یا این نظام هایی که از محور مقاومت هراس دارند هراسشان بدون دلیل است مگر اینکه بخواهند از اسرائیل، طرح صهیونیستی و طرح آمریکا در منطقه دفاع کنند زیرا محور مقاومت هیچ فردی را هدف قرار نمی دهد، موضوع اساسی برای محور مقاومت و تمامی جنبش های مقاومت، قدس و آزادی فلسطین است، اوضاع داخلی دیگر کشورها به ما ارتباطی ندارد، در هر کشوری مردم آن کشور سرنوشت خودشان را مشخص می کنند و برای دولت، نظام و کشورشان تصمیم گیری می کنند اما نکته ای که در این روزها و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال هزار و نهصد وهفتاد و نه میلادی، و از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، مورد توجه است اینکه کشورهایی مثل عربستان پرچم عداوت با جمهوری اسلامی را بلند کردند، عربستان با شاه و نظام شاه دوستی عمیقی داشت. در واقع مشکل آنها با جنبش های مقاومت و با جمهوری اسلامی و با کشورهایی است که به این محور مرتبطند و کشورهایی خارج از اراده و خارج از طرح آمریکا به شمار می آیند زیرا حاکمان کشورهای مورد نظر خدمتگزاران آمریکا هستند و همین امر مشکل واقعی است و مشکل دیگری در میان نیست . در هر حال ما همواره آنان را به گفتگو، همکاری ، تفاهم، دیدار و مذاکره برای رفع نگرانی ها و تبیین حقایق فراخوانده ایم اما چه کسی درها را برای شکل گرفتن چنین گفتگوهایی بسته است؟ سالهاست جمهوری اسلامی به عنوان محور اساسی در محور مقاومت می گوید حاضر است با عربستان و دیگر کشورهایی که از گسترش محور مقاومت هراس دارند وارد مذاکره شود اما عربستان از این مذاکره طفره می رود زیرا کشور ضعیفی است و منطق و برهانی را با خود ندارد ، زیرا این کشور در پی ایفای نقشی است که دولت آمریکا برایش ترسیم کرده است، به همین منظور معتقدیم منطق و حجتی برای نگرانی هایی که بیان می کنند حتی منطقی برای نگرانی هایشان در یمن وجود ندارد، برادرانمان در انصار الله و دیگر گروههای سیاسی در یمن همواره می گویند برای حل سیاسی و مذاکره با عربستانی که دو سال است علیه این کشور جنگی را آغاز و یمن را ویران کرده است آماده اند. در عراق و سوریه نیز چنین است، همواره بشار اسد از آمادگیش برای گفتگو و رسیدن به راه حل های سیاسی می گوید، ما در پی گفتگو و حل سیاسی در منطقه هستیم اما طرف های دیگر شب و روز برای ویرانگری کشورها، ارتش ها و ملتهایمان تلاش می کنند.خبرنگار - راهبرد و استراتژی محور مقاومت را چه کسی تعیین می کند و این محور می خواهد به کجا برسد؟سیدحسن نصرالله - در محور مقاومت دیدارها و مشاوره ها دائمی است، جمهوری اسلامی قلب این محور شمرده می شود و موقعیت مرکزی و حامی اساسی اعضای این محور اعم از کشورها، جنبش ها و مردمانشان است. جمهوری اسلامی و مقامات سوری با هم پیوسته در تماسند. همچنین جنبش های مقاومت با هم، با جمهوری اسلامی و با سوریه در تماسند. در هر حال مبانی فکری در باب مقاومت یکی است، دیدگاه یکی است و این دیدگاه در دهها سال گذشته تقویت شده است ، پیروزی ها و دستاوردها تجربه های بزرگی را به وجود آورده است، همکاری و هماهنگی ها وجود دارد و به همین دلیل است که شاهد انسجام بزرگی در تمامی مراحل محور مقاومت هستیم. این انسجام نتیجه ارتباطات، گفتگوها، تفاهمات و نشات گرفتن تلاش ها از مبانی واحد است. تردیدی نیست که در محور مقاومت امام و رهبرمان آیت الله خامنه ای - که سایه اش مستدام باد - نقش مرکزی و اساسی را دارد و این نکته ای که همه آن را می پذیرند .خبرنگار - روسیه اکنون هم پیمان محور مقاومت در سوریه است، آیا شما نگران نیستید که این کشور در سوریه با آمریکا معامله کند؟سیدحسن نصرالله - ما نمی توانیم از نگرانی هایمان بگوییم، تا الان موضع روسیه در تحولات سوریه موضع مناسبی بوده است. در شورای امنیت سازمان ملل متحد بارها از وتو استفاده کرد تا با طرح آمریکا مقابله کند . موضع روسیه با فشار شدید آمریکا ، غرب، عربستان، ترکیه و تعداد زیادی از کشورهای عربی مواجه شد اما این کشور از موضعش عقب ننشست، موضع سیاسی این کشور در سالهای گذشته محکم و ممتاز بود. حضور نظامی این کشور در سوریه که بیش از یک سال ادامه دارد تاثیرات ممتازی در اوضاع میدانی و موازنه قدرت نظامی در این کشور داشت و در دستاوردها و پیروزیها سهم واقعی ایفا کرد. با توجه به رایزنی ها، مشاوره ها و ارتباطات دائمی میان جمهوری اسلامی و روسیه و همچنین مقامات سوریه با روسیه، معتقدم این روند ضمانتی است تا هیچ طرفی به صورت انفرادی به سمت حل سیاسی ای که می تواند نامناسب باشد نرود.در حال حاضر ما نگران نیستیم، از نگاه ما ارتباط میان مقامات روسیه و دولت آمریکا تا زمانی که جمهوری اسلامی و سوریه در جریان این روند قرار دارند عادی و طبیعی است. در هر حال دوست دارم بگویم هیچ کسی نمی تواند راه حل را به دیگری دیکته کند . در سوریه نیز اراده و موضعی سخت و محکم وجود دارد و کسی نمی تواند راه حلی را بر این کشور تحمیل کند که کشور، مردم و مقامات سوریه نمی خواهند. در هر حال در این موضوع نقش سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی،نقش مرکزی و محوری است.خبرنگار : روسیه در عین حالی که با ایران و سوریه هم پیمان به شمار می رود ارتباطات نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارد و رژیم صهیونیستی هم از مخالفان سرسخت محور مقاومت است این تضاد چگونه حل می شود و آیا همکاری روسیه با محور مقاومت با توجه به اینکه ارتباطات نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارد خللی در محور مقاومت ایجاد نمی کند؟ سیدحسن نصرالله - در واقع برخی در منطقه در برهه ای از زمان، روسیه را جزئی از محور مقاومت قلمداد کردند اما باید گفت اولا روسیه خود را اینگونه نمی داند ، یعنی روسیه به صورت جدا و محور مقاومت به صورت جدا وجود دارند اما تلاقی بین روسیه و محور مقاومت در برخی عرصه ها و مسائل وجود دارد از جمله سوریه. اما در مناطق دیگر اختلاف وجود دارد به عنوان مثال در یمن. موضع روسیه در خصوص تجاوز آمریکایی سعودی به یمن سازگار یا همراه با موضع محور مقاومت نیست. روسیه به عنوان یک کشور بزرگ روابط و تماسهای گسترده ای دارد از جمله با اسرائیل ، ما در کنار روسیه با اسرائیل مبارزه نمی کنیم ، زمانی که با اسرائیل مبارزه می کنیم به تنهایی این کار را انجام می دهیم اما در سوریه تلاقی و نزدیکی منافع و دیدگاه و موضع مشترک در خصوص حوادث این کشور وجود دارد. بنابراین ارتباط ما در سوریه ضرورتا به معنای ارتباط ما در مناطق دیگر نیست و شاید برعکس این باشد.» خبرنگار - اقداماتی که داعش و گروههای افراطی در سوریه انجام می دهند عمدتا در جهت اهداف رژیم صهیونیستی است و به نظر می رسد دقیقا این مجموعه گروههای تروریستی ساخته و پرداخته رژیم صهیونیستی هستند ، نظر شما در این خصوص چیست؟ سید حسن نصرالله - در این خصوص باید دقیق باشیم ، مثلا درحال حاضر به مدت یک سال است که در انتخابات آمریکا ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا در رقابت انتخاباتی همواره می گفت دولت اوباما داعش را ساخت و داعش را به وجود آورد ، اوباما و هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق و دولت آمریکا را به این اقدام متهم می کرد. ما اظهارات علنی مسئولان آمریکایی را داریم و درخصوص اطلاعات محرمانه صحبت نمی کنیم ، مسئولان نظامی ، ژنرالهای آمریکایی و مسئولان امنیتی بلندپایه و مسئولان سیاسی بلندپایه اعتراف می کنند که دولت آمریکا داعش را برای حمله به مقاومت و جنبشهای مقاومت و محور مقاومت و تهدید حزب الله ساخته است و به خصوص از حزب الله نام می برند.امروز رئیس جمهور اردوغان به خاطر اینکه با داعش اختلاف پیدا کرده است و کمک بهتر آمریکا را در شهر الباب و مناطق دیگر انتظار داشت چند روز و برای چندین بار آشکارا آمریکا را به حمایت از داعش از ابتدا متهم کرد. او یک فرد مطلع و شاهدی از خود آنهاست چرا که از بزرگترین حامیان داعش بود و آقای اردوغان و دولت ترکیه از کسانی بودند که برای داعش تسهیلاتی را فراهم کردند. درحال حاضر مسئولان بلندپایه در ترکیه می گویند داعش ساخته آمریکا و عربستان سعودی است. همه اطلاعات تایید می کند که آمریکا و عربستان سعودی داعش را به وجود آورده اند. آمریکا با این طرح موافقت و تسهیلاتی فراهم کرد و به گروهی از کشورها موافقت خود را برای ارائه کمک در این خصوص ابلاغ کرد.طرح و حامی مالی و تدارکاتی و فرماندهان بلندپایه همه از عربستان سعودی هستند و این کشور حمایت مالی را ارائه و دهها هزار نفر را روانه کرد. کشورهای غربی و ترکیه نیز امکان آن را فراهم کردند. در اینجا آنچه داعش انجام می دهد و آنچه آمریکا و عربستان سعودی در واقع می خواهند در جهت منافع اسرائیل است. در ابتدا ما نمی گوییم که اسرائیل آمد و داعش را به وجود آورد. کسی که داعش را ایجاد کرد ارباب اسرائیل یعنی آمریکا بود. کسی که داعش را به وجود آورد کسی است که دهها سال در جهت منافع اسرائیل فعالیت کرده و آن رژیم سعودی است. داعش و غیر داعش یعنی جبهه النصره و دیگر گروههای مسلح روانه میدان شدند اما درحال حاضر اسرائیل چندین سال است که مجروحان گروههای مسلح را در بیمارستانهای خود می پذیرد. درحال حاضر در درعا درگیری وجود دارد و همه مجروحان آنها به فلسطین اشغالی و بیمارستانهای اسرائیل منتقل می شوند. اسرائیل به آنها سلاح ، مهمات و اطلاعات می دهد و در برخی موارد نیز نیروی هوایی خود را برای کمک به گروههای مسلح در مقابله با ارتش سوریه به صورت علنی روانه میدان می کند ، این اقدام به صورت علنی صورت می گیرد و در شبکه های تلویزیونی پخش می شود.بنابراین بله ، همه مدارک و اطلاعات و اعترافات تایید و تاکید می کند که گروههای تکفیری در سوریه ارتباطات واقعی دارند و شکل دهنده اصلی آن آمریکا و عربستان سعودی است و کمکهای آشکاری از اسرائیل دریافت می کنند بلکه در هفته های گذشته به سطحی رسیده است که سران موسوم به معارضان سوریه به فلسطین اشغالی رفتند و سخنرانی و در نشستهای اسرائیلی شرکت کردند و حتی آمادگی دارند در مقابل خدماتی که اسرائیل به این گروههای مسلح در سوریه ارائه می کند از سرزمین جولان چشم پوشی کنند. این از مسائل واضحی است که تردیدی در آن وجود ندارد و ما معتقدیم هر روز بیش از پیش اسناد و مدارکی که این مسئله را تایید می کند رو می شود.»خبرنگار - در حال حاضر کشورهای غربی و ترکیه تلاش می کنند در شمال سوریه منطقه امن هوایی ایجاد کنند فکر می کنید هدف آنها چیست؟ سید حسن نصرالله - حمایت از گروههای مسلح ، تامین پوشش هوایی برای گروههای مسلح تا منطقه امنی برای اردوگاهها ، آموزش نیروهای خود ، تمرینها و نیروهای خود داشته باشند تا حملات خود را از آنجا به مناطق دولت سوریه آغاز کنند. ادعای اینکه منطقه امن با هدف حمایت از غیرنظامیان سوریه ایجاد می شود ادعایی دروغین است و ما تجربه مناطق امن را در بسیاری از کشورهای جهان شاهد بودیم و نتایج آن فاجعه بار بود و تنشها و خشونتها را تشدید کرد و به هیچ وجه آنها را کاهش نداد.» خبرنگار - شنیده شده است که آمریکاییها قصد دارند در سوریه نیروی زمینی وارد کنند فکر می کنید که این اقدام چه تاثیری در معادلات نظامی سوریه می تواند داشته باشد؟ سیدحسن نصرالله - تردیدی وجود ندارد که این کار بر شدت درگیریها در داخل سوریه خواهد افزود. این اقدام پیچیدگی بیشتری به سوریه وارد خواهد کرد و اوضاع بیش از پیش پیچیده خواهد شد. برای من هنوز روشن نشده است که آیا این مسئله جدی است یا نه؟ در هر حال ترامپ پس از همه اظهاراتی که درباره داعش بیان کرد به چیزی نیاز دارد تا صداقت خود را در مقابله با داعش ثابت کند و شاید این دلیل این اقدام باشد. در سالهای گذشته به اصطلاح ائتلاف کشورهایی که آمریکا فرماندهی آن را برعهده دارد هیچ اقدام واقعی و جدی درمقابله با داعش به ویژه در سوریه انجام نداده است چه در خصوص حملات هوایی و چه در درگیریهای میدانی یا حمایت از گروههایی که با داعش می جنگند. اما آوردن نیروهای آمریکایی به سوریه شاید برای این باشد که می خواهند نشان دهند ما با داعش مبارزه می کنیم و تقریبا به فیلمهای هالیوودی آمریکا شباهت دارد زمانی که پلیس دیر به صحنه می رسد تا پیروزی را به نام خود ثبت کند.درحال حاضر گروههای تکفیری در سوریه در دور شکست قرار دارند و آمریکاییها می خواهند پس از آنکه سالهای طولانی از این گروهها حمایت کردند در پیروزی برابر این گروهها شریک باشند. اما پس از شکست داعش و جبهه النصره ، حضور نیروهای آمریکایی در خاک سوریه خطرناکی و پیچیدگی اوضاع را بیشتر خواهد کرد چرا که ما مشخصا نمی دانیم که روند سیاسی که دولت آمریکا در مرحله آینده در خصوص سوریه انتخاب خواهد کرد چیست.» خبرنگار - رژیم صهیونیستی گفته است که اگر آتش بس در سوریه برقرار شود حزب الله مجددا تهدیدی برای این رژیم خواهد بود ، شما برای اسرائیل تهدید هستید؟ سیدحسن نصرالله - این سوال به اصلاح نیاز دارد. معمولا می دانید که اسرائیلیها همواره می گویند ایران تهدیدی برای اسرائیل است. حزب الله تهدید است ، جنبشهای مقاومت اسلامی فلسطین از جمله حماس و جهاد و دیگر گروههای فلسطینی تهدیدی برای اسرائیل هستند. درست این است که بگوییم اسرائیل تهدید است. اسرائیل تهدیدی برای مردم فلسطین ، لبنان ، سوریه ، ایران و همه کشورها و ملتهای منطقه و تهدیدی برای امنیت و صلح در منطقه است ، اسرائیل تهدید است و ما با این تهدید مقابله می کنیم. ما برابر این تهدید ایستاده ایم. درست این است که بگوییم حزب الله یکی از نیروهای جدی و واقعی است که به طور جدی و شجاعانه برابر تهدید اسرائیل ایستاده است و به آن افتخار می کنیم.» خبرنگار - شما هنوز اسرائیل را تهدید جدی و دشمن جدی مردم مسلمان می دانید ، چرا؟ سیدحسن نصرالله- برای اینکه اسرائیل اولا همچنان سرزمین فلسطین و قدس را اشغال کرده است ، همچنان بر مقدسات اسلامی و مسیحی سیطره دارد ، همچنان روزانه به مردم فلسطین حمله می کند. اصل وجود دولت اسرائیل و رژیم اسرائیل با همه معیارها و شاخصهای عقلی ، قانونی ، دینی ، حقوقی و تاریخی و اخلاقی ، موجودیتی تروریستی و غیرقانونی است. برای اینکه برابر یک تروریسم قرار داریم که به اقدامات تروریستی دست می زند و بر اساس اشغال سرزمین دیگران و غصب داراییهای دیگران ایجاد شده است و به کشتار اقدام می کند ، کاری که داعش درحال حاضر انجام می دهد ادامه اقدامات صهیونیستها است که قبل و بعد از سال ۱۹۴۸ مرتکب شدند. بنابراین زمانی که جهان به این اجماع می رسد که باید با تروریسم مبارزه کند و به شکل قاطع برابر تروریستها بایستد مهمترین مصداق تروریسم و دولت تروریستی در حال حاضر آن چیزی است که دولت اسرائیل نامیده می شود و رژیم صهیونیستی است.»خبرنگار - اگر رژیم صهیونیستی مشکلات خود را با فلسطین حل کند آیا هنوز هم از نظر شما به عنوان دشمن تلقی می شود؟ سیدحسن نصرالله - این مسئله واقعیت و ماهیت آن را تغییر نمی دهد و تروریستی ، غاصب و اشغالگر مقدسات باقی می ماند. این سوال یک فرضیه بسیار دور از دسترس به شمار می رود. درحال حاضر پس از سفر نتانیاهو به واشنگتن و دیدارش با ترامپ ، حتی یکی از اصولی که روند مذاکراتی و سیاسی بر آن استوار بود و آن پیدا کردن راهی برای تشکیل دو کشور بود از بین رفت و به طور کلی کنار گذاشته شد. بنابراین ، این فرضیه یک احتمال بسیار بعید و دور از دسترس است. من معتقدم بیشتر مردم فلسطین نمی توانند بپذیرند که روزی بیاید که تسلیم اسرائیل شوند و یا اسرائیل و اقداماتی را که انجام می دهد شامل اشغالگری و سیطره آن را به رسمیت بشناسند ، این به هیچ وجه مطرح نخواهد بود.» خبرنگار - بحث رد شدن تشکیل دو کشور را مطرح کردید که این روزها مطرح است ، فکر می کنید طرح این مسئله یعنی این همه در طی چند دهه گذشته مذاکرات به اصطلاح صلح برگزار شد که دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیلی را قبول کنند و الان این طرح رد شده است فکر می کنید این مسئله چه تاثیری بر معادلات فلسطین می گذارد؟ سیدحسن نصرالله- این مسئله آثار مهمی بر اوضاع فلسطین خواهد داشت. اولا باید بگوییم در منطق اسرائیل به هیچ وجه طرح دو کشور وجود نداشته است ، به هیچ وجه. اسرائیلیها دو دسته هستند. دسته اول مخالفت خود را با طرح تشکیل دو کشور اظهار و آشکارا بیان می کنند از جمله نتانیاهو و حزب لیکود و معمولا راستگراهای اسرائیلی. دسته دیگر می گویند کشوری فلسطینی را می پذیرند اما این را از روی نفاق می گویند تا وقت کشی کنند و زمانی که می گویید بسیار خوب ، کشور فلسطینی که آن را می پذیرید چگونه است؟ درباره کشور پراکنده فلسطینی سخن می گویند که هیچ وحدت جغرافیایی ندارد ، مرز ندارد ، بندر ، فرودگاه و حاکمیت هوایی ، دریایی و حاکمیت بر مرز خود را ندارد ، یعنی اصلا کشور نیست. در واقع زمانی که می گویند کشور فلسطینی را می پذیرند و در مذاکرات می گویند به فلسطینیها یک کشور فلسطینی می دهند ، به فلسطینیها و جهان دروغ می گویند و آنها را مسخره کرده اند.من معتقدم از مهمترین نتایج کنار گذاشتن گزینه تشکیل دو کشور این است که بازی دروغین و نفاق اسرائیلیها برابر فلسطینیها به پایان رسید و همچنین بازی نیرنگ و فریبکاری بعضی از نظامهای رسمی عربی به پایان رسید. طبعا آنها به دروغ تشکیل دو کشور نیاز داشتند تا فلسطینیها را مرحله به مرحله جلو ببرند ، یعنی فلسطینیها باید از سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ صرف نظر کنند تا به آنها بگویند به شما کشوری در مرزهای سال ۱۹۶۷ می دهیم. پس از آن به سرزمینهای سال ۱۹۶۷ می آییم و به آنها می گوییم قدس جزء این راه حل نیست و بخشهای فلان در کرانه باختری جزء این راه حل نیست ، مرزهای اردن همانطور که نتانیاهو در نشست خبری گفت جزء این راه حل نیست ، پس دیگر چی باقی می ماند؟آنها را مرحله به مرحله پیش بردند و در نهایت به هدف نهایی رسیدند.من می گویم از سالها پیش و از همان ابتدای معاهده اسلو ، آنچه اسرائیل و آمریکا پذیرفتند این است که غزه را به فلسطینیها بدهند چرا که باری بر دوش اسرائیل است و خودشان این را گفته اند و امیدوارند از شر آن خلاص شوند. شیمون پرز گفته بود من امیدوارم روزی نجات پیدا کنیم و در اخبار بشنویم که غزه در دریا غرق شده است ، یعنی تا این حد از غزه بدشان می آید و حاضرند از آن خلاص شوند. کرانه باختری را تکه تکه و بر آن سیطره پیدا می کنند و حداکثر چیزی که می خواهند خودمختاری اداری محدود برای فلسطینیها در کرانه باختری است اما نه اینکه کشور فلسطینی وجود داشته باشد. این مسئله فلسطینیها را برابر گزینه ها و مسیرهای روشن قرار می دهد ، دیگر چه راهی برابر فلسطینیها باقی می ماند؟ تنها مسیر مقاومت و گزینه مقاومت و بازگشت به محور مقاومت برابر کسانی که از آن دور بودند یا در آن تردید داشتند به عنوان تضمین کننده واقعی حق مردم فلسطین باقی می ماند و کسانی که در رژیمهای عربی سالها به مردم فلسطین دروغ گفتند آنها را به این مرحله رساندند. من شخصا معتقدم اعلام کنار گذاشته شدن راه حل تشکیل دو کشور ، نکته ای مثبت به شمار می رود به این معنا که به مراحل نفاق پایان داد و همه ما و مردم فلسطین را برابر راه و گزینه روشنی که باید انتخاب کنیم قرار داد.»خبرنگار - اصولا نگاه شما به مسئله فلسطین بیشتر سیاسی است یا ایدئولوژیک؟ سیدحسن نصرالله - نه ، موضع ما موضعی عقیدتی ، دینی ، شرعی ، حقوقی ، عقلی ، اخلاقی و پس از آن سیاسی است چرا که فلسطین از رود تا دریا ، سرزمینی برای مردم فلسطین است و مقدسات موجود در آن مقدسات همه مسلمانان و همه مسیحیان است. بنابراین زمانی که گروههایی که از سراسر جهان جمع شده اند از لهستان ، آلمان ، فرانسه ، آرژانتین ، برزیل ، آمریکا ، کانادا ، روسیه ، و اتیوپی می آیند تا سرزمین دیگران را اشغال کنند ، باطل با گذشت زمان به حق تبدیل نمی شود ، یعنی اگر شخصی با زور سلاح بیاید و به خانه شما حمله کند و سرزمین شما را بگیرد و شما را از خانه خودتان بیرون کند پس از ۵۰ سال یا ۱۰۰ سال آیا خانه شما ملک او می شود یا ملک شما باقی می ماند؟ ادیان آسمانی ، منطق ، قانون ، شرع و اخلاق می گوید خانه شما هنوز ملک شما است و این حق شماست که هر زمان آن را پس بگیرید. بنابراین موضع ما در واقع موضعی عقیدتی ، دینی ، حقوقی ، قانونی و اخلاقی است و موضعی سیاسی نیست.» خبرنگار - اگر موضع اعتقادی شما اولویت دارد باید در مقابل تمام مسلمانها برابر باشد مثلا مسلمانانی که الان در برمه هستند تحت فشار بوداییها هستند چرا به آنها کمک نمی کنید؟ سیدحسن نصرالله - ما موضع رسانه ای و موضع سیاسی مناسب اتخاذ می کنیم اما شما می دانید که در محدوده عملی ، انسان بر اساس توان و امکانات خود مکلف است ، طبیعتا مسئله فلسطین برای ما متفاوت است چرا که ما در لبنان هستیم ، اگر ما از مسلمانان برمه یا بنگلادش یا مسلمانان مالزی یا کشورهای اطراف برمه بودیم دشمنی کاملا متفاوت داشتیم. اما ما بسیار دور هستیم و یک کشور نیستیم و نفوذ و توان فشار مناسب را نداریم ، علاوه بر این مسائل زیادی در جهان اسلام وجود دارد اما ما بر اساس توانمندیها و حضور جغرافیایی خودمان می توانیم تاثیرگذار باشیم. در اینجا فلسطین با دیگر نقاط تفاوت دارد چرا که ما در واقع در مرز هستیم در مرز فلسطین و همسایگی آن هستیم و مسئولیت ما متفاوت می شود.» خبرنگار - شنیده شده است که رژیم صهیونیستی قصد دارد مجددا جنگ دیگری را علیه لبنان آغاز کند ، شنیدن این خبر برای شما نگران کننده نیست؟ سیدحسن نصرالله - نه ما همواره در این فضا قرار داریم ، از زمان تشکیل رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ لبنان همواره در دایره خطر و تهدید قرار داشته است و اسرائیل از سال ۱۹۴۸ هر ماه و هر سال و در هر دو سال لبنان را به جنگ تهدید کرده است. آنچه درحال حاضر تفاوت کرده این است که در گذشته لبنان می ترسید و اسرائیل بود که تهدید می کرد اما درحال حاضر اوضاع فرق کرده است ، امروز همانگونه که لبنانیها از جنگ می ترسند اسرائیلیها نیز از جنگ می ترسند ، دیگر جنگ به گونه ای نیست که یک طرف مشخص بر آن کنترل داشته باشد. پیروزیهای مقاومت پیش از سال دو هزار ، پیروزی مقاومت در سال ۲۰۰۰ ، رویارویی بزرگ و پیروزی تاریخی در سال ۲۰۰۶ و توسعه توانمندیهای مقاومت نوعی توازن بازدارندگی ، توازن ترس ، توازن وحشت بین مقاومت و بین اسرائیل به وجود آورده است و در لبنان توازنی از طریق معادله ای که ما می گوییم ارتش ، مردم و مقاومت ایجاد کرده است.امروز لبنان از عوامل اساسی برخوردار است که در دهه های گذشته از آن برخوردار نبوده است. در نتیجه این مسئله ما را در وضعیتی اطمینان بخش قرار می دهد که اسرائیل پیش از آنکه جرات کند و تصمیم جنگ را بگیرد باید هزاران و بلکه میلیونها مسئله را مدنظر قرار دهد. و اگر تصمیم به جنگ بگیرد با رویارویی بزرگی روبرو می شود و چیزی بزرگتر از آنچه در جنگ تموز (ژوئیه) رخ داد به وقوع خواهد پیوست.من معتقدم انشاء الله پیروزی بعدی در هر جنگی که دشمن اسرائیلی به لبنان تحمیل کند بسیار بزرگتر از پیروزی جنگ ژوئیه (۳۳ روزه) خواهد بود. ما نگران نیستیم ما همواره آماده ایم و آمادگی داریم و از اسرائیل نمی ترسیم و اسرائیل ما را نگران نمی کند و نمی ترساند ، ما مدتها پیش از این مرحله عبور کرده ایم ، در حال حاضر ما آنها را می ترسانیم و نگران می کنیم. ما هستیم که آنها را به وحشت انداخته ایم. همیشه لبنان به شورای امنیت شکایت می کرد اما درحال حاضر اسرائیل بر ضد لبنان به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت می کند. در هر حال ما برای هر تهدیدی که کشورما با آن مواجه شود آمادگی داریم.» خبرنگار - اعلام کردید که اگر اسرائیل بار دیگر به لبنان حمله کند شما خطوط قرمزی برای مقابله به مثل نخواهید داشت ، این به چه معناست؟ سیدحسن نصرالله - یعنی ما در جنگ سابق به خطوط قرمز پایبند بودیم یعنی به عنوان مثال زمانی که شهرهای ما و غیرنظامیان ما را بمباران و ساختمانها را تخریب می کردند ما از اینکه مکانی مشخص را در حیفا که مخزن آمونیاک نامیده می شود هدف قرار دهیم ، خودداری کردیم و به این اقدام متوسل نشدیم و هر زمان که می خواستیم می توانستیم این کار را انجام دهیم. اماکن متعددی در فلسطین اشغالی وجود دارد که می تواند پیامدهای فاجعه باری برای رژیم اسرائیل داشته باشد ، بر دولت اسرائیل ، بر ارتش ، بر اسرائیلیها و بر شهرک نشینان ، اما از هدف قرار دادن آن خودداری کردیم. ما به دنبال جنگ نیستیم و می گوییم ما در وضعیت دفاعی قرار داریم اما اگر بخواهند این جنگ را به لبنان تحمیل و به لبنان تجاوز کنند و می بینید که هر روز می گویند که زیربناها و شهرها و روستاها را ویران می کنیم یعنی همانگونه که تهدید می کنند کشتار و جنایات بزرگی بر ضد مردم لبنان مرتکب می شوند ، در این صورت ما به هیچ خط قرمزی پایبند نخواهیم بود نه در مورد آمونیاک در حیفا و نه حتی در خصوص رئاکتور هسته ای دیمونا در صحرای نقب. هر هدفی داخل فلسطین اشغالی می تواند رژیم اسرائیل را به خاک سیاه بنشاند.» خبرنگار - آیا شما واقعا به دیمونا حمله خواهید کرد؟ سیدحسن نصرالله- ما آماده ایم این کار را انجام دهیم و شجاعت انجام آن را داریم و اگر برای مقابله با دشمن در هر جنگی در آینده نیاز به انجام این کارداشته باشیم آن را انجام خواهیم داد.» خبرنگار - آیا شما سلاح جدیدی به دست آورده اید که اینقدر با اعتماد به نفس اسرائیل را تهدید می کنید؟ سیدحسن نصرالله - این از سوالات، رسانه ای نیست ، یعنی معمولا درست نیست که به این نوع سوالات پاسخ بدهیم و بگوییم سلاح جدید یا قدیمی داریم. اما اسرائیلیها به خوبی می دانند در صورتی که به کشور ما حمله کنند ما توانمندی اجرای آنچه را که می گوییم ، داریم و می دانند مقاومت در این خصوص کاملا صادق است.» خبرنگار - به نظر می رسد که با روی کار آمدن ترامپ به نوعی نتانیاهو هم جان گرفته و تلاش می کند جنگی را به منطقه تحمیل کند ، ارزیابی شما از رفتار نتانیاهو و ترامپ در مقابل مسائل منطقه چیست؟ سیدحسن نصرالله - آیا نتانیاهو می خواهد منطقه را به جنگی جدید بکشاند یا نه ، این مسئله به بحث نیاز دارد. چرا که اسرائیل مشکلی در ورود به جنگ جدید دارد یعنی شرایط گذشته را ندارد. بله نتانیاهو امیدوار است از دولت جدید آمریکا برای ایجاد ائتلافی با برخی از کشورهای عربی موسوم به میانه رو ایجاد و آمریکا را بر ضد ایران و حزب الله و جنبشهای مقاومت تحریک کند. آمریکا را تحریک کند که بیش از پیش کشورهای متخاصم با ایران را تشویق کند. یعنی اگر به دنبال جنگ است می خواهد این جنگ بین دیگران باشد ، با کشورهای عربی و آمریکاییها باشد. اما اسرائیل به خودی خود نمی تواند پیامدهای هر جنگی را تحمل کند.» خبرنگار - همانطور که مطلع هستید پدیده جدیدی به نام ترامپ در آمریکا روی کار آمده و ارتباطات نزدیکی با نتانیاهو دارد ، ارزیابی شما از شخصیت ترامپ چیست؟ سیدحسن نصرالله- او تاکنون شخصیت روشنی نداشته است ، بر اساس آنچه خواندم و پیگیری کردم به ویژه در خصوص فیلمی که به رینگ بوکس مربوط است دیدم ، معتقدم این شخصیت را نشان می دهد که شاید هر اقدام غیرمنتظره ای انجام دهد و به معنای واقعی شخصیتی نامتوازن دارد. و او تاجر است یعنی می خرد و می فروشد ، از اصول یا ارزشها صحبت نمی کند و حتی به قانون پایبند نیست یعنی رئیس جمهوری است که آمادگی دارد با قوانین آمریکایی علاوه بر قوانین بین المللی نیز مخالفت کند. در نتیجه برابر شخصیتی قرار داریم که شاید هر کاری انجام دهد و شاید هیچ کاری انجام ندهد. شاید تنها بلندگویی باشد که فریاد می زند و تهدید می کند و هیچ کاری انجام نمی دهد و شاید هر کاری انجام دهد. یعنی ما درحال حاضر برابر الگویی ناآرام قرار داریم و این اضطراب و نا آرامی را می توانیم در خود دولت آمریکا ببینیم. یعنی او چیزی می گوید چرا که اصرار دارد شخصا از طریق توییتر در ارتباط باشد اما وزیر امور خارجه او چیز دیگری می گوید و وزیر دفاع او چیز متفاوتی می گوید. او به دنبال مشاور امنیت ملی می گردد و آنها از او فرار می کنند چرا که کار کردن با این شخصیت برای مسئولان درجه اول دولت آمریکا دشوار خواهد بود. او همواره از پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) سخن می گوید و آن را شکست خورده و چنین و چنان می خواند پس از آن معاون رئیس جمهور مجبور می شود به مونیخ برود و وزیر دفاع مجبور می شود اظهارات متعددی بیان کنند تا به کشورهای عضو ناتو اطمینان دهند.در نتیجه ما تا این لحظه برابر دولتی متشنج قرار داشته ایم که مواضعی بر خلاف قانون اتخاذ و از آن عقب نشینی کرده و تا این لحظه هیچ کسی نتوانسته است تصویری روشن از آینده آمریکا و آینده منطقه در سایه دولت ترامپ ترسیم کند. اما به طور کلی می توانم بگویم با وجود این دولت نا منضبط که ساختار آن تا این لحظه به خوبی مشخص نیست ، تنش داخلی در آمریکا و در عرصه بین المللی را شاهد خواهیم بود.» خبرنگار - یک بار آمریکاییها پیغام آورده بودند برای شما و از شما خواسته بودند که اگر جهت سلاحتان را از سمت رژیم صهیونیستی به طرف دیگری متمایل کنید به شما امکانات سیاسی و نظامی زیادی در منطقه خواهند داد و شما رد کردید ، چه کسی این پیغام را آورده بود؟ سیدحسن نصرالله - این در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ یعنی پس از آزادسازی جنوب لبنان و پیروزی لبنان رخ داد و همچنین در ابتدای انتفاضه بزرگی بود که در سرزمینهای اشغالی فلسطین آغاز شده بود. آنها می خواستند ما را از مردم فلسطین و انتفاضه فلسطین دور کنند و به ما این چیزها را پیشنهاد کردند و پیام از طرف دیک چنی معاون رئیس جمهور آمریکا بود و شخصی آمریکایی که اصالتی لبنانی داشت و در آمریکا فعالیت می کرد و در آن زمان به گروه دیک چنی وابسته بود آن را منتقل کرد اما نمی توانم نام او را اعلام کنم. طبعا ما آن را به طور کامل رد کردیم و گفتیم مسئله حمایت از مردم فلسطین از نظر ما یک وظیفه است و وسوسه ها و پیشنهادهای سیاسی و مالی هر چه که باشد نمی توانیم از این وظیفه صرف نظر کنیم و همچنین اسرائیل دشمنی است که مقدسات و سرزمین و کشور ما را اشغال و به کل منطقه تجاوز کرده است و نمی توانیم با دشمنی که هر روز به تجاوزات خود ادامه می دهد صلح کنیم.» خبرنگار - شما برای رد و بدل کردن پیامها یا تهدیدات تان با آمریکاییها کانالی برای ارتباط دارید؟ سیدحسن نصرالله - ما کانال ارتباطی نداریم ، نه ، ما چیزی به آنها نمی رسانیم و از آنها چیزی نمی خواهیم اما آنها اگر بخواهند پیامی به ما برسانند شخصیتهای سیاسی و رسانه ای لبنانی یا عربی یا خارجی وجود دارد که با ما ارتباط دارند و دوست ما هستند و آنها از این نوع شخصیتها یا دوستان برای رساندن پیام خود به ما استفاده و از همین طریق پاسخ مناسب را دریافت می کنند.» خبرنگار - برگردیم به مسئله فلسطین ، رابطه شما با تشکیلات خودگردان و گروههای فلسطینی چطور است؟ سیدحسن نصرالله- ما با همه گروهها و جنبشها و احزاب فلسطینی رابطه داریم ، طبعا این رابطه با همه آنها در یک سطح نیست اما با هیچ کس حتی با طرفی که با او در خصوص رویکرد و مسیر سیاسی اختلاف داریم قطع رابطه نکردیم و به شدت تمایل داریم روابطمان با همه در جهت منافع فلسطینی خوب باشد.»خبرنگار - قرار است کنفرانسی تحت عنوان کنفرانس فلسطین در تهران برگزار شود. فکر می کنید که برگزاری این گونه کنفرانس ها تا چه حد می تواند مسیر مبارزه مردم فلسطین را اصلاح یا آن را تقویت کند.سیدحسن نصرالله - طبعاً برگزاری این کنفرانس در تهران، به ویژه در شرایط کنونی، [اهمیت بسیاری دارد] باید موضوعاتی را مد نظر داشت که شامل روی کار آمدن ترامپ در امریکا و تحولات فلسطین و بن بست به وجود آمده در مذاکرات و تحولات جاری در منطقه و رها کردن فلسطین ازجانب اکثر کشورهای عربی و اسلامی و فراموشی فلسطین در سطح جهان است.این موضوع حقیقت دارد که فلسطین در سطح جهان رها شده است. هیچ کس در جهان اقدامی برای فلسطین نمی کند. دولت دشمن [رژیم صهیونیستی] هر روز مشغول کشتار و دستگیری و ویرانگری خانه ها و یهودی سازی قدس و یهودی سازی کرانه باختری و تخریب کل اراضی و تخریب مزارع و کشتزارهای فلسطینی ها و کوچاندن آنها از اراضی فلسطین به اماکن دیگر جهان است و جهان در سکوت به سر می برد و حتی یک کلمه سخن نمی گوید.در چنین فضایی برخی کشورهای عربی حتی حاضرند با اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران و ملت های خودشان متحد شوند بنابراین طبیعی است که فلسطین رها شده است. آنها فلسطین را فروخته اند.در این فضای مأیوس کننده و بد و دشوار و به معنای واقعی کلمه، فاجعه بار، جمهوری اسلامی ایران آمده است تا در تهران کنفرانسی برای حمایت از فلسطین و ملت فلسطین و انتفاضه برگزار کند. مهم ترین نتیجه و پیام این اقدام برای ملت فلسطین آن است که شما تنها نشده اید و کشور مهمی در منطقه و قدرتی بزرگ در منطقه به نام جمهوری اسلامی ایران به رغم تحریم ها و فشارها و تهدیدها و خصوصاً رویدادهای اخیر [از شما حمایت می کند].جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه فلسطین را رها نکرده و نخواهد کرد. افزون بر کسانی که از کشورها و دولت ها و احزاب و افراد عادی که به این کنفرانس خواهند آمد، [نفس] برگزاری این کنفرانس، پوشش عظیم و بزرگ معنوی و سیاسی و روانی از فلسطین و ملت فلسطین خواهد بود و این موضوع مهم ترین نیاز آنها در این روزهاست که احساس می کنند جهان آنها را تنها گذاشته و به آنها خیانت شده است.هر مقاومت یا ملتی نیاز به نوعی پشتیبانی مداوم، گرچه این پشتیبانی روانی و معنوی و سیاسی باشد، نیاز دارد تا برای مقاومت و پایداری امید داشته باشد.خبرنگار - مقاوم معظم رهبری فرمودند که در آینده ای نه چندان دور ساختارهای سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی از هم خواهد پاشید و این رژیم سقوط خواهد کرد. شما حرفی مشابه این را زده اید. استدلال شما برای این اظهارات چیست؟سیدحسن نصرالله - اولاً این رژیم، رژیمی اشغالگر است. این موضوع مختص اسرائیلی ها نیست، سنت تاریخ و تجربه جوامع بشری نشان می دهد که هیچ نیروی اشغالگری نمی تواند تا ابد دوام بیاورد.مدت بقای آن به اراده ملت هایی بستگی دارد که تحت اشغال زندگی می کنند. اگر ملت های منطقه با این اشغالگری مخالف باشند این اشغالگری پایان خواهد یافت.امروز میان مواضع حکام و ملت ها تفاوت بسیاری وجود دارد. ملت های ما با این رژیم و با به رسمیت شناختن آن، و با سازش کردن با آن مخالفند. دو نمونه را می توان نشان داد. صلح اسرائیل و مصر. صلح میان دو دولت. آیا اسرائیل با پشتیبانی امریکا یا خود اوباما یا دولت هایی که طی سالیان گذشته در مصر حضور داشته اند، توانسته اند ملت مصر را به سازش با اسرائیل متقاعد سازند؟اردن نیز همین گونه است. ملت اردن قاطعانه با هرگونه سازش با اسرائیل مخالفند. بنابراین ملت های منطقه اسرائیل را نخواهند پذیرفت و با آن سازش نخواهند کرد و موجودیت اسرائیل همواره عجیب خواهد بود و همواره رژیمی اشغالگر و غاصب و باطل به شمار خواهد آمد.نکته دیگر این است که قدرت اسرائیل در حال ضعیف شدن و فروکش کردن است. حتی نتانیاهو گفته است که در میان مردم اسرائیل، ایمان به صهیونیسم اکنون در بدترین حالت است. در منطقه درباره چهره ارتش اسرائیل گفته می شود... در کل جهان گفته می شود که ارتش ها برای حکومت ها [کشورها] ساخته می شوند. اما در اسرائیل در فلسطین اشغالی برای ارتش، حکومت ساخته شده است. زیرا اسرائیل در واقع یک پادگان نظامی در خط مقدم است که در گذشته برای انگلیس و پس از آن برای امریکاست و به ایفای وظایفی می پردازد که برای آن تعیین شده است.ارتش اسرائیل ستون و عامل بقای اسرائیل است و اگر اوضاع آن را با سال ها و دهه های گذشته مقایسه کنیم می بینیم که از نظر روحیه و اعتماد به نفس و اعتماد ژنرال ها به سربازان و اعتماد سربازان به ژنرال ها و اعتماد مردم به ارتش و اعتماد دولت به آن، سست تر و ضعیف تر شده است.اکنون یکی از مهم ترین مشکلات ارتش اسرائیل این است که شاید بتواند جوانانی را بیابد که در بخش های کنترل از راه دور یا صنایع نظامی یا خدمات غیرنظامی در ارتش مشغول به کار شوند اما در جذب افراد برای جنگ در جبهه با مشکل واقعی رو به روست که این مسئله به علت شکست های پی در پی در برابر مقاومت لبنان و فلسطین است.ارتش اسرائیل با خودداری مردم اسرائیل از پیوستن به واحدهای رزمی و یگان های ویژه مواجهند. بنابراین ارتش اسرائیل با ضعف مواجه است. جامعه اسرائیل اکنون فاقد رهبران تاریخی است.بن گورین و حتی شارون و حتی شیمون پرز و دیگران دیگر حضور ندارند. جامعه اسرائیل اکنون دچار چندپارگی شده است. هیچ دولتی در اسرائیل نمی تواند یک یا دوسال بیشتر دوام بیاورد و همواره باید انتخابات زودهنگام برگزار شود.در داخل جامعه اسرائیل درگیری سختی وجود دارد که مبنای آن مسائل نژادی و دینی و سیاسی است. فساد در جامعه و حکومت اسرائیل و میزان وقوع جرم در جامعه اسرائیل....در رسانه های عربی و اسلامی معمولاً از این موضوعات چیزی گفته نمی شود اما کسانی که مثل حزب الله اوضاع جامعه اسرائیل را با دقت زیر نظر دارند می دانند که ما با جامعه ای مواجه هستیم که با نژادپرستی و فساد و جرم و بی اعتمادی به رهبران و بی اعتمادی به آینده و نگرانی و وحشت از درون مضمحل شده است.چنین جامعه ای نمی تواند مدت زیادی به حیات خود ادامه دهد. بنابراین مقام معظم رهبری (حفظه الله) که از ۲۵ سال سخن گفته اند در واقع احتیاط کرده اند. من فراتر از آن به شما می گویم. اکنون اگر امریکا دچار هرگونه مشکل واقعی شود یا با مشکلات اقتصادی مواجه و ناچار شود از منطقه خارج شود، اسرائیل قادر به ادامه نخواهد بود.اسرائیل از خودش قدرتی ندارد. اسرائیل به پشتیبانی امریکا و تسلیحات امریکایی و وتوهای امریکا وابسته است. هرگاه پشتیبانی های امریکا کاهش یابد اسرائیل نخواهد توانست دوام بیاورد.من همچنین معتقدم که تحولات موجود در میان ملت ها و جوامع ما و قدرت اندیشه مقاومت و اعتماد به قدرت مقاومت در دستیابی به پیروزی در آینده نزدیک تعیین کننده خواهد بود. بنابر این من نیز در ادامه سخنان مقام معظم رهبری (حفظه الله) که البته مطلع تر و آگاه تر و در مطالعه این رویدادها و تحولات و سنت های تاریخی توانمندتر هستند البته به عنوان اهل این منطقه و با اتکا به شواهد میدانی و جزئیات تاکید می کنم که آینده اسرائیل اینگونه است.خبرنگار - شما فکر می کنید چرا رژیم آل سعود به رژیم صهیونیستی اینقدر نزدیک شده و ارتباطات سیاسی و اقتصادی نزدیکی را برقرار کرده است ، نوع تعاملات ما با دولت سعودی موجب شده است که سعودی ها به اسرائیل نزدیک شوند یا اینکه ماهیت رژیم صهیونیستی با ماهیت رژیم آل سعود یکی است؟ سید حسن نصر الله - الان آنچه بین عربستان سعودی و اسرائیل وجود دارد تازگی ندارد ، مسئله جدید برملا شدن آن است. یعنی علنی شده است. چرا که تماس های اسرائیلی - سعودی قدیمی است و از ده ها سال پیش وجود داشته است. تماس ها و هماهنگی ها وجود دارد در کشورهای دیگر و مناطق دیگر دیدار می کنند. هر آنچه به نفع اسرائیل است عربستان سعودی در طول ده ها سال انجام داده است و هیچ چیز جدیدی در این مسئله وجود ندارد. عربستان سعودی بر ضد همه دشمنان اسرائیل توطئه و برای محاصره و تضعیف کردن آنها تلاش کرده است.همانطور که در ابتدای مصاحبه گفتم از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، عربستان سعودی این دشمنی را اعلام و به این دشمنی اقدام کرد و صدام حسین را تحریک کرد و به او میلیاردها دلار داد تنها به این علت که جمهوری اسلامی این موضع را دارد. بنابراین روابط و تماس ها و هماهنگی بین عربستان سعودی و اسرائیل به نظر من قدیمی است اما درحال حاضر از آن پرده برداشته و اعلام شده است و این مسئله به هیچ وجه هیچ ارتباطی با دشمنی ایران و کشورهای منطقه و محور مقاومت با عربستان سعودی ندارد بلکه برعکس از طرف مقابل از ابتدا آمادگی برای گفتگو و همکاری و برادری وجود داشته است و حتی حاضر بودند از جنایات عربستان سعودی در منطقه بگذرند تا منافع بزرگ محقق شود اما عربستان سعودی همواره پشت کرده و بر این دشمنی اصرار داشته است. خبرنگار - در حال حاضر یمن در آتش جنگ می سوزد و عامل اصلی آن هم سعودی ها هستند چرا جهان اسلام ساکت است؟ سیدحسن نصرالله - متاسفانه آنها یعنی عربستان سعودی جهان اسلام را فریب دادند و در یمن جنگ به راه انداختند به این بهانه که جنگ با ایران است در صورتی که اینطور نیست بلکه جنگ بازپس گیری نفوذ در یمن است چرا که مردم یمن تصمیم به آزادی و استقلال خود گرفتند و خواستند که کنترل کشورشان را خودشان در اختیار داشته باشند و روابط برادری و دوستی خود را با عربستان سعودی حفظ کردند اما سعودی ها بودند که خواستند یمن وابسته و تسلیم آنها باشد و می خواهند مردم یمن برده آنها باشند ، آنها اینگونه با یمن رفتار می کنند. آنها از طریق توانمندی گسترده رسانه ها این مسئله را وارونه جلوه دادند و صدها شبکه ماهواره ای عربی و خارجی این جنگ را بر این اساس نشان دادند.آنها پس از آن به این مسئله جنبه طایفی و مذهبی دادند گویی که جنگ شیعه و سنی است و حتی فراتر از آن وانمود کردند این جنگ دفاع از حرمین است و مردم یمن تهدیدی برای مکه و مدینه به شمار می روند که این از خطرناک ترین و وحشتناک ترین دروغ هایی است که عربستان سعودی در جنگ یمن از آن استفاده کرده است. و زمانی که یمنی ها با موشک بالستیک یک پادگان نزدیک جده را هدف قرار دادند سعودی ها به دروغ به جهانیان گفتند هدف آنها مکه بوده است. یعنی می خواهم بگویم سطح گسترده ای از فریبکاری وجود دارد و سطح گسترده ای از ترغیب برخی از کشورها وجود دارد که ساکت باشند و حتی از موضع عربستان سعودی حمایت کنند و میلیاردها دلار به برخی از کشورها پرداخت شده است برای اینکه موضع سیاسی مناسبی در خصوص جنگ بر ضد یمن اتخاذ کنند.برخی کشورها تهدید شدند که اگر موضعی در خصوص جنگ یمن اتخاذ کنند کارگران آنها را که در داخل عربستان سعودی کار می کنند اخراج خواهند کرد، از بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی کارگرانی در این کشور کار می کنند. در لبنان ، دولت لبنان موضعی اتخاذ نکرد اما به عنوان مثال حزب الله موضع خود را اعلام کرد و آنها صدها هزار لبنانی را اخراج کردند به این علت که ما موضعگیری کردیم، یک موضع سیاسی که جنگ بر ضد یمن و کشتار یمنی ها و تجاوز عربستان سعودی به این کشور را محکوم کردیم.تصور کنید که با دیگر کشورهای جهان چه رفتاری کرده است. در نتیجه عربستان سعودی بسیاری از کشورها را ترسانده و به قطع کمک های مالی تهدید کرده است. آنها حتی سازمان ملل متحد را به محض اینکه بان کی مون دبیرکل سابق گزارشی را بر اساس برخی موسسات سازمان ملل متحد صادر و عربستان سعودی را متهم کرد که کودکان را در یمن می کشد ، به قطع همه کمک های مالی خود به سازمان ملل متحد تهدید کردند و سازمان ملل متحد از موضع خود بازگشت و از آنچه گفته بود صرف نظر کرد.این واقعیت وجود دارد به این علت که امروز بسیاری از دولت ها و طرف ها در جهان اسلام ساکت هستند چه از طریق دریافت کمک های مالی و چه از ترس اینکه از طرف عربستان سعودی و رسانه های سعودی تهدید شوند چرا که هر کسی را که موضع گیری می کند می گویند وابسته به ایران است یا اگر سنی باشد می گویند شیعه شده است و او را متهم و تکفیر می کنند و بر ضد او اقداماتی را اتخاذ می کنند و برای همین متاسفانه این سکوت را شاهد هستیم و این مسئله ای ناراحت کننده است. خبرنگار - شما با توجه به نفوذی که در میان شیعیان دارید آیا تا به حال به این فکر کرده اید که بتوانید میان مردم بحرین و دولت این کشور میانجی گری کنید و آشتی ملی برقرار شود؟ سید حسن نصرالله - نه من نمی توانم هیچ میانجی گری در این مسئله داشته باشم چرا که حکومت بحرین موضعی خصمانه در خصوص حزب الله و هر طرفی که حمایت خود را از مردم بحرین و حقوق طبیعی آنها و مطالبات مشروع آنها ابراز کرده است دارد. حکومت بحرین به ما به چشم یک دشمن نگاه می کند نه به چشم یک میانجی. آنها اصلا میانجی گری را قبول نمی کنند یعنی آنها حاضر به گوش کردن و پذیرفتن و یا وارد شدن به گفتگوی واقعی و جدی با ملت بحرین نیستند.من می دانم که از ابتدای حوادث در بحرین ، برادرانمان در بحرین از طریق تماس ها و ارتباطات و دوستی های خود از بسیاری از کشورها درخواست کمک کردند که به عنوان میانجی دخالت کنند و برخی کشورهای خلیج (فارس) به عنوان میانجی دخالت کردند و ترک ها خودشان دخالت کردند یعنی زمانی که آقای داوود اوغلو در آن زمان وزیر امور خارجه ترکیه بود. کشورها و طرفهای دیگر نیز دخالت کردند. گروه های روحانیون اقدام کردند. امیر کویت شخصا دخالت کرد و هیئتی را فرستاد و تلاش کرد اوضاع را حل کند اما همواره جواب این بود که بحرینی ها باید به خانه های خود بازگردند و هیچ جایی برای اصلاح در بحرین وجود ندارد و هیچ امکانی برای تحقق این مطالبات نیست.با تاسف شدید ، آل خلیفه یعنی حکامی از آل خلیفه که بر بحرین حکومت می کنند اوضاع را پیچیده تر می کند و چیزی که این مسئله را پیچیده تر می کند منازعه داخل این خانوده بین پادشاه و ولیعهد از یک سو و نخست وزیر که بیش از چهل سال بر این کشور حکومت کرد از سوی دیگر است.موضوع دیگری که موجب پیچیده تر شدن این مسئله می شود پیروی آنها از عربستان سعودی است. چگونه می توانیم احتمال دهیم که آل خلیفه گفتگو را بپذیرد یا حاضر شود امتیاز بدهد، آیا تصمیم گیرنده هستند؟ آنها تصمیم گیرنده نیستند. صریحا می گویم همه کسانی که تلاش کردند در بحرین میانجی گری کنند آمدند و گفتند تصمیم در منامه گرفته نمی شود بلکه در ریاض گرفته می شود. یعنی تصمیم با آل سعود است و آل سعود هر گونه راه حل سیاسی در بحرین را رد می کند. می خواهند مردم بحرین را به تسلیم شدن مجبور کنند همانگونه که هر گونه راه حل سیاسی را در یمن رد می کنند و می خواهند مردم یمن را مجبور کنند تسلیم شوند. خبرنگار - با توجه به شرایطی که در بحرین وجود دارد ارزیابی شما از آینده بحرین چیست؟سید حسن نصرالله - برابر مردم بحرین به جز ادامه این مسیر راه دیگری وجود ندارد یعنی حرکتی که انجام می دهند. و در نهایت حل این مسئله به زمان نیاز دارد اما نه اوضاع جهان و نه اوضاع منطقه اینگونه باقی نخواهد ماند و در نهایت آل سعود و آل خلیفه مجبور خواهند شد به مردم بحرین گوش دهند. خبرنگار - گاهی در خبرها می شنویم که امریکا و رژیم صهیونیستی، ایران را تهدید نظامی می کنند وقتی شما این خبرها را می شنوید چه احساسی پیدا می کنید؟ سید حسن نصرالله - من معتقدم تهدید نظامی ایران یک جنگ روانی برای فشار بر رهبری ، دولت ، مسئولان و مردم ایران است تا امتیاز بدهند یا از اصول و ارزش های خود عقب نشینی کنند. چرا که درحال حاضر امریکا در شرایطی قرار ندارد که به آن کمک کند به جنگ با ایران برود.شما مجموع تعهدات ترامپ را می دانید اگرچه نمی توانیم به تعهدات او اعتماد کنیم ، اما او از رفتن ارتش برای جنگ در خارج انتقاد می کرد ، حالا آیا او ارتشی برای جنگ با ایران می فرستد؟ فکر نمی کنم اوضاع کنونی امریکا و ارتش آن یا اوضاع فعلی اسرائیل و ارتش آن در سطحی از آمادگی باشد که بتوانند جنگی نظامی را بر ایران تحمیل کنند، بنابراین اینها جنگ روانی و فشار و تهدید برای گرفتن امتیاز است. طبعا به علت کاهش توان آنها و به علت بیشتر شدن قدرت ایران و قدرت دوستان ایران در منطقه است. آنها می دانند ایران تنها نیست.خبرنگار- هم اکنون در منطقه طرح اسرائیل بزرگ به شکست کشیده شده است، از طرفی قدرت امریکا هر روز رو به افول است و محور مقاومت بحمدالله رو به گسترش است، با توجه به شرایطی که در منطقه وجود دارد، ده سال آینده منطقه را چگونه می بینید؟سیدحسن نصرالله - من معتقدم گروه های تکفیری که در واقع آخرین وسیله است، آخرین دستاویزی که ممکن است امریکا و اسرائیل در منطقه به آن پناه ببرند، فتنه مذهبی است و ایجاد درگیری یا جنگی که شکل و شمایل آن سنی و شیعه باشد، این البته بحمدالله تا حد زیادی شکست خورده است و ما معتقدیم سال های آینده، در ده سال آینده و حتی کمتر از ده سال، ما شاهد شکست سنگین و کامل جریان های تکفیری باشیم، در همه کشورهای عربی و اسلامی و شاهد آگاهی مردم و ملت های عربی و اسلامی برضد تکفیر و فتنه، تفرقه طایفه ای و مذهبی، و شاهد نزدیکی و همبستگی مردم خواهیم بود، زیرا اصول ملت ها و نیز منافع آنان، چنین چیزی را اقتضا می کند و همه چنین تجربه بسیار دردآوری را گذرانده اند، تجربه ای که برای بسیاری دردآور بوده است، بنابر این آگاهی افزایش خواهد یافت و جماعت ها و گروه های تکفیری متحمل شکست های میدانی و نظامی خواهند شد، آخرین ورق بازی صهیونیست ها و امریکایی ها، برای تضعیف جهان اسلام و کشورهای عربی، جنگ مذهبی است که فروکش کرده است و ان شاءالله پایان خواهد یافت، اوضاع جدیدی که ما شاهد آن خواهیم بود، حضور بیشتر جمهوری اسلامی و توان جمهوری اسلامی و کشورهای دوست جمهوری اسلامی و جنبش های مقاومت و اسرائیل بیش از پیش ضعیف خواهد شد و من معتقدم که خط نمودار به سود محور مقاومت، ملتهای مقاومت و جنبش های مقاومت و همه ملت هایی که واقعا در پی این هستند که کشورهایشان مستقل و دارای استقلال باشد و برای آزادی کامل تلاش می کنند، در حال بالا رفتن است، تنها مسئله، زمان است، با توجه به تحولات کنونی داخلی و به عبارت ساده می توان گفت که اتفاقاتی که در شش سال گذشته در عراق، سوریه، لبنان، یمن، ایران و در اطراف اتفاق افتاده است که خطرناک ترین طرح که منطقه ما با آن روبه رو بوده است، شکست خورده که شبیه به معجزه است، معجزه الهی است، اسطوره است، این تحولات را اگر در نظر بگیریم، می توانیم منطقه را به وضع کاملا متفاوتی ببینیم. من با وجود این همه ویرانی و خرابی و حواشی بسیاری که اطراف آن است، به آینده خوشبین هستم.خبرنگار - جناب سیدحسن نصرالله شما بین جوانان ایرانی و جوانان عرب منطقه محبوبیت ویژه ای دارید، فکر می کنید این محبوبیت ناشی از چیست و چه پیامی برای این عزیزان دارید؟سیدحسن نصرالله - اگر چنین محبوبیتی وجود داشته باشد، من دو گونه پاسخ می دهم من معتقدم این جوانان به من به عنوان نماینده این مقاومت نگاه می کنند، به عنوان نماینده مقاومت، مقاومتی که در برابر اسرائیل ایستاده است و با قدرت برای نابودی طرح های اسرائیلی سهیم بوده است، از اسرائیل بزرگ به اسرائیل عظیم و مقاومتی که در بازگرداندن اعتماد ملت ها و امت اسلامی به خودش و بازگردان بخش زیادی از عزت و کرامت آن و به آن امید جدید و بزرگ داد برای باز پس گرفتن مقدسات و سرزمین های اشغالی و آینده بهتر و با عزت بیشتر است و من تصور می کنم این علت واقعی محبت آنان باشد و زمانی که جوانان به من نگاه می کنند، به یک شخص نگاه نمی کنند، یا با توجه به خصوصیات خانوادگی، بلکه به سبب وابستگی به این مقاومت و چنین مسیری و به سبب دادن شهیدان و قربانیان و رهبران شهید و ما در این روزها یاد آنان را به عنوان سالگرد رهبران شهید مقاومت، گرامی می داریم، از سید عباس موسوی تا شیخ راغب حرب تا حاج مغنیه، رحمت خدا بر همه آنان، بنابر این چنین مسیری با همه قربانی ها و شهدا و خون ها و خانواده شهدا و مجروحان معنی دارد و به من به عنوان نماینده آنها نگاه می شود و احترامی که برای من قائل هستند، از این بابت است، این چیزی است که من از علت آن می فهمم.اما پیام من به جوانان، چه در ایران و چه در کشورهای عربی و اسلامی، من دوست دارم از این مناسبت استفاده کنم تا به آنان بگویم باید توکل شما به خداوند بزرگ و متعال بسیار زیا باشد و به او اعتماد کنید، زیرا این مقاومت به یاری خدا پیروز شده است، فقط خداوند است که ما را یاری داده و پیروز کرده است، به ما توفیق داده است، به ما قدرت داده است، اعتماد و توکل به خدا باید نزد جوانان واقعا وجود داشته باشد و این شعار یا سخنان رویایی یا خیالی نیست، بلکه سخنانی واقعی است که ما با آن زندگی کرده ایم و آن را در درگیری ها، رویارویی ها و جنگ هایمان و فداکاری هایمان لمس کرده ایم و می گوییم که خداوند ما را یاری کرده است و ما از صمیم قلب به چنین چیزی اعتقاد داریم، زیرا دستاوردهای ما موجود است و ما طبیعت مشکلات و سختی ها را و نقاط ضعف و نقاط قوت را که همواره با آنها زندگی کرده ایم، یا با آنها در برابر دشمن روبه رو شده ایم، به خوبی می شناسیم.این موضوع نخست و بر همین اساس باید امید جوانان به آینده بسیار زیاد باشد، نباید بترسید، نه از ابرقدرتی امریکایی ها نه از قدرت نظامی خیالی اسرائیل، ارتش اسرائیل همواره می گفت که ارتش شکست ناپذیر است و همه ارتش های عربی را سال ۱۹۶۷ در شش روزشکست داد اما همین ارتش را صدها و نه هزاران نیروی مقاومت در سال ۲۰۰۰ شکست دادند، صدها جوان لبنانی مجاهد و مقاوم، بنابر این قدرت ارتش اسرائیل به خیال نزدیک است. ما از قدرت و توان بالایی برخورداریم، دشمنان ما در حدی که ما را ناتوان می بینند، قوی نیستند، بنابر این ما باید امید داشته باشیم، امید به این راه و امید به آینده این موضوع دوم است و موضوع سوم که باید آن را بگویم این است که در این چند سال، به ویژه در سال های اخیر، هنگامی که امت ما و محور مقاومت و موضوع فلسطین با خطرناک ترین ماجراجویی روبه رو بود و جمهوری اسلامی با قدرت حاضر بود و رهبر انقلاب، امام خامنه ای (دام ظله الشریف) نقش رهبری و اول را داشتند و از طریق رهبری خود، از بصیرت قوی برخوردار بودند و از آگاهی تاریخی بی سابقه، از اقدام در زمان و مکان مناسب، از شجاعت عالی در مقابله با تهدیدها و من می خواهم به ویژه به جوانان ایرانی بگویم وبه همه جوانان عربی و اسلامی، این انسان بزرگ را بشناسید، این رهبر بزرگ را، او را به خوبی بشناسید، از نعمت الهی بزرگ که در وجود شریف او تجلی پیدا کرده است استفاده کنید و او را رهبر و پیشوای خود قرار دهید و در سایه رهبری و پیشوایی او جز عزت و پیروزی و کرامت و امنیت و سلامت و افزایش قدرت را نخواهید دید، آنچه هر انسانی به دنبال آن است.انتهای پیام/ |
![]() |
↧
February 20, 2017, 3:54 am
به گزارش ندای انقلاب، تحولات میدانی سوریه را با رخ دادهای جاری در شهر «الباب»، واقع در ریف شمالی استان حلب شروع می کنیم که در چند ماه اخیر به دلیل نگاه خاص ترکیه به این منطقه به یکی از کانون های مورد بحث و توجه در بحران سوریه تبدیل شده است. شهر راهبردی «الباب»شهر الباب در ۳۸ کیلومتری شهر حلب، در ریف شمالی استان حلب از شهرهای قدیمی و تاریخی سوریه است که بر اساس آخرین سرشماری رسمی مربوط به سال ۲۰۰۸ جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ هزار نفر را در خود جای می داد. این شهر در سال ۲۰۱۲ توسط گروه های تروریستی تصرف شد و ژانویه ۲۰۱۴ به اشغال داعش درآمد. از نوامبر سال ۲۰۱۵ وقتی ارتش سوریه فرودگاه نظامی کویرس را آزاد کرد و در ۱۰ کیلومتری جنوب الباب قرار گرفت، مواضع داعش همواره مورد حمله نیروی هوایی ارتش سوریه بود، اما چون آزادساری آن در اولویت ارتش سوریه نبود، عملیات زمینی در این منطقه صورت نمی گرفت. قرار گرفتن الباب در ۳۰ کیلومتری مرزهای ترکیه، واقع شدن در مسیر استان های لاذقیه، حلب، رقه، حسکه، ایفای نقش حلقه ارتباط دهنده غرب سوریه به شرق آن، موجب اهمیت دو چندان این شهر شده است. الباب همچنین مهمترین مرکز داعش در ریف شمالی استان حلب محسوب می شود و مناطق تحت تصرف داعش در شمال استان حلب را به مناطق تحت تصرف این گروه در استان رقه ارتباط می دهد. موقعیت شهر الباب در نقشه سوریه عملیات ترکیه برای تصرف الباب و اهداف پشت پردهپس از تجاوز نظامیان ترکیه به شمال سوریه که نقض آشکار تمامیت ارضی سوریه و قوانین و معاهدات بین المللی شمرده می شود، آنکارا نوامبر گذشته عملیات تصرف الباب و بیرون راندن داعش از این شهر را درحالی آغاز کرد که طی بحران سوریه دولت ترکیه مهمترین متحد داعش بود. اما دلایلی مانند افزودن بر پیچیدگی عرصه میدانی شمال سوریه و استفاده از آن به عنوان برگه برنده برای گرفتن امتیازات بیشتر در تحولات بعدی سوریه و ممانعت از سیطره کُردها بر این شهر موجب عملیات نظامی ترکیه برای تصرف الباب شد. «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهور ترکیه، یک ماه قبل از آغاز حمله به الباب در سخنانی تصریح کرده بود که پس از تصرف الباب، شهر «منبج»، دومین هدف نظامیان این کشور خواهد بود. این اظهارات اردوغان نشان می داد، آنکارا به خوبی از اهمیت الباب برای کُردها آگاه است و می داند، سیطره کُردها بر الباب به معنای یکپارچه شدن متصرفات آنها در شمال سوریه از شمال شرقی – حسکه - تا شمال غربی -عین العرب یا کوبانی - این کشور است. در آن سوی میدان، تصرف شهر الباب برای کُردها نیز از اهمیت بسیاری برخوردار بود، شهر الباب از یک سو تنها حد فاصل جاده حلب به منبج شمرده می شود که تحت کنترل گروه مسلح مورد حمایت آمریکا موسوم به «نیروهای سوریه دموکراتیک» است. از سوی دیگر، الباب حلقه ارتباطی ۳ شهر مهم کُردنشین عفرین، تل رفعت و عین العرب، در ریف شمالی استان حلب و حد فاصل جاده ای است که ترکیه اعلام کرده، از طریق آن قصد پیشروی به سمت شهر «رقه» و محاصره این شهر از محور جنوبی را دارد. این ملاحظات باعث شد، نظامیان ترکیه در شرایطی که ارتش سوریه درگیر نبرد حلب بود، حمله به الباب را آغاز و به سرعت پیشروی به سمت این شهر را آغاز کنند و درحالی که پیش بینی ها بر تصرف این شهر به دست نظامیان ترکیه تاکید داشت، یک باره ورق برگشت و عملیات نظامیان ترکیه متوقف و تصرف الباب به گره کوری تبدیل شد که آنکارا قدرت باز کردن آن را نداشت. داعش از این فرصت استفاده کرد و با خروج از لاک دفاعی، حملات سنگینی علیه نظامیان ترکیه انجام داد، به گونه ای که در حمله انتحاری بیستم ژانویه ۱۴ نظامی ترک را از پای درآورد و تعدادی را نیز اسیر کرد تا دو روز بعد، با انتشار تصاویری دو تن از آنها را در آتش بسوزاند. ناکامی آنکارا در الباب با دادن تلفات بیشتر در روزهای بعد ادامه پیدا کرد تا تعداد کشته ها به ۶۵ نفر افزایش یابد. آنکارا برای خروج از بحران دست به دامان روس ها شد. دانلودلحظۀ انفجار یک داعشی در برابر دوربین تحلیلگران بخشی از ناکامی نظامیان ترکیه در عملیات الباب را به وقایع پس از کودتای نافرجام سال گذشته میلادی این کشور ارتباط می دهند که بر ارتش این کشور تاثیر گذاشته است. آنها همچنین رویگردانی آمریکا در اواخر دوران ریاست جمهوری اوباما از آنکارا که خود را در حمایت واشنگتن از کُردها نمایان ساخت، موجب محرومیت ترکیه از حمایت و پشتیبانی آمریکا در الباب شد. براین اساس اگرچه «بن علی یلدریم»، نخست وزیر ترکیه، سه شنبه گذشته از تصرف بخش قابل توجهی از شهر الباب توسط نظامیان این کشور و نیروهای موسوم به «عملیات سپر فرات» خبر داده و هدف از این تجاوز را ممانعت از احداث گذرگاه هایی برای فرار تروریست ها از میدان های نبرد به ترکیه، عنوان کرده بود، اما منابع سوری و کُرد آن رد کردند. همچنین اردوغان یک روز قبل (دوشنبه گذشته) اعلام کرده بود، عملیات ارتش ترکیه در شهر الباب در آستانۀ پایان یافتن است. درپی آن رسانه های ترکیه اعلام کردند، نیروهای ویژه ارتش این کشور بخش اعظم الباب را به تصرف خود درآورده اند که پایگاه های وابسته به گروه های تروریستی اعلام کردند، گروه مسلح موسوم به «ارتش آزاد» مورد حمایت ترکیه در شمال سوریه در الباب هیچ پیشروی نداشته و همانند سابق تنها ۴۰ درصد از دو محور شمالی و غربی الباب را در اشغال خود دارد. کشته شدن عمدی صدها غیر نظامیدرحالی که رهبران ترکیه عملیات نظامیان این کشور را علیه داعش و کُردها عنوان کرده اند، اما طی روزهای اخیر صدها نفر از اهالی الباب قربانی حملات نظامی ارتش این کشور شدند. در این راستا حملات توپخانه ای و نیروی هوایی ارتش ترکیه طی پنج شنبه گذشته موجب کشته شدن ۲۴ غیر نظامی شده بود که ۱۱ نفر آنها کودک بودند. در این حملات همچنین تنها بیمارستان شهر الباب نیز کاملا تخریب شده بود. به فاصله یک روز پس از این جنایت «دیدبان حقوق بشر سوریه»، وابسته به معارضان سوری جمعه گذشته اعلام کرد، نظامیان ترکیه تاکنون صدها غیرنظامی را در شهر الباب و در جریان تجاوز نظامی به شمال سوریه، «عمدا» به قتل رسانده اند. براساس این گزارش حداقل ۴۱۹ غیرنظامی از اهالی الباب به دست نظامیان ترکیه داخل این شهر کشته شده اند که از این میان ۵۱ نفر زن و ۸۸ نفر کودک بوده اند. ۳۲۸ نفر دیگر نیز شامل ۴۷ زن و ۷۹ کودک در ریف الباب کشته شده اند و بررسی وضعیت آنها نشان می داد، از عناصر گروه تروریستی داعش نبوده و هیچ ارتباطی با این گروه نداشته اند، اما توسط نظامیان ترکیه کشته شده اند. زمزمه مجدد ایجاد منطقه امننظامیان ترکیه سرگرم باز کردن گره کور نبرد الباب بودند که ترامپ در سخنانی از قصد خود جهت تشکیل مناطق امن در سوریه سخن گفت تا بار دیگر اردوغان خواستار تشکیل منطقه امن در شمال سوریه شود. وی مساحت این منطقه را ۴ تا ۵ هزار کیلومتر مربع و در داخل سوریه اعلام کرد. به موازات این اظهارات «مولود چاووش اوغلو»، وزیر خارجه ترکیه چهارشنبه گذشته نیز تصریح کرد، ایده ایجاد مناطق امن در شمال سوریه بایستی هرچه سریع تر به منظور اسکان هزاران آواره سوری اجرا شود. منطقه امن برای تشکیل ارتشی ۸۰۰ هزار نفریمقامات مسئول ترکیه درحالی به مناسبت های مختلف از تشکیل منطقه امن در شمال سوریه سخن می گفتند که منابع آگاه منطقه ای پرده از سناریو خطرناک آنکارا در پس این طرح برداشتند که اردوغان با چراغ سبز آمریکا و اسرائیل و حمایت قطر و عربستان سعودی درصدد اجرای آن بود. براساس طرح اردوغان پس از تشکیل منطقه امن و اسکان آوارگان سوری در این منطقه، قانون خدمت اجباری بر آنها تحمیل خواهد شد که مردان ۱۸ تا ۴۲ سال را در برخواهد گرفت. این افراد در ترکیه توسط مربیان نظامی آمریکایی و غربی آموزش نظامی خواهند دید و به انواع سلاح ها از جمله سلاح های سنگین مجهز خواهند شد و ماموریت آنها مبارزه با داعش و کُردهاست. براساس برآوردهای اولیه به این ترتیب نیرویی متشکل از ۸۱۹ هزار نفر تحت فرمان دولت ترکیه تشکیل خواهد شد که چون به ظاهر وظیفه مبارزه با داعش را دارد، دمشق نمیتواند، آن را مورد حمله قرار دهد، علاوه بر اینکه پناهجویانی که به این تشکل نظامی ملحق شوند، از تابعیت ترکیه برخوردار خواهند گردید. این تشکل که می بایست ظرف ۶ ماه تشکیل شود، نام «پلیس آزاد» را خواهد داشت و راه را بر «ارتش آزاد» جهت ادامه پیشروی هایش به سمت مناطق دیگر سوریه ادامه دهد تا با منضم کردن مناطق تصرف شده به حوزه مناطق امن زمینه تحقق مهمترین هدف یعنی تجزیه سوریه را فراهم کند. ابوابراهیم الفرنسی ارشدترین مسئول داعش در دایره جذب جوانان کشورهای اروپایی دستگیری مسئول جذب عناصر اروپایی برای داعشفعالان شبکه های اجتماعی به نقل از منابع آگاه میدانی فاش کردند، در جریان عملیات نظامی ترکیه در منطقه الباب نیروهای عملیات سپر فرات موفق شدند، «جاناتان جفری»، مسئول برنامه ریزی داعش در فرانسه و غرب را به اسارت بگیرند. جاناتان جفری با نام جهادی «ابو ابراهیم الفرنسی»، ارشدترین مسئول داعش در دایره جذب جوانان کشورهای اروپایی به این گروه بود و در چندین نبرد در موصل و سوریه مشارکت داشت. آغاز عملیات ارتش سوریه برای آزادسازی الباباما به موازات تحرکات نظامی ترکیه در شمال سوریه، ارتش سوریه نوزدهم ژانویه با در دستور کار قرار دادن آزادی شهر الباب عملیات نظامی برای آزادسازی این شهر را آغاز کرد. موقعیت شهرک ها و روستاهای ابو جبار، الجديدة، المغارة، المشرفة، بيجان، تل بيجان، خربة الجحاش و المنصوره، واقع در ریف شرقی استان حلبجدیدترین گزارش ها حکایت از آن دارد، نیروهای ارتش سوریه درحالی پیشروی به سمت الباب را ادامه می دهند که موفق شدند، شهرک ها و روستاهای ابو جبار، الجديدة، المغارة، المشرفة، بيجان، تل بيجان، خربة الجحاش و المنصوره، واقع در ریف شرقی استان حلب را از سیطره داعش آزاد و پیشروی به سمت مابقی روستاهای قرار گرفته در محور شرقی الباب از جمله المزبورة، رسم الکما و رسم الکبیر را آغاز کنند.براساس اعلام منابع آگاه، دو روستای رسم الکبیر و رسم الکما، در ریف غربی دیر حافر نیز پس از وارد آوردن تلفات جانی و نظامی سنگین به تروریست ها به دست نیروهای ارتش سوریه آزاد شدند. با آزادسازی این روستاها، ارتش سوریه به حوالی جاده اصلی ارتباط دهنده تادف – الباب رسیده که اصلی ترین مسیر ارتباطی ریف شمالی استان حلب به دو استان رقه و دیر الزور می باشد. موقعیت تادف – الباب در نقشهدر ادامه عملیات ارتش سوریه در جبهه علمیاتی الباب پنج شنبه گذشته، نیروهای سوری با پشتیبانی نیروی هوایی روسیه موفق شدند، شهرک «شویلخ»، واقع در شرق فرودگاه نظامی کویرس را پس از درگیری شدید با داعش آزاد کنند. این شهرک از مهمترین استحکامات داعش در منطقه به شمار می آمد، حفر تونل ها و سنگرهای متعدد از سوی داعش و مرتفع بودن این شهرک نسبت به مناطق دیگر که موجب اشراف آن بر مناطق همجوار از جمله شهرک حمیمیه می شود که به طور مستقیم بر فرودگاه نظامی کویرس اشراف دارد، مهمترین ویژگی های شویلخ است.این درحالی است که از یک شنبه گذشته یگان موشکی و توپخانه ارتش سوریه گلوله باران شدید مواضع داعش در شهرک «تادف» را با هدف زمین گیر کردن این گروه آغاز کردند تا پس از آن عملیات زمینی و پیشروی نیروهای زمینی ارتش سوریه برای آزادسازی تادف آغاز شود.فاصله مناطق آزاد شده ارتش سوریه با شهر البابدر محور غربی الباب نیز دیگر یگان های ارتش سوریه موفق شد، مسیر ارتباطی بین شهر الباب با استان الرقه را آزاد و پس از پاکسازی آن، کنترل این جاده را در دست گیرند.۵ کیلومتر مانده به دومین پایگاه داعشآخرین تحولات میدانی شرق استان حلب حکایت از پیشروی نیروهای سوری و مقاومت دارد. براین اساس نیروهای ارتش سوریه در ادامه پیشروی به سوی شهر «دیرحافر» توانستند با عقب راندن داعش بر ارتفاع راهبردی «حمیمه الکبیره» مسلط شوند که بر شهرک شویلیخ اشراف کامل دارد و باز پس گیری این منطقه از حملات احتمالی داعش برای اشغال این شهرک جلوگیری می کند.با پاکسازی شهرک حمیمه الکبیره، نیروهای سوری به فاصله ۵ کیلومتری شهر دیرحافر رسیده اند. شهر دیرحافر نیز پس از شهر الباب، دومین پایگاه بزرگ گروه تروریستی داعش در استان حلب به شمار می آید. تدارکات نظامی گسترده ترکیه برای نبرد البابتشکیل ارتش ملی توسط ترکیهدر ادامه دخالت های آنکارا در بحران سوریه روز جمعه گذشته سرهنگ فراری ارتش سوریه «احمد عثمان» که فرمانده میدانی گروهک ارتش آزاد «شاخۀ سلطان مراد» به شمار می آید، اعلام کرد: گروهک های مسلح وابسته به ارتش آزاد در شمال سوریه، قصد دارند، تشکلی مسلحانه برخوردار از حمایت آنکارا به نام «ارتشی ملی» تشکیل دهند.در ادامه «مصطفی سیجری»، مسئول دفتر سیاسی گروه تروریستی موسوم به «تیپ المعتصم» وابسته به ارتش آزاد با تاکید بر آنکه مسالۀ تشکیل ارتش ملی کاملاً جدی است و گام های اولیۀ آن برداشته شده، وی افزود: با گرفتن درس عبرت از شکست های گذشته در زمینه ادغام گروه های مسلح با حمایت ترکیه در پی تشکیل ارتشی ملی هستیم تا به چند دستگی حاکم بر گروه های مسلح پایان دهیم. رزمندگان مقاومت در جبهه های عملیاتی ریف حلبپایگاه نظامی ترکیه در شمال سوریهمشاهدات و رصدهای انجام شده، نشان می دهد، ارتش ترکیه اقدام به تاسیس پایگاهی نظامی در خاک سوریه برای نظامیان خود کرده است. وزارت خارجه سوریه با ارسال نامه اعتراض آمیزی به سازمان ملل توضیح داد که این پایگاه در روستای «جترار»، شمال شهرک «تل رفعت» در استان حلب احداث شده و مقرهایی برای افسران ترکیه و انبارهای ذخایر تجهیزات و مهمات نظامی و همچنین پایگاهی برای گروه های مسلح وابسته به سپر فرات مانند ارتش آزاد را در برمی گیرد. موقعیت محله المنشیه در شهر درعاجنوب سوریه و نبرد « موت و لا المذله»جبهه «درعا»، در جنوب سوریه برای مدتی طولانی شاهد آرامش بود، ولی از لحظه ای که اردن به حضور در کنفرانس «آستانه» دعوت شد، گروه های تروریستی از جمله جبهه النصره، احرار الشام و گروه بیت المقدس تحرکات جدیدی را از بیست و پنجم بهمن ماه در مرزهای اردن به سمت مواضع ارتش سوریه در شهر درعا و با هدف تحمیل واقعیت میدانی جدید به نفع خود آغاز کردند.در این راستا، این گروه های تروریستی که مورد حمایت سازمان اطلاعات اردن هستند، با هدف اشغال محله «المنشیه» در غرب شهر درعا نبرد موسوم به «موت و لا المذله» را کلید زدند. نکته قابل توجه همزمانی نبردهای درعا با آغاز جنگ ریشه کن سازی گروه جند الاقصی در ادلب و ریف حماه است که در پس تمام آنها گروه موسوم به «هیأت تحریر الشام» قرار دارد. تقسیمات اداری و شهری محله المنشیه درعا (قرمز: ارتش سوریه - سبز: تروریستها)فدرالیسم سوری این بار در جنوب سوریهافزون بر آن شواهد و مدارکی به دست آمده که نشان می دهد، طرح های مشکوکی برای این منطقه ریخته شده که یکی از مهمترین آنها، اجرای طرح فدرالیته سوریه و این بار از جبهه جنوبی است که از استان درعا در جنوب تا استان دیرالزور در شرق سوریه با اکثریت اهل تسنن را دربرمی گیرد. عناصر مسلح وابسته به نیروهای سوریه دموکراتیک در ریف رقهسپر فرات جنوب سوریهبرخی رسانه ها نیز از قصد اردن برای نسخه برداری از سپر فرات در منطقه جنوبی سوریه با تفاهم روسیه خبر داده اند، با وجود اینکه از صحت این اخبار نمی توان مطمئن شد، اما نکته قابل توجه این است که نبرد موسوم به «موت و لا المذله» چند روز پس از انتشار این اخبار شروع و هدف آن ممانعت از پیشروی ارتش سوریه تا گمرک قدیم در ادامه گذرگاه نصیب با اردن عنوان شد.از آنجا که جبهه النصره، مهمترین گروه شرکت کننده در نبرد «موت و لا المذله» است، بنابراین شک نداریم، بزرگترین بازندگان این نبرد نیز النصره خواهد بود.تاثیر بر نشست آستانهاز سوی دیگر، بعید نیست، یکی از اهداف نبرد «موت و لا المذله» همانند تحرکات جبهه النصره در ادلب برای به شکست کشاندن نشست آستانه ۱، این بار از جنوب سوریه به شکست کشاندن نشست آستانه ۲ باشد، به ویژه اگر تعهد اردن به راضی کردن گروه های مسلح مستقر در جنوب سوریه برای حضور در نشست آستانه را هم به ملاحظات فوق اضافه کنیم.همانگونه که گفته شد، اگرچه این اولین باری نیست که جبهه جنوبی فعال می شود، اما فعال شدن آن در این برهه زمانی با تفاهم روسی - اردنی درباره توقف درگیری ها و برقراری آتش بس در این منطقه تعارض کامل دارد. علاوه بر اینکه حملات گروه های مسلح تروریستی مستقیما شهر درعا - تصرف محله المنشیه - و نه حومه آن را هدف گرفتند.واکنش شیوخ عرب به همگرایی دمشق – امانالبته در این بین منابع آگاه اردنی افشا کردند، حمله گروه های مسلح تروریستی به محله المنشیه به دستور کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و در واکنش به همگرایی اخیر دمشق و امان صورت گرفته است؛ مسئله ای که خوشایند اعراب خلیج فارس نبوده و از این روی دستور آغاز عملیات نظامی در درعا را داده اند.در میدان چه گذشتنبرد «موت و لا المذله» با مشارکت بیش از ۲ تروریست بیست و پنجم بهمن ماه از دو محور، محله «درعا بلد» در جنوب المنشیة و مزارع المنشیه در غرب این محله با استفاده از انواع سلاح های سبک و سنگین آغاز شد که دو روز اول با پیشروی تروریست ها از محور جنوبی تا مرکز محله المنشیه همراه بود.تروریست ها درصدد بودند، با اشغال محله المنشیه به سمت تیپ ۱۳۲ ارتش و منطقه الصحاری پیشروی کنند، اما با مقاومت نیروهای سوری مواجه شدند. تاکنون ۹۰ درصد مناطق جنوبی محله المنشیه از وجود عناصر تروریستی پاکسازی شده است. نیروهای ارتش سوریه و کمیته های داوطلب مردمی مقاومت سرسختانه ای از خود نشان داده و ظرف ۴۸ ساعت درگیری های بسیار شدید و سخت ۲۴۵ تروریست مسلح را از پای درآوردند. دانلودقطع شدن مسیر پشتیبانی داعش بین رقه و الباب علی رغم تلفات و خسارات سنگین وارده به گروه های تروریستی نبرد «موت و لا المذله» با هدف تصرف محله المنشیه درعا توسط اتاق عملیات موسوم به «البنیان المرصوص» باز هم ادامه یابد و سهم این گروه ها در روزهای سوم و چهارم نبرد از پای درآمدن ۲۰۰ تروریست دیگر باشد که در میان آنها تروریست های معروفی مانند «سامر الترعانی» قاضی به اصطلاح شرع فتح الشام و از سرکردگان جبهه النصره، «ولید قادر المفعلانی»، از سرکردگان گردان الفاروق و «ابوالعباس کویا» از فرماندهان میدانی احرار الشام مشاهده می شدند.«طلال الخلف»، سرکرده فراری ارتش سوریه و گروه موسوم به لشکر عشایر، در استان درعا سوریه بر اثر انفجار یک بمب در خودروش کشته شد. لشکر عشایر از زیرمجموعه های ارتش آزاد است که در شرق درعا فعالیت می کند.اما درگیری های شهر درعا در روزهای اخیر نیز ادامه یافت، عناصر تروریستی چون راه هرگونه پیشروی را بر خود بسته می بینند، به بمباران مناطق مسکونی روی آورده اند، این درحالی است که نیروهای ارتش سوریه با استفاده از خشم و یاس تروریست ها پایگاه عناصر تروریستی در جنوب شرقی محله المنشیه را شناسایی و در گام بعد با حملات توپخانه ای این پایگاه را به طور کامل منهدم کنند. در این حملات نیز ۲۳ تروریست از جمله ۵ سرکرده سرشناس تروریست ها کشته شدند. نقشه مناطق عملیاتی - میدان نفتی «حیان»، در شرق حمص(صورتی: ارتش سوریه - قهوهای: تروریستها)جبهه عملیاتی مرکزی با اولویت آزادسازی تدمرپس از اینکه گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش و جبهه النصره حلب را از دست دادند، برای سرپوش نهادن بر این شکست سنگین شهر باستانی و تاریخی «تدمر» را به تصرف خود در آوردند. به همین منظور ارتش سوریه به سرعت عملیات باز پس گیری مجدد شهر تدمر را آغاز کرد. به این ترتیب ۱۰ هزار نیرو متشکل از کمیته های داوطلب مردمی موسوم به دفاع مدنی، گردان صقور الصحرا و نیروهای سرلشکر «سهیل حسن» در این عملیات نظامی مشارکت کردند. هدف این عملیات در مرحله نخست آزادسازی میدان های گازی و نفتی جزل، الشاعر و المهر و در مرحله نهایی آزادسازی تدمر بود که در این خصوص این نیروها از زمان آغاز عملیات تاکنون موفق شدند، روستای «البویضه»، میدان نفتی «حیان»، در شرق حمص و مزارع «الکلابیه»، در ریف شرقی حمص را آزاد کرده و کنترل کامل منطقه «البیارات الغربیه» واقع در ریف غربی تدمر را در دست بگیرند. این درحالی است که دیگر یگان های ارتش و نیروهای مسلح سوریه موفق شدند، حدود ۲ کیلومتر مربع در جنوب منطقه البیارات پیشروی داشتند. نیروهای سوری در این پیشروی مقادیر زیادی سلاح متعلق به گروه تروریستی داعش را کشف و ضبط کردند. موقعیت میدان نفتی حیان در شرق حمصهمچنین نیروهای سوری و رزمندگان مقاومت در محور شمالی فرودگاه تی ۴ عملیاتی را برای باز پس گیری میدان نفتی «المهر» انجام دادند و تپه «الملح» را به کنترل خود در آوردند. این تپه از محور جنوبی بر جنوب میدان نفتی المهر اشراف کامل دارد. طی هفته گذشته ارتش سوریه موفق شد ۲۰۰ عنصر تروریستی را در این منطقه از پای درآورد.به موازات این تحرکات درگیری بین نیروهای سوری با تروریست ها در مزارع «طواف» غربی و شرقی و منطقه «الرمل» ادامه دارد و نیروهای سوری در حال پاکسازی این مناطق از بمب ها و مین های گار گذاشته شده توسط تروریست ها هستند. تاسیسات نفتی حیان در شرق حمصدر محور غربی حمص در چارچوب توافق بین ارتش سوریه با افراد مسلح منطقه الحوله، در ریفه شمال غربی حمص ۳۰ غیرنظامی از این منطقه و به طور مشخص از ۳ روستای تل دو و الذهب و عقرب خارج و به نزدیکان خود در حمص و ریف آن ملحق شدند. بر اساس این توافق قرار است به غیرنظامیان و بخصوص افراد بیمار و کارکنان دولت سوریه و همچنین افراد مسلحی که وضعیت خود را تسویه و سلاح های خود را به طرف های ذیربط تحویل بدهند، اجازه خروج از الحوله داده شود.به همین منظور یک گذرگاه انسانی در مسیر روستای السمعلیل از سوی دولت سوریه برای پاکسازی الحوله ایجاد شده و خودورهای اورژانس هلال احمر سوریه و همچنین نظامیان ارتش سوریه برای تامین امنیت در این گذرگاه مستقر شده اند. از این گذرگاه همچنین وسایل نقلیه برای انتقال شهروندانی که مایل به ورود به روستاهای محاصره شده توسط گروه های مسلح و دیدار با خانواده هایشان هستند، نیز مهیا است . موقعیت شهرک الحوله از توابع حمص در نقشهبر اساس پانزدهمین فرمان عفو ریاست جمهوری سوریه در سال ۲۰۱۶ افراد مسلحی که در الحوله یا مناطق دیگر به هر دلیل از عدالت متواری هستند، می توانند با تسلیم خود و سلاحشان به دستگاه قضایی ذیربط از عفو ریاست جمهوری بهره مند شوند. ۴۸ ساعت پس از انتشار این اطلاعیه بیش از پنجاه فرد مسلح در الحوله سلاح خود را تحویل داده و وضعیت خود را تسویه کردند علاوه بر اینکه ده ها غیرنظامی هم از بیم حملات تروریست هایی که وضعیت خود را تسویه نکردند، با عبور از گذرگاه السمعلیل از الحوله خارج شدند. موقعیت میدانی شهر تدمر در ریف شرقی حمصاستفاده آمریکا از اورانیوم ضعیف شده در سوریهنشریه «فارین پالیسی» در گزارشی تحقیقی از استفاده نیروی هوایی آمریکا از اورانیوم ضعیف شده در عملیات هایش در سوریه خبر داد. به نوشته این نشریه مقامات آمریکایی تائید کرده اند، در دستکم دو حمله که اواخر سال ۲۰۱۵ علیه تانکرهای نفتی داعش در سوریه صورت گرفته، از مهمات حاوی اورانیوم ضعیف شده استفاده شده است. بمب هایی با کلاهک های حاوی اورانیوم ضعیف شده«جاش جاکوئز»، سخنگوی فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا در منطقه اذعان کرد، در حملات ۱۶ و ۲۲ نوامبر سال ۲۰۱۵ میلادی جمعا ۵۲۶۵ گلوله ۳۰ میلیمتری حاوی اورانیوم ضعیف شده از جنگنده A-۱۰ نیروی هوایی آمریکا شلیک شده و حدود ۲۵۰ وسیله نقلیه را در صحرایی در شرق سوریه نابود کرده است.واشنگتن اعلام کرده که حملات اخیر، مواضع داعش در دیر الزور سوریه را هدف قرار داده است. با وجود اینکه این مناطق در مرز عراق واقع شده اند، اما پنتاگون تاکید کرده که این حملات به سوریه محدود بوده و در عراق دیگر از این مهمات استفاده نشده است.اولین بار در ماه اکتبر بود که پایگاه IRIN News استفاده آمریکا از اورانیوم ضعیف شده در سوریه را گزارش کرد، در آن زمان پنتاگون این خبر را رد کرد. اما بعد به دلیل تناقض در گزارش های مختلف مقامات وزارت دفاع آمریکا، واشنگتن مجبور به پذیرش این مسئله شد. موقعیت جغرافیایی بلندی های اشغالی جولانطرح رژیم صهیونیستی برای اشغال کامل بلندی های جولانروزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارانوت» طرحی را با عنوان «طرح راهبردی سیاسی» از سوی «یواف گالانت» وزیر شهرک سازی صهیونیستی و عضو کابینه امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی منتشر کرده و دیدگاه اسرائیل درباره بحران سوریه و حل آن، مبتنی بر تحقق منافع تل آویو مطرح کرد.این طرح که بیشتر شبیه رویایی کودکانه است، نه تنها ماهیت اجرایی و عملیاتی ندارد، بلکه هیچ توجهی به افکار عمومی و اکثریت مردم سوریه در آن لحاظ نشده است. این مقام صهیونیستی در طرح خود سعی کرده، از حساب مردم سوریه به هر یک از طرف های مداخله جو در بحران سوریه رشوه دهد تا منافع صهیونیست ها را بر آورده سازند. «یواف گالانت» وزیر شهرک سازی صهیونیستی و عضو کابینه امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستیگالانت در این طرح خواستار ممانعت از تشکیل محور ایرانی، سوری و لبنانی و به رسمیت شناخته شدن تمامیت ارضی رژیم صهیونیستی بر ارتفاعات اشغالی جولان از سوی سوریه می شود و تأکید می کند، این طرح در راستای منافع آمریکا، روسیه، اروپا و کشورهای مرتجع عربی است.بر اساس این طرح، رهبری طرح بازسازی سوریه با میلیاردها دلار برعهده آمریکا خواهد بود، البته به روسیه نیز اجازه ایجاد پایگاه در سوریه داده خواهد شد. این مقام امنیتی رژیم صهیونیستی مدعی شده که روند بازسازی سوریه بعد از به رسمیت شناخته شدن تمامیت ارضی رژیم صهیونیستی در ارتفاعات جولان از سوی سوریه و اقدام روسیه برای جلوگیری از مداخله ایران در سوریه امکان پذیر خواهد بود. جالب اینجاست که این مقام صهیونیستی طرح مذکور را به ویژه از جنبه اجرایی شدن، طرحی آرمان گرایانه خوانده و مدعی شده در صورت تعهد روسیه برای جلوگیری از حضور ایران در عرصه سوریه، اسرائیل و آمریکا با تغییر بشار اسد بر اساس منافع روسیه موافقت خواهد کرد. نقشه محورهای عملیاتی کُردها در ریف رقهآغاز عملیات کُردها در محور سوم ریف رقهگروه مسلح موسوم به نیروهای سوریه دموکراتیک در ادامه عملیات خود برای آزادسازی شهر رقه، عملیات «خشم فرات» را در محور سوم آغاز کرده و با پیشروی در محورهای شرقی و شمالی به ترتیب به ۵ و ۹ کیلومتری این شهر رسیدند. حرکت در محور سوم عملیات نیروهای دموکراتیک از بخش شرقی و روستای «مکمن» در حالی آغاز شد که کُردها تنها ۵ کیلومتر با شهر الرقه فاصله دارند. زره پوش های امریکایی در مسیر انتقال به رقهاین نیروها موفق شدند، با حمله به مواضع داعش دو روستای صیاد و حسن زید را به طور کامل آزاد و پاکسازی کنند. در محور شمالی نیز نیروهای دموکراتیک موفق شدند، با پاکسازی منطقه «سیلو» خود را به ۹ کیلومتری شهر رقه برسانند. کُردها در محور غربی تقریبا ۲۵ کیلومتر با رقه فاصله دارند. نقشه ۳ محور عملیاتی کُردها در ریف رقهادامه جنگ خونین درون گروهی تروریست ها در شمال حماهدر ادامه درگیری داخلی گروه های تروریستی در سوریه، منابع آگاه اعلام کردند که درگیری میان عناصر «جند الاقصی» و ائتلاف تروریستی «هیئه تحریر الشام» پس از چند ساعت آرامش شکننده مجددا در ریف شمالی حماه و جنوب ادلب سوریه آغاز شد.دیدبان حقوق بشر سوریه گزارش داد، عناصر این دو گروه تروریستی در اطراف روستای «تل عاس» در ریف جنوبی ادلب به شدت با هم درگیر شده و فرماندهان میدانی آنها دستور انتقال جنگ افزارهای سنگین و خودروهای زرهی از اطراف شهر خان شیخون به غرب آن را داده اند. به ترتیب پرواز پهپاد آمریکایی ، جنگنده روسی ، جنگنده های سوری در آسمان ادلببنابر اعلام دیدبان حقوق بشر سوریه ، در جریان این درگیری ها دستکم ۴۶ تروریست از دو طرف کشته شدند. از میان تروریست های کشته شده، عناصر الاقصی دستکم ۱۵ تروریست تحریر الشام را در جریان حمله به مقرهای این ائتلاف اعدام کردند، بیشتر این اعدام ها در منطقه خان شیخون صورت گرفته است. دوشنبه گذشته نیز مناطق تل عاس، رکایا، خان شیخون والتمانعة، در ریف جنوبی ادلب شاهد درگیری شدید این دو گروه بود. گروه تروریستی «جند الاقصی» و ائتلاف تروریستی «هیئه تحریر الشام» در ادلبتحریر الشام که به تازگی از ائتلاف گروه های تروریستی در شمال سوریه از جمله فتح الشام و نور الدین زنکی تشکیل شده، پیش تر موفق شده بود، بدون درگیری با جند الاقصی، کفرزیتا را تصرف کند.منبع : مشرق |
![]() |
↧
↧
February 20, 2017, 4:49 am
به گزارش ندای انقلاب، انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در ۲۳ آوریل ۲۰۱۷ (۳ اردیبهشت ۱۳۹۶) برگزار خواهد شد. اگر هیچکدام از نامزدها پیروز در کسب اکثریت آرا نشوند، دور دوم انتخابات بین دو نفر اول در ۷ می ۲۰۱۷ (۱۷ اردیبهشت) برگزار خواهد شد. «در میان نامزدها، از قدرتمندترین آنها میتوان به «مارین لوپن»، «امانوئل ماکرون»، و «فرانسوا فیون» اشاره کرد که مارین لوپن در بین همه ۱۴ نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری، تا بدین لحظه دارای جایگاه اول در نظرسنجیهای معتبر است. با این بهانه، به سراغ معرفی فقط نامزدهای پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال ۲۰۱۷ میرویم. همچنین جزییات ذیربط همچون نظرسنجیها بررسی خواهد شد. مارین لوپن / جبهه ملی فرانسه (FN)«ماریون آن پرین لوپن» (Marion Anne Perrine Le Pen) مشهور به «مارین لوپن» (Marine Le Pen)، رهبر حزب راستگرای «جبهه ملی» و فعلا اولین شانس در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه است. ۴۹ سال دارد. یک سیاستمدار باتجربه و رهبر جبهه ملی فرانسه از ۱۶ ژانویه ۲۰۱۱ است. حرفه او وکالت است. دختر جوانتر «ژان-ماری لوپن» است که جایگزین پدر در حزب راستگرای «جبهه ملی» شد. لوپن، از سال ۲۰۰۴ تاکنون عضو پارلمان اروپاست. حزب جبهه ملی در ۵ اکتبر ۱۹۷۲ توسط ژان ماری لوپن بنیان گذاشته شد. مارین در سال ۲۰۱۰ نامزد رهبری جبهه ملی فرانسه شد و در کنگره جبهه ملی در منطقه «تور» موفق شد که جانشین ژان-ماری لو پن بشود. در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۱، با کسب ۶۷ درصد آرا (۱۱٬۵۴۶ رای) به عنوان دومین رئیس جبهه ملی برگزیده شد. تفکرات و مواضعلوپن، تا حد قابل توجهی از پدر ملیگرای خود انعطافپذیرتر توصیف شده است؛ او خواهان کاهش مهاجرت به میزان قابل ملاحظه است، و این در در حالی است که پدرش میخواست آن را کلاً متوقف کند. لوپن همچون پدرش، قویا با ازدواج همجنسگرایان، سقط جنین، و عمل اوتانازی مخالف است. توضیح بسیار مهم اینکه که پوپولیسم به جریانی اطلاق میگردد که مردم را در مقابل نخبگانی که ناشایست و فاسد میداند قرار داده و تعریف میکند. علیه نماز جماعت مسلمانانسخنرانی مارین لوپن در جریان جلسهای در کمپین درونی حزب در لیون در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۰، موجب بروز جنجال شد. او در آن سخنرانی گفت که ممنوعیت تردد در خیابانهای عمومی و میدانها در سرتاسر فرانسه در هر جمعه جهت اجرای نماز جماعت مسلمانان مانند اشغال بخشهایی از خاک فرانسه است. این که او از جنگ جهانی دوم یاد کرده بود، موجب بروز ادعاهایی در رسانهها و سیاستمداران شد که او قیاس جنجالبرانگیزی با اشغال فرانسه به دست آلمانیها انجام داده است. برخی رسانهها و سیاسیون اظهارات وی را به شدت مورد انتقاد قرار دادند. گروههای اسلامی و اتحادیه حقوق بشر فرانسه از این گفته شکایت کردند. امام سابق مسجد جامع پاریس گفت گرچه قیاس وی پرسش برانگیز و محکومکردنی است، ولی او سؤال درستی پرسیده است. واکنش شدید به جاسوسیهای آمریکامارین لو پن در واکنشی شدید به جاسوسیهای آژانس امنیت ملی آمریکا از دولتهای متوالی در فرانسه اعلام کرد که آمریکا دوست و متحد فرانسه نیست و مقامات فرانسوی باید به خوشخدمتیهای خود به آمریکا پایان دهند. او شنودهای صورتگرفته از مقامات و مردم فرانسه را مغایر با امنیت ملی این کشور دانست و الحاق مجدد فرانسه به ناتو در دوران سارکوزی را یک اشتباه بزرگ دانست. از جملات مشهور او در مورد آمریکا میتوان به این جمله اشاره کرد: »آمریکا قدرتی هژمونیک و سلطهجو است که برای گسترش سلطه و نفوذ بر کشور ما دست به هر کاری میزند». «لوئی آلیو» همسر لوپن که وکیل، سیاستمدار، و قائم مقام حزب جبهه ملی از سال ۲۰۱۱ است / شوهر در مقام قائممقامی همسرش انتقاد به اتحادیه اروپا مارین لوپن از منتقدین سرسخت دیپلماسی و سیاستهای اتحادیه اروپاست و رفتار این اتحادیه در مقابل آمریکا را منفعلانه میداند. وی، در مصاحبه با شبکه خبری «راشا تودی» آمریکا را موجب منحرف شدن سیاست خارجی اروپاییها دانست که از آن دست به ورود به قضیه لیبی و سوریه اشاره کرد. او این سوال را مطرح کرد که چرا نباید هیچکدام از دولتهای اروپایی دارای استقلال رای در مورد صلح سوریه باشند. لوپن، سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا که به فرانسه هم تسری یافته را به شدت محکوم کرده و معتقد است که آمریکا همیشه خود را در راس توجه قرار میدهد و کسی صدای اروپاییها را نمیشنود. لوپن را به معنای واقعی کلمه اگر آمریکاستیز ننامیم، میشود کسی نامید که اصلا میانه خوبی با آمریکا ندارد. حمایت و انتقاد از اسراییللوپن که دل خوشی از مسلمانان ندارد و خواهان کاهش جمعیت آنها در فرانسه است، یک بار در مصاحبه با روزنامه هارآرتص چاپ تلآویو از موجودیت رژیم صهیونیستی دفاع کرد و ضمن «خانه» دانستن فرانسه برای یهودیان، انتقاد خود از اینکه یهودیان چرا باید از هراس اسلام رادیکال (!) به اسراییل پناه ببرند را اعلام کرد. او در گفتگوی خود حق انتقاد علیه سیاستهای اسراییل را نیز خواستار شد و از اینکه کسی به خاطر انتقاد از اسراییل به یهودیستیزی محکوم شود انتقاد کرد. همچنین پیشروی شهرکهای اسراییلی را سیاستی نادرست و اشتباه سیاسی دانست. خروج از افغانستانلوپن معتقد است که چرا باید فرانسه با هیمنهای که دارد مانند یک کشور مطیع از آمریکا پیروی کند. او، خواستار خروج نیروهای فرانسه از افغانستان و مستقل عمل کردن همچون فرانسه قدرتمند دوران «شارل دوگل» شده است. مخالفت با حمله به لیبی و سوریهلوپن، در سال ۲۰۱۱ با صدور یک بیانیه خواهان عدم مشارکت فرانسه در حمله به لیبی شد و آن را موجب شکلگیری رفتارات خشن بعدی و بروز اختلاف و جنگ داخلی در لیبی دانست. او، معتقد بود که مشارکت فرانسه در لیبی به رهبری آمریکا یعنی شکست سیاست خارجی فرانسه در دولت سوسیالیست «نیکلای سارکوزی». وی، پیروی فرانسه از آمریکا را یک خفت برای استقلال کشورش دانست و اخطار داد که متعاقب این اشتباه آمریکا و اروپا، سیلی از مهاجران اهل لیبی روانه کشورش خواهند شد. اخیرا نیز او در گفتگو با شبکه فرانس ۲۴، وضعیت اسفبار امروز لیبی را نتیجه سیاستهای غلط سارکوزی خوانده است. به باور لوپن، ادامه سیاستهای غلط سارکوزی که «فرانسوا اولاند» پیش گرفته، موجب شکلگیری و تقویت اسلام افراطی در لیبی و سوریه شده است. او حمایت غرب از گروههای تروریستی مخالف با اسد در سوریه را یک اشتباه فاجعهبار توصیف کرده است. رقابت در انتخابات ریاست جمهوریاین نامزد انتخاباتی، در آوریل ۲۰۱۱ در فهرست تایم ۱۰۰ که هر ساله توسط مجله تایم انتشار مییابد در رتبه ۷۱مین فرد تأثیر گذار سال ۲۰۱۱ میلادی قرار گرفت. لوپن، در آوریل سال ۲۰۱۲ از سوی جبهه ملی فرانسه نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرانسه شد و توانست با کسب ۶٬۴۲۱٬۴۲۶ رأی (معادل ۱۷٫۹۰٪ کل آرا) در رتبه سوم قرار گیرد که در تاریخ مبارزات سیاسی جبهه ملی فرانسه تا آن تاریخ بی نظیر بود. در تلاشی دیگر، در ژوئن ۲۰۱۲ از حوزه انتخابیه یازدهم «پادوکاله» وارد کارزار انتخابات مجلس ۲۰۱۲ فرانسه شد که رقابت را با اختلاف حدود ۱۰۰ رأی واگذار کرد و نتوانست به مجلس راه یابد. البته در همین انتخابات دو نماینده از فهرست جبهه ملی فرانسه از دیگر حوزههای انتخاباتی به مجلس فرانسه راه یافتند. در هر حال، مارین لوپن امسال با قدرت بسیاری وارد عرصه انتخابات شده و تا بدین لحظه موفق شده که در نظرسنجیها، بیشترین آرای مردمی را به خود اختصاص بدهد. پیشبینی میشود که اگر سیر اتفاقات به همین شکل پیش برود، لوپن را در میان دو نامزد دور نهایی انتخابات ببینیم. امانوئل ماکرون / حزب سوسیال لیبرال (EM)«امانوئل ژان-میشل فردریک ماکرون» (Emmanuel Jean-Michel Frédéric Macron) ۴۰ سال دارد و سیاستمدار و سرمایهگذار است او در سال ۲۰۱۴ در کابینه دوم «وال» به عنوان وزیر اقتصاد، صنعت و امور دیجیتال فرانسه منصوب شد. اما در ۳۰ آگوست سال ۲۰۱۶ به منظور رقابت به عنوان یک لیبرال اجتماعی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۷ استعفا داد. ماکرون، در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۶ حضور خود را به عنوان نامزد مستقل در انتخابات اعلام کرد. اوج فعالیت ماکرون در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در حزب سوسیال لیبرال بود. در سال ۲۰۱۲ و در دولت اولاند، به سمت دبیر کلی حزب رسید. وی تحت شعار «حرکت» وارد کارزار انتخاباتی شده و هماکنون سرسختترین رقیب ماریا لوپن محسوب میگردد. در بحث محیط زیست، به تعادل و توازن بین اجبارهای زیستمحیطی و الزامات اقتصادی باور دارد که آن را در ۵ محور قابل تحقق میداند: نوعآوری، سادهسازی، تقویت اثربخشی انرژی و کاهش استفاده از سوختهای فسیلی، رقابتپذیری انرژی، و فعال بودن در اروپا و جهان. دیدگاهها محیط زیستماکرون در تابستان ۲۰۱۶ به دفاع از سوخت گازوئیل پرداخت و معتقد بود که از آنجایی که این سوخت در قلب سیاست صنعتی فرانسه جای دارد، نباید مورد تحکم قرار بگیرد. او در حالی این اظهارات را داشت که کمی قبل، به خاطر رسوائی «ماموریت فولکس واگن» به شدت از سوی سایر اافراد حزب متبوعش مورد انتقاد قرار گرفته بود. این سیاستمدار لیبرال فرانسوی، موافق با انرژی هستهای است و این باور را دارد که انرژی هستهای «انتخاب فرانسه و انتخابی برای آینده» است. وی در سال ۲۰۱۶ پیشنهاد داد که فرانسه باید امنیت ذخایر خود را در اصلیترین مواد اولیه و مواد غذایی تامین نماید و آن هم باید در سه سطح صورت بگیرد: «اقتصاد دَوَرانی» {literal}{{/literal}۱{literal}}{/literal} و بازیافت جزییات مواد اولیه در پایان عمر هر محصول؛ تنوع مواد اولیه به جهت مقابله به موقع با خطرات ژئوپلتیک و سپس خلق فضای رقابتپذیری؛ به وجود آوردن معادن بزرگ در فرانسه تحت استانداردهای زیستمحیطی و اجتماعی. اتحادیه اروپا/ آمریکابرخی از تحلیلگران، ماکرون را یک فدرالیست و یوروفیل (طرفدار نظریه اتحادیه اروپایی) میدانند. ماکرون بارها اعلام کرده که خود را نه یک فدرالیست و نه یک یوروفیل میداند. حزب متبوع وی، تنها حزب حامی اتحادیه اروپا در فرانسه است. در ژوئن ۲۰۱۵، وی به همراه همتای آلمانی خود «زیگمار گابریل» طی یک بیانیه حمایت خود از «همبستگی اروپایی» را اعلام داشتند. تاکید وی بر همبستگی اروپایی از خلال تاکید بر اصلاحات سازمانی و اصلاحات بازار کار میگذرد. به اعتقاد او، باید یکسری اصلاحات ساختاری در نظام مالیاتی و حقوقی و دستمزدها در اروپا شکل بگیرد. وی به شدت معتقد به کنترل و نظارت بر سرمایهگذاری خارجی در اروپاست و معتقد است همانطور که آمریکا در این مورد با حساسیت کامل برخورد میکند، کشورهای اروپایی هم برای حفظ استقلال اتحادیه و پیشبرد ائتلاف باید اینگونه رفتار کنند. ماکرون، در سال ۲۰۱۵ مخالفت خود با خروج یونان از «منطقه یورو» (EuroZone) را اعلام و تاکید کرد که نباید یک معاهده ورسای دیگر در این مورد منعقد شود. او به شدت نسبت به عملکرد یونان و کشورهای اروپایی انتقاد دارد و معتقد است که خود آنها موجب به وجود آمدن بحران اقتصادی این کشور شدند. وی، برنامه اولاند برای تغذیه یونان را یک اشتباه دانسته و عملکرد صندوق بینالمللی پول را از ابتدای امر زیر سوال برده است. وقتی وی در مورد لزوم همبستگی مالی و اقتصادی اتحادیه اروپا سخن گفت، «یانیس واروفاکیس» وزیر دارایی کنونی دولت «لکسیس سیپراس» در یونان، او را تنها وزیر اولاند دانست که منطقه یورو را به خوبی میشناسد. او از حامیان «توافق وسیع تجاری و اقتصادی» (CETA) بین اروپا و کاناداست و معتقد است اگر چه هنوز زمان توافق وسیع با آمریکا فرا نرسیده اما نباید در را بطور کامل بر روی این کشور بست و حفظ ارتباط قوی با آمریکا لازم و ضروری است. سیاست خارجیدر جریان سوریه، ماکرون به شدت مخالف بشار اسد و قویا حامی تروریستهای مخالف وی است و بارها از سیاست دولت اولاند در قبال حمایت از شورشیان استقبال کرده است. در قبال رژیم صهیونیستی نیز، بارها از استقلال و سیاستهای اسراییل حمایت کرده، با جنبش «بایکوت، عدم سرمایهگذاری، و تحریم اسراییل» مخالف است، و معتقد است که چیزی به نام «دولت فلسطینی» را به رسمیت نمیشناسد. ماکرون و همسرش که ۲۴ سال از او بزرگتر است؛ به گفته وی، خانم «بریجیت تروگنیو» همسرش معلم دوران دبیرستان او بود / ماکرون ۴۰ سال دارد و تروگنیو ۶۴ سال مهاجرتماکرون، در یک بحث برخلاف سوسیالیستها همچون «وال» (نخستوزیر اسبق فرانسه) همگام با آنگلا مرکل آلمانی است و آن باز کردن درهای کشور به روی مهاجران میباشد. او مرکل را تحسین کرده و معتقد است هر چقدر که فرانسه مهاجر بپذیرد، به سود اقتصاد این کشور است. البته او به برنامه نظارت و کنترل مرزی تاکید بیشتری دارد و معتقد است که «فرونتکس» (سازمان گارد ساحلی و مرزی اروپا) باید در پرتوی امکانات و برنامه گستردهتر به کنترل و بررسی مهاجران بپردازد. دوره بررسی باید کوتاه باشد تا سره از ناسره مشخص گردیده و نیروهای مفید وارد خاک فرانسه شوند. مسلمانانماکرون در سخنرانی خود در جولای ۲۰۱۶ اعلام کرد که با منع ورود زنان مسلمانان و باحجاب به دانشگاهها مخالف است چرا که اصول جمهوری فرانسه با این قاعده منطبق نیست. او در گفتگویش با مجله «ماریان» گفت: «به نظر من، اینکه جامعه مسلمانان فرانسه را تحت فشار قرار میدهند اصلا با اصول دیم مسیحیت سازگار نیست. چرا نباید بگذاریم مسلمانها به زبان عربی که زبان دینشان است سخن بگویند. اصلا چه اشکالی دارد که تورات به زبان عربی به دیگران آموخته شود؟». شاید ماکرون با این سخنان قصد داشت که نظر یهودیان را هم به سمت خود جلب کند اما این اظهارات وی به شدت مورد عتاب و شکایت «سازمان مدارس مذهبی یهودیان فرانسه» (FSJU) قرار گرفت. امنیت و تروریسمماکرون معتقد است که لایحه اصلاحی «منع هرگونه بازداشت فرانسویالاصل و شهروند فرانسه به اتهام اعمال تروریستی» نمیتواند مشکل تروریسم در فرانسه را رفع کند و برای تامین امنیت داخلی در مقابل تروریسم باید بودجه سازمانهای اطلاعاتی فرانسه افزایش یابد. او به سیاستگذاری در جامعه امنیتی فرانسه در رابطه با ایجاد بخش خصوصی برای بعضی عملیاتهای اطلاعاتی معتقد است. این نامزد انتخاباتی طرحی به نام «گذرنامه فرهنگی» پیشنهاد داده که به باور او میتواند جوانان فرانسه را به مقابله با تروریسم تشویق نماید. فرانسوا فیون / حزب جمهوریخواه (LR)«فرانسوا شارل آمان فیون» (François Charles Amand Fillon) ۶۳ سال دارد و نخستوزیر سابق فرانسه در دولت «نیکولا سارکوزی» از سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۱۲ بود. یک بار در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۰ استعفا داد اما روز بعد، سارکوزی وی را دوباره به عنوان نخستوزیر انتخاب و وی را مسئول گزینش کابینه کرد. نقش فیون به عنوان مشاور سارکوزی در کمپین موفقیتآمیز ریاست جمهوری، به رسیدن او به این سمت انجامید. از افتخارات فیون این است که او به عنوان عضو حزب همبستگی برای یک جنبش مردمی، در سال ۲۰۰۲ به عنوان وزیر کار فرانسه انتخاب شد و دست به اصلاحاتی مهم در قانون کار این کشور زد. در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۶، دور اول رقابتهای درونحزبی حزب جمهوریخواه فرانسه برای تعیین نامزد این حزب در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۷ برگزار شد. فیون در دور اول با کسب ۴۴ درصد از مجموع آراء بالاتر از «آلن ژوپه» -نخست وزیر اسبق- و «نیکولا سارکوزی» قرار گرفت. در ۲۷ نوامبر ۲۰۱۶، دور دوم رقابتهای مقدماتی جمهوریخواهان فرانسه برگزار شد و فیون با کسب ۶۶ درصد از مجموع آراء بر ژوپه غلبه کرد و توانست به عنوان نامزد رسمی جمهوریخواهان فرانسه برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۷ معرفی شود. فیون همچنین از سال ۱۹۹۲ تاکنون دارای پستهای «رییس مجمع عمومی سارت»، «وزیر آموزش عالی و تحقیقات»، «وزیر پست و فنآوری اطلاعات»، «وزیر مسئول پست، ارتباطات رادیویی و فضا»، «رییس شورای منطقهای استان پیدلالوآر»، »وزیر رفاه و کار»، «وزیر آموزش عالی، اموزش ملی، و تحقیقات»، «عضو مجمع ملی»، «وزیر محیط زیست، راه و ترابری، توسعه، و مسکن»، و «نخست وزیر فرانسه» بوده است. او را میتوان به جرأت پرسابقهترین، باتجربهترین، و پرافتخارترین نامزد انتخاباتی کنونی فرانسه دانست.دیدگاهها سیاست خارجیوی خواهان ائتلاف با ولادیمیر پوتین در قبال جنگ داخلی سوریه و مبارزه با داعش است. فیون، از جمله سیاستمداران فرانسوی است که روابط بسیار نزدیکی با ولادیمیر پوتین دارد و به فرهنگ و تاریخ روسیه علاقه بسیاری دارد. وی، در نوامبر ۲۰۱۶ میلادی در مناظره با آلن ژوپه گفت: «من بار دیگر تأکید میکنم سیاستی که در طول چهار سال اخیر در قبال سوریه در پیش گرفتهایم، شکست خورده و باعث تشدید جنگ داخلی در این کشور شده است». فیون افزود: «باید در جستجوی راهکاری دیگر برای توقف جنگ داخلی در سوریه بود». وی، از سیاستهای فرانسوا اولاند -رئیس جمهور وقت فرانسه- در قبال روسیه انتقاد و تأکید کرد: «این سیاستها مسکو را به تشدید مواضع، انزوا و اقدامات ملیگرایانه وامیدارد». شاید شدیدترین موضع فیون علیه یک چیز را بتوان علیه سلفیگری و یا گروههای مرتبط به اخوانالمسلمین دانست. وی، خود را نماینده مبارزه با چیزی که آن را «فاشیسم اسلام» میخواند میداند. فیون، خواستار گفتگو با اسد در جریان سوریه شده است. اقتصاد، بودجه، و مالیاتاساسا در فرانسه، فیون را به عنوان یک لیبرال اصلاحطلب میشناسند. وقتی در سال ۲۰۰۷ بر کرسی نخستوزیر نشست، مدعی شد که یک دولت ورشکسته با کسری بودجه اسفبار را به دست گرفته است. او، قول داد که تا پایان دوره پنج ساله خود، این بحران را رفع نماید. فیون، در سال ۲۰۱۲ موفق شد که به وعده خود عمل کند. لذا، موضوع ثبت «قانون طلایی اقتصاد» در قانون اساسی را به رفراندوم گذاشت. وی، به لغو مالیات ثروتمندان معتقد است چرا که بر این باور است که این عامل موجب بدهکاری فرانسه میشود. او، علت این امر را بازپس کشیدن پای سرمایهگذار خارجی میداند. یکی دیگر از خصوصیات بارز و مشهور فیون که او را به همین سبب بسیار شبیه «مارگارت تاچر» میدانند این است که خیلی به بخش خصوصی و کوچک کردن دولت معتقد است. اصولا، به کاهش مشاغل دولتی و کاهش دستمزدها علاقه دارد. در سال ۲۰۱۶، نسبت به دولت اعتراض کرد و معتقد بود که برنامه مراقبت سلامت دولت باید با کمترین هزینه و پرداختها پیش برود. نامزد جمهوریخواهان معتقد است که سن بازنشستگی باید به ۶۵ سال افزایش داده شود و هر جوینده کار در ابتدا باید تحت آموزش فنی-حرفهای قرار بگیرد و سپس تحت اجبار مجبور به پذیرش شغل شود. مخالفت با همجنسبازان و سقط جنینفرانسوا فیون مخالف همجنسبازان و بالاخص ازدواج آنهاست اما معتقد است که اگر رییسجمهور شود، جلوی آنها را بصورت قانونی نمیگیرد. او بر این باور است که پذیرش فرزند توسط زوج همجنسباز هیچ توجیه و معنایی ندارد و با آن شدیدا مخالف است. او در مورد سقط جنین هم موضع مخالفی دارد اما پیشتر از این، علیه آن هیچگاه رای نداده است و آن را یک مسئله شخصی میداند.حاشیهاین روزها هیچ نامزدی نگرانتر از فیون نیست. هفتهنامه فرانسوی The Canard Enchaîné هفته گذشته افشا کرد نامزد کنونی و نخستوزیر پیشین (در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ میلادی) به شکلی صوری به استخدام پنهلوپه همسر ولزی خود اقدام کرده بوده و برای کاری که در واقع صرفاً یک عنوان جعلی بوده، ماهانه ۷۰۰ هزار یورو به او پرداخت کرده است (این مبلغ از ۵۰۰ هزار تا ۹۰۰ هزار یورو ذکر شده که دلیل آن پرداخت پول به فرزندان او علاوه بر همسرش است). گزارش کامل این قضیه را میتوانید از اینجا بخوانید. فیون به همراه همسرش «پنهلوپه کلارک» *جدول کامل نظرسنجیهای دور اول انتخابات ریاست جمهوری فرانسه با حضور ۱۱ کاندیدا را میتوانید در زیر مشاهده کنید: برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی، بر روی آن کلیک کنید. پانویسها: {literal}{{/literal}۱{literal}}{/literal} نوعی رویکرد در اقتصاد صنعتی است که در آن هدف اصلی عدم تولید پسماند و آلودگی، محافظت از محیط زیست و همزمان دستیابی به اقتصادی پایدار است.منبع : مشرق |
![]() |
↧
February 20, 2017, 4:56 am
به گزارش ندای انقلاب، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه در کنفرانس خبری امروز خود در خصوص اعزام هیئت ایرانی به عربستان گفت که «بعد از دریافت دعوتنامه از سوی عربستان این بحث راه افتاد و هیئتی در پنج اسفند یه عربستان میرود».سلطان قابوس اصرار داشت که اولین دیدار پس از دوران بیماریاش با مقامات ایران باشدوی در خصوص اظهارات مقامات ترکیه، عربستان ورژیم صهیونیستی و احتمال ائتلاف علیه ایران گفت: «سفر روحانی به عمان و کویت به دعوت آنها صورت گرفت و با توجه به ضیق وقت، بسیار کوتاه بود. علیرغم کوتاهی سفر یک نوع رکورد بود و کاملا کیفی بود و در هر دو کشور (رئیس جمهوری ایران) توسط پادشاه و امیر این کشورها استقبال و بدرقه شدند. سلطان قابوس اصرار داشت که بعد از بیماری اولین دیدارش با مقامات ایران باشد».«در این دیدارها، صحبتهای خوبی در خصوص منطقه انجام شد و دیدگاههای طرفین شنیده شد و احساس ما این بود که فضای خوبی برای همکاریهای منطقهای است . لذا در مباحثی که در سطح عالی در این دو کشور داشتیم در خصوص منطقه به آگاهیهای زیادی رسیدیم و گرایشات و ملاحظات آنها را دیدیم».مواضع (برخی طرفها در) مونیخ، تکراری و غیرقابل اعتنا هستند/ عربستان صدای واحدی نداردقاسمی در ادامه افزود: «با توجه به تحولات منطقه احساس میکنیم بدخواهانی (هستند که) نمیخواهند روابط ما با کشورهای منطقه شکل خود را طی کند و مواضع مونیخ تکراری است و برخی از آنها قابل اعتنا و جدید نیست. در یک کشور در حوزه خلیج فارس با تناقض جدی روبرو هستیم و نمیدانیم چه کسی آنجا حاکم است. زیرا همینقدر که مواضع منفی میشنویم گاهی پیامهای دوستی را دریافت میکنیم و لذا یک صدای واحد نیست و منتظریم تا یک صدای واحد دریافت کنیم تا بر اساس آن سیاست خود را دنبال کنیم. ما برای هیچگونه بد اخلاقی و اقدام متقابل پیش قدم نخواهیم بود اما آنها که ناپخته رفتار میکنند بدانند که صبر ایران هم حدی دارد».صبر ما در برابر ترکیه حدی دارد«ترکیه از همسایگان مهم ماست و بعد از کودتا بخصوص از کمکهای زیادی از ما برخودردار بودند اما وضعیت نامطلوب در این کشور باعث شده تا رفتار ناهنجاری داشته باشند و این رفتار بیشتر از روی عصبانیت از گیر افتادن در یک گرفتاری است که ناشی از مشکلات داخلی و مشکلات خارجی شان است. ما علاقمند نیستیم که این گفتمان وجود داشته باشد و ما صبوری میکنیم اما صبر ما هم حدی دارد و امیدوارم با ذکاوت و هوشیاری بیشتری رفتار کنند و امیدوارم این مسائل تکرار نشود که اگر چنین شود ما قطعا سکوت نخواهیم کرد».ایران در بهترین شرایط همکاری و تفاهم با روسیه است/ معارضان بین خودشان اختلاف داشتندسخنگوی وزارت امور خارجه در خصوص نشست آستانه و اظهارات جابری انصاری، معاون عربی و آفریقای وزارت خارجه در خصوص نتایج آن گفت: «آقای انصاری نماینده ویژه ما در آستانه و مذاکرات سه جانبه است. ما در بهترین شرایط همکاری و تفاهم با روسیه هستیم و هیچ اختلاف نظری در این برهه و آستانه ۲ نداشتهایم. اختلاف نظری بین گروههای معارض بود که باعث شد هیئت ترک هم با تأخیر و هم با سطحی پایینتر شرکت کرد».«مسئله سوریه بسیار پیچیده است و لذا طبیعی است که برای رسیدن به تفاهم و راهکارها سعی زیادی لازم است. (نشست) آستانه ٢ اجلاس موفقی بوده و علیرغم برخی تلاشهای خاص برای نشان دادن شکست آن، ما در نهادینهکردن اجلاس آستانه موفق بودهایم. آمادگیهای لازم صورت گرفته تا به اجلاس ژنو برسیم و هر جا لازم باشد این سه کشورِ ضامن حضور خواهند داشت».ایده ترکیه برای ایجاد منطقه امن در سوریه غلط استقاسمی در خصوص موضع ترکیه در خصوص ایجاد منطقه امن گفت: «نشست آستانه به معنای آن نیست که همه دیدگاهها درباره سوریه یکسان است. این ایده ترکیه غلط است و مشکلات را بیشتر خواهد کرد و از جانب ما قبول نیست و ما ان را مردود میدانیم».بحث ریزگردها موضوعی منطقهای و نیازمند کار مشترک استوی در خصوص فعالیتها برای مقابله با ریزگردها گفت: «این یک بحث منطقهای است که کار عملی مشترک را میطلبد و کانال آن وزارت امور خارجه است و همکاری داخلی با سازمان محیط زیست وجود دارد تا برای این وضعیت تلخ در جنوب کشور راهکارهایی پیدا شود».سخنگوی وزارت خارجه در خصوص تحولات داخلی ترکیه و تندتر شدن موضع سیاست خارجی آن گفت: در خصوص مسائل داخلی ترکیه صحبت نمیکنم. آن سمت و سویی که ممکن است در ترکیه اتفاق بیافتد میتوان آرزو کرد که این کشور یک همسایه و دوست خوب برای ما بماند و کشوری باشد که برای صلح و امنیت منطقه کمک کند و دعا کنیم که از این مسیر سخت که گرفتارش است عبور کند. در ترکیه اشتباهاتی رخ داده و از گروههایی حمایت کردهاند و وضعیت اقتصادی نابهنجاری دارند و این موضعگیریها طبیعی است.بیش از ۵۰ کشور در اجلاس بینالمللی فلسطین شرکت میکنندقاسمی درباره اجلاس بینالمللی فلسطین گفت: »بیش از ۵۰ کشور در اجلاس فلسطین در تهران حضور خواهند یافت و بیش از ۱۸ رییس پارلمان حضور دارند و همچنین گروههای مقاومت فلسطینی حضور خواهند داشت».وی در خصوص کلاهکهای هستهای رژیم صهیونیستی گفت: «این رژیم به هیچ قانونی اعتنا نداشته و تهدیدی برای کل منطقه و جهان است. بحث اتمی این رژیم طی سالهای گذشته همواره در دستور کار جمهوری اسلامی بوده و نیاز به یک اراده جدی است تا این رژیم را از سیاست خود بازدارد».سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در خصوص حکم اخیر دادگاه کانادایی گفت: «این موضوع هنوز آغاز نشده و پیگیری میشود. این حکم جدید است ولی ما در بخشهای زیربط بهدنبال بررسی موضوع هستیم و راهکارها را دنبال خواهیم کرد. این رأی غیر قابل قبول است و ما آن را محکوم میکنیم».اجلاس مونیخ فرصتی خوب برای تبادل دیدگاهها و نظرات استقاسمی در خصوص رایزنیهای عراقچی و گفتگوها درباره برجام گفت: «تعداد زیادی ملاقات در مونیخ طراحی شده بود که علاقمند بودند با وزیر خارجه دیدار داشته باشند. در اینگونه مذاکرات طیفی از مسائل با توجه به زمان و وقت مطرح میشود. در خصوص برجام نیز ما آخرین دیدگاههای خود را مطرح کرده و میکنیم و آنها نیز نظرات خود را عنوان کردهاند. ماهیت اجلاس مونیخ مشخص است و با توجه به حضور شخصیتهای سطح بالای جهانی فرصت خوبی است هم برای ما و هم سایرین تا دیدگاههای یکدیگر را مطرح کرده و بشنوند».وی در خصوص راهکار پایان ادعاهای تکراری علیه ایران در منطقه گفت: «هیچگاه وضعیت ثابت نمیماند و در حوزه سیاست هم همیشه شاهد تغییر و تحولات هستیم. امیدوارم با این کشورها با سیاست حسن همجواری این وضعیت تغییر کند و امیدوارم با تلاشهای صورت گرفته شاهد تغییر وضعیت و بهبود اوضاع باشیم. در این وضعیت هیچکس سودی نخواهد برد و ما وظیفه داریم که به تثبیت صلح و ثبات و مبارزه با تروریسم کمک کنیم».«ما نوع روابط با کشورها را خودمان تصمیم میگیریم و سیاست ما در گسترش روابط با عراق پایدار است و امیدوارم عراق هم روز به روز در تثبیت وضعیت خود توانمندتر شود».قاسمی در خصوص استفاده از کارت ایران در روابط روسیه و آمریکا گفت: «صحبتهایی در برخی اندیشکدهها هست اما درباره آینده روابط آمریکا و روسیه قضاوتکردن زود است و مشکلات عمیق و ریشهای و ایدئولوژیک در روابط دو کشور وجود دارد. امریکا علاقمند به روسیهای مقتدر نیستند و روسیه نیز مسائل خود را در اوکراین و شرق اروپا و خاورمیانه دارد. ایران هم منافع خود را دارد و این سیاست را با پیگیری منافع ملی خود دنبال میکند».سخنان بیربط اردوغان مصداق ندارندسخنگوی وزارت خارجه کشورمان در خصوص اتهامات مطرح شده علیه ایران از سوی ترکیه گفت: «مواضع غیرقابل انتظار و غیردوستانه از سوی رئیس جمهوری ترکیه در بحرین داشتیم که به دلیل شرایط داخلی و منطقهای وی دچار احساست خاصی بود که کلماتی را در این فضا داشتند که پاسخ آن داده شد. این سخنان بیربط در مورد ایران مصداق ندارد و ایران برای کمک به صلح و ثبات و امنیت در عراق و سوریه و حتی ترکیه کمک کرده و نقش ایران سازنده است. این یک نوع فرافکنی است که ناشی از شکست آمال و آرزوها و نرسیدن به اهدافی که ظرف مدت کوتاهی تصور میشد حاصل شود اما نشد».«ما شفافترین موضع را داریم و از ابتدا هم همینطور بوده است. ما از ابتدا گفتیم برای چه در عراق و سوریه هستیم. وضعیت امروز درست رفتار کردن ایران و بیراههرفتن آنها بوده که این سخنان بیربط را تا حدی توجیه میکند».با دولت جدید آمریکا هیچ ارتباطی نداریموی در خصوص ارتباط ایران و آمریکا برای برطرف کردن مسائل مربوط به برجام گفت: «ما با دولت آمریکا رابطهای نداریم و در گذشته هم نداشتیم و آنچه برای مدتی ما را مربوط کرد، مذاکرات هستهای بود. ما هیچ ارتباطی با دولت جدید آمریکا نداریم. آنچه درباره برجام باقیست فنی است که کانال آن مشخص است و خود آژانس خواهد بود. بدعهدی آمریکا در برخی حوزهها از جمله امریکا وجود دارد که ریشه آن بدعهدی آمریکا و برخی مسائل است».سخنگوی وزارت امور خارجه در خصوص طرح تکریم "شهدای بهمن و اسفند" گفت: «این یک طرح بسیار خوب است و بر این اساس روز ٧ اسفند که روز یادبود شهدای وزارت خارجه است برنامهریزی جامعی برای آن در نظر گرفته شده است».قاسمی در خصوص خبر وزارت خارجه مصر در خصوص ارتباط ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس گفت: «این مطلب جدیدی نیست و ما مدتهاست در این خصوص فکر میکنیم و پیامهای مثبتی دریافت شده و عزم ما برای بهبود روابط با این کشورها وجود دارد».برگزاری رفراندوم در جمهوری خودخوانده قرهباغ اقدامی ناپسند و غیرقابل قبول استوی در خصوص برگزاری رفراندوم برای منطقه قرهباغ گفت: «رفراندوم امروز جمهوری خودخوانده قرهباغ که سیستم نیمه ریاستی را به ریاستی تبدیل میکند اقدامی ناپسند و غیرقابلقبول است و این موضوع هیچ راه حلی را برای این بحران بوجود نخواهد آورد . هیچ یک از این اقدامات نه قابل قبول است و نه کارساز در این منطقه حساس».سخنگوی وزارت خارجه در خصوص حضور حماس برای اولین بار در نشست مونیخ گفت: «درهای این اجلاس به روی همه باز است و دولت حماس هم در آن شرکت کرده است».قاسمی در خصوص سفر رحیم پور، معاون اسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه به مسکو و حضور در نشست گفتگوهای صلح افغانستان گفت: «در این خصوص اجلاسهایی در دنیا برگزار شده است. ایران در سطح معاون وزیر در این اجلاس شرکت داشت. مجموع مسائل مربوط به افغانستان مورد بررسی قرار میگیرد. این یک نشست مشورتی است و نه سازمانی است و نه مجموعه متشکل و مشخص. دفعه گذشته تعداد حاضران کم بود و اینبار با حضور ایران و هند افزایش یافته است».دولت بحرین، مسائل داخلی خود را امنیتی نکندقاسمی در خصوص خبرهای منتشر شده درباره تبعید شیخ عیسی قاسم به ترکیه گفت: «من خبر رسمی ندارم. دولت بحرین مسائل داخلی خود را امنیتی نکند و اینگونه اقدامات راهکار نهایی نخواهد بود و ما امیدواریم بتوانیم با همین دولت و همین بحرین همکاریهای بیشتری داشته باشیم و آنها به راهی نروند که در منطقه قبلا امتحان شده و وضعیت را در آن کشورها با تغییراتی روبرو کرده است».قاسمی در خصوص خبرهای منتشر شده درباره تبعید شیخ عیسی قاسم به ترکیه گفت: من خبر رسمی ندارم. دولت بحرین مسائل داخلی خود را امنیتی نکند و اینگونه اقدامات راهکار نهایی نخواهد بود و ما امیدواریم بتوانیم با همین دولت و همین بحرین همماری های بیشتری داشته باشیم و انها به راهی نروند که در منطقه قبلا امتحان شده و وضعیت را در ان کشورها با تغییراتی روبرو کرده است.وی در خصوص پیشنهاد ظریف برای تشکیل کمیته گفتگوهای منطقهای گفت: «تنها راه رسیدن به صلح و ثبات چیزی جز گفتگو نیست و از بیرون از منطقه چیزی جز نا امنی وارد نمیشود».منش جمهوری اسلامی ایران با منش نومتولدشدگان (عربستان) متفاوت استوی در خصوص تضمین ایران از عربستان برای حج سال اینده گفت: «ما جمهوری اسلامی هستیم و منشمان با نومتولدشدهها و تازه به دوران رسیدهها متفاوت است ولی هرگز از منافع کشور و مردممان کوتاه نخواهیم آمد. ما از تجارب پیشین برای حج سال اینده بهره خواهیم برد. و همه دغدغه های ما مکتوب شده و در نشستی که خواهند داشت با جدیت صحبت خواهند کرد و امیدوارم با جدیتی که دولت عربستان خواهد داشت به یک نتیجه مثبتی برسیم».مراسم اقامتگاه سفیر سوئد، امری معمول و طبق قاعده بودسخنگوی وزارت خارجه در خصوص حضور مقامات ایران در اقامتگاه سفیر سوئد گفت: «٣٧ سال است این اتفاق در کشور رخ میدهد و در همه جای دنیا نیز همینطور است. به دلایل و بهانههای مختلف مراسمی را برگزار میکنند و مدعوینی را دارند. ما روز ملی خود در نقاط مختلف را دعوت میکنیم و جشن میگیریم. نوع دیگر این است که وقتی مقام بلندپایه به کشوری دعوت میشود معمولا سفیر ان کشور مراسمی برگزار میکند و افرادی را دعوت میکند و اقدام متقابل معمولا صورت میگیرد. نخست وزیر سوئد برای اولین بار به ایران آمد و یک هیئت بلندپایه وی را همراهی میکرد و در پایان این حضور سفیر این کشور برنامهای ترتیب داد و با توجه گفتگوهایی که انجام شده بود تلاش شد تا همکاری بیشتری صورت بگیرد. لذا ۵ سند در کاخ سعدآباد به امضا رسید. در ادامه آن بحث و برای کار جدی و عملی در این خصوص که توصیه مقام معظم رهبری مراسمی برگزار شد در اقامتگاه سفیر که مراسم افتتاح دفتر بازرگانی سوئد در ایران انجام شد و هیچ خطایی صورت نگرفت و با توجه به حضور نخستوزیر، وزرایی از ایران حضور داشتند که سطحی معقول و با اطلاع وزارت خارجه انجام گرفت».«در خصوص نوع بوشش آنها در اقامتگاه نیز ما طبق کنوانسیون وین نمیتوانیم ایرادی بگیریم یا نظری بدهیم، همانطور که آنها نمیتوانند نظری در این خصوص درباره سفارت ما داشته باشند».منبع: تسنیم |
![]() |
↧
↧
↧
↧
به گزارش ندای انقلاب، ۲۷ فروردین همهپرسی اصلاحات قانون اساسی در ترکیه انجام میشود تا اختیارات کشور را در دستان رئیسجمهور آن متمرکز کند. مسئولان آنکارا کار و زندگی خود را رها کرده و برای تبلیغ انتخابات برنامه تور اروپا را تنظیم کردند اما اجازه فرود آنها وقتی میان زمین و آسمان بودند، لغو شد. جالب اینکه آلمان از این تصمیم حمایت کرد و احتمال دارد دولتهای دیگر نیز سفر تبلیغاتی مقامات ترکیه را تعلیق کنند.این اتفاق خشم آنکارا را برانگیخته است. اردوغان رئیسجمهور و چاوشاغلو وزیر خارجه از سویی هلند و آلمان را به تمایلات «نازیستی و فاشیستی» متهم کردند و از سوی دیگر مخالفان داخلی همهپرسی را دنبالهرو دشمنان ترکیه و دولتهای مداخلهگر خارجی قلمداد نمودند.اما به راستی چرا در حالی که دولت هلند به چاوشاوغلو اجازه مسافرت داده بود، ناگهان به لغو آن راضی شد؟ آنچه در بیانیههای رسمی از سوی مارک روته، نخستوزیر هلند اعلام شد، عدم رعایت شرایط امنیتی برای تجمع بود، اما ...به نظر میرسد حزب حاکم در ابتدا برآورد درستی از میزان حضور ترکها در گردهمآیی و سخنرانی چاوشاوغلو در شهرهای پرجمعیتی مانند روتردام نداشته است. در حالی که تنها چند روز تا انتخابات سراسری هلند در ۲۵ اسفند باقی مانده بود و روته و حزبش به شدت تحت فشار تبلیغات احزاب ملیگرا قرار دارند، اینگردهمآیی بزرگ از مهاجران ترک به ویژه اگر با حضور زنان محجبه، زدوخورد یا انفجار تروریستی همراه میشد، یک بمب تبلیغاتی را در اختیار ملیگرایان قرار میداد.ماهها است گروههای تندرو ملیگرا به رهبری گیرت ویلدرز، سیاستمدار اسلامستیز هلندی به مردم وعده میدهند در صورت پیروزی، مرزهای کشور را به روی مهاجران میبندند، پوشیدن روسری را در سراسر کشور ممنوع میکنند و اجازه نمیدهند فرهنگ و اقتصاد هلند از حضور این اقشار صدمه بخورد. بدیهی است در چنین شرایطی، تجمع بزرگ با حضور یک سیاستمدار خارجی یعنی چاوشاوغلو میتوانست احساس نیاز به پیروزی میلگرایان را در مردم هلند تقویت کند.شهروندان خشمگین در استانبول پس از اقدام هلند، پرچم ترکیه را بر کنسولگری آن کشور نصب کردنداقدام نخستوزیر که عضو حزب «مردم برای دموکراسی و آزادی» است، حتی اگر ملیگرایان تندرو را از رسیدن به مناصب عالی هلند باز ندارد، فرصتی برای حزب او است، زیرا پذیرش درخواستهای پیگیرانه ویلدرز برای ممنوعیت برگزاری میتینگ ترکها میتواند نشاندهنده حسن نیت باشد، حسن نیتی که در صورت پیروزی ویلدرز بدون پاسخ نمیماند. ویلدرز ادعا کرده در هفتههای اخیر فشار زیادی بر دولت آورده تا میتینگ ترکها لغو شود. او ممکن است در لحظات آخر، تهدیدهای جدیدی را متوجه روته کرده باشد.حمایت آلمان از تصمیم هلند نیز در همین راستا است، زیرا سال جاری انتخابات مشابهی پیشِ روی آنگلا مرکل قرار دارد و حضور میلیونی ترکها و ترکتباران در آلمان میتواند ابزار تبلیغاتی خوبی برای رقبای او فراهم کند. اما علاوه بر این، سیاست ترکیه در عبوردادن مهاجران مسلمان به سمت اروپا خشم بسیاری از مقامات کشورهای اروپایی را برانگیخته است.این اتفاق حتی اگر بر اثر ندانمکاری تیم اردوغان و عجله آنها برای تبلیغ پرفشار همهپرسی رخ داده باشد، فعلاً او دارد با زیرکی این تهدید را به فرصتی برای حزب عدالت و توسعه تبدیل میکند و رأی مثبت به همهپرسی را مساویِ غرور ملی در برابر دولتهای خارجی مداخلهگر نشان میدهد. از آن سو نیز حتی اگر مقامات آمستردام به اشتباه در ابتدا اجازه سفر تبلیغاتی به چاوشاوغلو را صادر کرده بودند، فعلاً در حال بهرهبرداری انتخاباتی و گرفتن ژستهای ملیگرایانه و حفاظت از امنیت مردم هستند.منبع : مشرق |
![]() |
↧
به گزارش ندای انقلاب، درگیری و تنش موجود میان هلند- آلمان با ترکیه یکی از مسائل مهم روز به شمار میآید. این درگیری از زمانی آغاز شد که "مولود چاووش اوغلو" وزیر خارجه ترکیه برای شرکت در کمپین حمایت از اصلاحات قانون اساسی به هلند سفر کرد ولی کشور هلند اجازه فرود به هواپیمای ایشان را نداد و همین اقدام باعث شعلهور شدن خشم ترکها گردید.اولین عکسالعمل توسط مولود چاووش اوغلو صورت گرفت و ایشان این اقدام را بهشدت محکوم کرد. اردوغان در مرحله بعد با توبیخ هلند و محکوم کردن اقدامات آنها، این رفتار را مغایر با عرف بینالمللی به شمار آورد و از ورود تمامی هواپیماهای هلند به خاک ترکیه جلوگیری کرده و ترکیه را منطقه پرواز ممنوع هلندیها نامید. وی در ادامه هلند را استمرار دهنده مسیر فاشیسم و اقدامات آنها را تلاشی در راستای مانعتراشی برای تصویب اصلاحات قانون اساسی و شرکت مردم در رفراندوم ۱۶ نیسان به شمار آورد.در ادامه درگیریها کشور آلمان و شخص آنگلا مرکل که به خاطر سیاستهای ترکیه در باز گذاشتن درهای این کشور برای عبور مهاجرین بهسوی اروپا بیشترین ناراحتی را از ترکیه داشت به حمایت از هلند برخاست و اقدامات ترکیه را بهشدت محکوم کرد. ورود آلمان به بحث و حمایت از هلند باعث شعلهور شدن خشم اردوغان و رهبران حزب عدالت و توسعه گردید؛ بنابراین آنها در اقدامی مشابه هلند و آلمان را بازمانده فاشیسم و نازیسم و ادامه دهنده اقدامات نو فاشیستی و نو نازیستی در جهان معاصر به حساب آوردند.اردوغان نیز در ادامه همین تنشها از کشورهای جهان درخواست کرد تا هلند را تحریم نمایند. همچنین اردوغان با تهدید دو کشور هلند و آلمان (که دارای جمعیت قابلتوجهی از ترکها هستند) به آنها گوشزد کرد که مراقب خشم ترکها باشند.اردوغان و چاووش اوغلو همچنین این اقدام را تلاشی سازمان یافته بر ضد حزب عدالت و توسعه به شمار آورده و از مردم خواستند تا با حضور خود در انتخابات از عظمت و استقلال کشور دفاع نمایند. لیکن در همین راستا راهپیماییهایی در خود ترکیه و اعتراضاتی نیز در هلند و آلمان برای حمایت از اردوغان و سیاستهای او شکل گرفت.اما مسئلهای که بیش از همه در این حوادث جلب نظر میکند تلاشهای رهبران حزب عدالت و توسعه برای تحریک احساسات ترکان و کشاندن آنها بهپای صندوقهای رأی است. درواقع اردوغان با استفاده از اقدامات هلند و آلمان، در برنامههای تلویزیونی مختلفی حضور یافت و ضمن محکوم کردن اقدامات این دو کشور، از مردم خواست تا در مقابل فتنههای خارجی بایستند.اردوغان با گره زدن پیروزی رفراندوم ملی ۱۶ نیسان به عزت، عظمت و تاریخ ترکها تلاش فراوانی برای برانگیختن احساسات ملیگرایانه بر ضد مخالفان داخلی رفراندوم نیز به کار برد. در نتیجه این اقدام هلند ابزاری جدید برای اردوغان فراهم نمود تا به وسیله آن مخالفان رفراندوم را ایادی و مزدوران خارجی و از مخالفان استقلال بنامد و آنها را خاموش کند.بهعبارتدیگر، اردوغان این اقدام هلند را به ابزاری قوی برای تحریک احساسات ملیگرایانه ترکها از یکسو و وسیلهای برای کنترل و سرکوب مخالفان داخلی از سوی دیگر تبدیل کرد و با گره زدن مخالفان داخلی به کشورهای خارجی تلاش نمود آنها را مزدورانی وابسته و اصلاحات خود را در راستای اراده ملی و عظمت کشور معرفی کند. البته سیاست و برنامه اردوغان در این قضیه بسیار شبیه به سیاست او در جریان کودتا بود؛ چراکه دقیقاً و مانند همان جریان، هم تلاش شد احساسات ملی در راستای اهداف حزب عدالت و توسعه تحریک شود و هم مخالفان داخلی خلع سلاح گردند.بنابراین به نظر میرسد، تیم رسانهای اردوغان و شخص او که بهشدت مورد هجوم مخالفان داخلی و مظنون به گسترش اختیارات خود و استبداد شخصی بودند و در حالت تدافعی به سر میبردند؛ از این اقدامات هلند و آلمان نهایت استفاده را برده و حالتی تهاجمی به خود گرفتهاند و تلاش مینمایند با استفاده از خشم ملی، میدان بازی را از رقبای خود بربایند.منبع : مشرق |
![]() |
↧
به گزارش ندای انقلاب، رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در برنامه تلویزیونی ۱۳ مارس (۲۳ اسفند) اعلام کرد که در اسرع وقت پاسخ دیپلماتیک رفتارهای ناپسند هلند را خواهیم داد. او ضمن محکوم کردن رفتار هلند به این کشور هشدار داد که منتظر پاسخ سخت ترکیه باشد. او رفتار هلند را رفتاری غیرانسانی، غیر دیپلماتیک و غیرمتداول و مغایر با قوانین بینالمللی دانست. اردوغان در ادامه گفت: «بهتر است هلند کمی سنجیدهتر رفتار کند. ترکیه دیگر ترکیه سابق نیست. ترکیه امروز نیرومندتر شده است و البته همین توان ترکیه، آنها (غربیها) را مستأصل کرده است. چراکه نمیتوانند شاهد عظمت ترکیه باشند.» او با تکرار درخواست سابق خود از همه ملت ترکیه خواست که با شرکت در همهپرسی ۱۶ نیسان پاسخ جهانیان را بدهند.اردوغان در ادامه با توصیف رفتارهای مرکل در مقابل ترکیه، او را بازمانده نازیسم و سردمدار نو نازی گری در جهان نوین دانست و از همه خواست که مراقب رشد فاشیسم و نازیسم باشند. اردوغان با تهدید مرکل اعلام کرد که او باید از اقدامات خود شرمگین باشد.به نظر میرسد اقدامات و شعارهای اردوغان و تأکید او بر پاسخ ملت در همهپرسی ۱۶ نیسان، ابزار جدید حامیان حزب عدالت و توسعه برای جلب نظر ملیگرایان در ترکیه است. چراکه اردوغان بهخوبی میداند درصورتیکه همهپرسی رأی نیاورد جایگاه حزب عدالت و توسعه در قدرت و در افکار عمومی ترکیه متزلزل خواهد شد و حتی ممکن است همین شکست به ابزاری برای محکومیت اقدامات خودسرانه اردوغان تبدیل شود. البته شکست اردوغان در رفراندوم ۱۶ نیسان با توجه به شکلگیری شکاف عظیم میان ارتش سکولار و حامیان حزب عدالت و توسعه، میتواند نویدگر کودتایی جدید نیز باشد؛ بنابراین اردوغان تمام تلاش خود را به کار بسته تا با برانگیختن احساسات ملیگرایانه و شور مردم، آنها را به پای صندوقهای رأی بکشاند و برای اصلاحات خود از آنها رأی بگیرد.منبع : مشرق |
![]() |
↧
به گزارش ندای انقلاب، شاید توصیف «اسرائیل از تار عنکبوت سستتر است» که سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله، در یکی از سخنرانیهای خود پس از جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ درباره رژیم صهیونیستی اعلام کرد، امروز، بیش از گذشته نمود پیدا کرده است.این مسئله در اظهارات غیرمستقیم سران اسرائیلی دیده میشود و در حالی که رژیم صهیونیستی روز یکشنبه با افتخار و شادمانی از سامانه موشکی جدید به نام «فلاخنِ (قلابسنگ) داوود» برای مقابله با توان موشکی حزبالله رونمایی کرد، کارشناسان اسرائیلی خیلی زود درباره کارآیی آن ابراز تردید کردهاند.«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل نیز این سامانه را کامل کننده چتر پدافندی این رژیم در مقابل حزبالله خواند اما تحلیلگران اسرائیلی معتقدند این سامانه عملا در برابر شلیک شدن همزمان چند صد موشک، موفق نخواهد بود.«ییفتاچ شاپیر» رئیس پروژه توازن نظامی خاورمیانه در اندیشکده مطالعات امنیتی داخلی اسرائیل (INSS) معتقد است با اینکه سامانه موشکی جدید میتواند خدمت بزرگی برای پدافند هوایی صهیونیستها باشد اما مقابله با «رگباری از هزاران موشک، سخت خواهد بود».شاپیر در گفتوگو با روزنامه «جروزالم پست» گفت: «آن (فلاخن داوود) میتواند با تهدیداتی که "گنبد آهنین" توانایی خنثی کردن نداشت، مقابله کند اما همهچیز همیشه ۱۰۰ درصد نیست. هر سامانه دفاعی آسیبپذیر است».تحلیلگران نظامی مدتهاست که به کابینه رژیم صهیونیستی هشدار میدهند که اسرائیل با خطر شلیک همزمان هزاران موشک «حزبالله» که میتواند در جنگ احتمالی آتی، روزانه به سمت مناطق اشغالی فلسطین پرتاب شود، مواجه است. صهیونیستها مدعی هستند حزبالله بیش از ۱۰۰ هزار موشک در زرادخانه خود برای اسرائیل کنار گذاشته است.این روزنامه تاکید میکند حتی اگر نیروی هوایی اسرائیل بتواند تعداد زیادی از موشکها را بزند، اما بازهم به مقدار کافی موشک در حال شلیک باقی مانده که بتواند سامانههای موشکی تخلیه شده را در بردهای مختلف و همزمان تهدید کند. این خطر زمانی بیشتر میشود که گروه دیگری مانند «حماس» در غزه به حملات موشکی حزبالله بپیوندد.شاپیر موضوع هزینه سنگین مالی را نیز یادآوری کرد.او با توجه به هزینه مالی که هدف قرار دادن هر موشک پرتاب شده میتواند برای رژیم صهیونیستی داشته باشد، اضافه کرد: «کابینه اسرائیل باید تصمیم بگیرد (در صورت حملات گسترده) از چه مناطقی و چه چیزهایی دفاع کند. با اینکه حزبالله معمولا تاسیسات امنیتی و استراتژیک اسرائیل مانند پایگاههای نظامی را هدف میگیرد اما اگر زمانی مناطق مسکونی مورد حمله قرار بگیرد، سران اسرائیلی باید تصمیمگیری کنند که از کدام دفاع شود. این انتخابی بسیار سخت برای آنها خواهد بود».هر موشک رهگیر سامانه «فلاخن داوود» ۱ میلیون دلار، هر موشک سامانه «پیکان» ۳ میلیون دلار و هر راکت «گنبد آهنین» ۱۰۰ هزار دلار قیمت دارند و در صورتی که رژیم صهیونیستی بخواهد با هزاران موشک شلیک شده در روز مقابله کند، بار مالی بسیار سنگین و هزینه نجومی برای آنها خواهد داشت. نیروی هوایی رژیم صهیونیستی روز یکشنبه طی مراسمی اعلام کرد که سامانه موشکی جدید «فلاخن داوود» (David's Sliing) عملیاتی شد.این سامانه پدافند موشکی به ادعای صهیونیستها قابلیت رهگیری و هدف قراردادن موشکهای میانبرد در فاصله ۴۰ تا ۳۰۰ کیلومتری و همچنین چرخش ۳۶۰ درجه را دارد که محصول مشترک شرکت «رِیتون» آمریکا و شرکت «رافائل» رژیم صهیونیستی است.«فلاخن داوود» بعنوان لایه میانی سپر دفاع موشکی رژیم صهیونیستی وارد خط وظیفه خواهد شد که به اذعان خود صهیونیستها، دلیل اصلی عملیاتی کردن آن (علیرغم طی نکردن تمام آزمایشات و ناقص بودن برخی سیستمها) تهدید جنبش مقاومت «حزبالله» به هدف قرار دادن ذخایر آمونیاک در بندر «حیفا» - در صورت آغاز جنگی جدید با لبنان - بوده است.لایه زیرین سپر موشکی رژیم صهیونیستی سامانه «گنبد آهنین» (Iron Dome) است که برای هدف قرار دادن موشکهای کوتاهبرد در فواصل کم طراحی شده است. البته این سامانه در جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه، چندان درخششی در مقابله با موشکهای «حماس» نداشت.لایه بَرین سپر موشکی رژیم صهیونیستی نیز سامانه «پیکان» (Arrow) میباشد که بهمنظور مقابله با موشکهای دور برد و بالستیک مستقر شده است. با اینکه پیکان از سال ۲۰۰۰ وارد پدافند هوایی رژیم جعلی اسرائیل شده اما اولین پرتاب موفق آن به اذعان خود صهیونیستها چند هفته پیش بود که یک موشک ضد هوایی سوریه را هدف قرار داد.سامانه پیکان ۲ و ۳ که اکنون در خط مقدم سپر موشکی رژیم صهیونیستی هستند، در بیشتر آزمایشات خود شکست خوردهاند. همچنین در سال ۲۰۰۶ و جنگ ۳۳ روزه با حزبالله لبنان نیز توفیقی در برابر موشکهای مقاومت نداشتند. منبع :فارسانتهای پیام/ |
![]() |
↧
↧
ابراهیم در آغوش مادرش صحرا در اردوگاه موگادیشو. کودکان سومالیایی بر اثر خشکسالی در میانه اقدامات تروریستی گروه الشباب به شدت آسیبپذیر شدهانداحتمال بازپسگیری حکم انحلال پارلمان ونزوئلا از سوی دادگاه عالی این کشور پس از اعتراضات گسترده. مخالفان مادور در پارلمان اکثریت دارند و ماهها است برای استیضاح او تلاش میکنندآزادسازی بخشهایی از غرب موصل پس از خرابیهای بیسابقهاستقبال از سال جدید در کارناوال مَراتیها در ایالت مهاراشترای هندبازدید پوتین از مجمعالجزایر فرانز جوزف در اقیانوس منجمد شمالیبازگرداندن فیلهای ۳.۵ تنیِ آفریقایی به محل نگهداری آنها پس از فرارپل رایان پس از شکست مفتضحانه در به کرسینشاندن لایحه ترامپ برای لغو بیمه درمانی اوباما در اجلاس آیپک سخنرانی کرد و با حمایت از قراردادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی به خبرسازی دست زدتجمع صهیونیستها در بیتالمقدس در اعتراض به سربازی اجباریتلاش یک زن سوری برای خارجکردن همسرش از مناطق جنگ زده در حومه دمشقتمرین شبهنظامیان چینی در منطقه خودمختار گوانگژی ژوانگحمله معترضان به ساختمانهای کنگره پاراگوئه پس از انتشار خبر جلسه غیررسمی برای تصویب تغییراتی در قانون که شرکت مجدد رئیسجمهور کنونی در انتخابات ریاستجمهوری را ممکن میسازددرگیری صهیونیستها با معترضان به اجلاس آیپک در واشینگتندیسیطغیان رودخانهها در سواحل شرقی استرالیافروانداختن بخشی از حصارهای اسرائیلی توسط مبارزان فلسطینی در سالگرد «روز سرزمین»فریاد هوادار ترامپ بر سر منتقدان سیاست او در تظاهرات حمایتی کالیفرنیاقسمتی باقیمانده از یک موشک در درعای سوریهرزمایش مشترک روسیه و تاجیکستان در فخرآبادمعانقه خاص پرفسور پیری سایسکیا به روش بومیان مائوری در نیوزلند با چیانگ نخستوزیر چیننجات مردم از طغیان رودخانهها در پروهواداران ووییسلاو ششلی نامزد انتخابات ریاستجمهوری در صربستا |
![]() |
↧
به گزارش ندای انقلاب، بررسی طرح پیشنهادی شماری از سناتورهای آمریکا با هدف تصویب تحریمهای تازه علیه ایران، از بیم اثرگذاری بر نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایران، به تعویق افتاده است.گروهی از سناتورها از هر دو حزب آمریکا ماه گذشته میلادی طرحی را ارائه کردند که به بهانههای غیرهستهای تحریمهای تازهای علیه ایران وضع میکند.با این حال، به نوشته خبرگزاری رویترز، «باب کورکر» رئیس جمهوریخواه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا روز سهشنبه گفت به دلیل نگرانی اتحادیه اروپا از اثرگذاری این طرح بر انتخابات، بررسی این تحریمها فعلا متوقف شده است.کورکر که از جمله ارائهکنندگان این طرح است و در نشستی در مورد روابط با اتحادیه اروپا در سنا صحبت میکرد، گفت: «به دلیل نگرانیای که از واکنش احتمالی اتحادیه اروپا وجود داشت، طرح تحریمهای ایران که چندین نفر از سناتورها از آن حمایت میکنند، در حال حاضر امکان مطرح شدن نیافته است.»پیش از این شماری از کارشناسان نزدیک به دولت سابق آمریکا از تصویب این تحریمها و اثر منفی آن بر شانس انتخاب مجدد «حسن روحانی» به عنوان رئیسجمهور ایران ابراز نگرانی کرده بودند.در حالی که سناتورهای آمریکایی مدعیاند این تحریمهای احتمالی ناقض توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵ نیست، ایران تأکید کرده است که تحریم جدید، میتواند ناقض روح و متن برجام باشد.منبع : فارسانتهای پیام/ |
![]() |
↧
به گزارش ندای انقلاب، گروهک پ. ک. ک و شاخه ایران آن (گروهک پژاک) از جمله نیروهای تروریستی هستند که در مرزهای غربی کشور ما فعال هستند. گرچه غیور مردان و حافظان امنیت مرزها تا کنون ضربات سخت و سنگینی به عناصر این گروهک وارد ساختند و آنها رو وادار به خفت عقب نشینی کرده اند، اما بررسی سابقه تشکیل این گروهک و گفتگو با اعضای وفادار آن در مطالعه پیشینه اعتقادی، عقبه فکری و آرمان های اعضای پ. ک. ک کمک شایانی می کند. نگاهی داریم به زمینه های تشکیل این گروه و همچنین با برخی از اعضای جداشده و به دام افتاده این گروهک به گفتگو خواهیم نشست تا از نمایی نزدیک، با حقیقت پ. ک. ک و جنایات این گروهک و انگیزه های انحرافی اعضاء [بعضا] فریب خورده آشنا شویم. در قسمت اول پرونده «پ. ک. ک و پژاک از نمای نزدیک» به تاریخچه تشکیل این گروهک و افراد شاخص آن پرداختیم. (مطالعه گزارش از اینجا)در قسمت دوم فراز و فرودهای فعالیت مسلحانه این گروه تروریستی را بررسی کردیم ( مطالعه گزارش از اینجا)سومین قسمت از این پرونده به روش های مغزشویی در این گروهک اختصاص داشت و در آن بخشی از اعترافات اعضای فریب خورده پژاک منتشر شد ( مطالعه گزارش از اینجا)قسمت چهارم پرونده به روش های حذف مخالفین داخل این فرقه و تسویه های درون سازمانی آن پرداختیم (مطالعه گزارش از اینجا)در بخش پنجم این ویژه نامه به نحوه سوء استفاده گروهک پ.ک.ک و پژاک از زنان و دختران جوان برای اهداف تروریستیشان پرده برداشتیم (مطالعه گزارش از اینجا)قسمت ششم/ ارتباط پ.ک.ک با سازمانهای اطلاعاتینگاهی به زندگی عبدالله اوجالان نشان می دهد که موضوعاتی همچون نقش سازمان میت در تأسیس پ.ک.ک و یا افشای ارتباط عبدالله اوجالان با سازمان مخوفِ "ارگنه کُن" از نقاط تاریک زندگی وی محسوب می شوند.مهمترین موضوع که احتمال توافق پنهانی اوجالان با آکپارتی یا میت را تقویت می کند، گذشته ی مبهم و پُر از سئوالِ اوجالان است. ابراهیم گوچلو از سیاستمداران کُرد مطرح در ترکیه معتقد است سازمان میت در تأسیس پ.ک.ک نقش داشته است.گوچلو می گوید: «پس از سال های ۱۹۷۴ دولت برای از بین بردن جنبش کردی در ترکیه و سازمان های کُردی (فعال در آن زمان) پ ک ک را تاسیس کرد و از طرف دیگر هم، هدف کنترل کردها ازداخل بود تا آن را وادار به تسلیم نماید، یعنی آن را از خطر ایجاد دولت ملی دور کند. در این مسیر و به ویژه توسط دیکتاتوری کودتای نظامی، پ ک ک توانست سازمان های کُردی (رقیب) را از بین ببرد و پس از آن که اوجالان در سال ۱۹۹۹ دستگیر و به ترکیه آورده شد وی خیلی علنی اعلام کرد که آماده است تا به دولت خدمت کند و در عین حال اعلام کرد کردها در کردستان ترکیه و دیگر مناطق حق تشکیل دولت مستقل، فدرال و نیمه خودمختار را ندارند.بحران موسوم به پرونده ارگنه کُن یکی دیگر از اتفاقاتی بود که در دوره دوم زمامداری آکپارتی صحنه سیاست داخلی ترکیه با آن مواجه شد. سازمان زیرزمینی و ملی گرای افراطی کمالیست تحت عنوان "ارگنه کُن" در ترکیه که برخی از اعضای عالی رتبه امنیتی و نظامی ترکیه در هسته اصلی آن بودند همانند دولت در سایه عمل می کرد.از جولای ۲۰۰۸ بیش از هزاران نفر که شامل چندین ژنرال ارتش، مقامات حزبی و رئیس سابق شورای امنیت هستند، در چارچوب پرونده ارگنه کُن بازداشت شده و یا مورد بازجوئی قرار گرفته اند. ارگنه کُن به ترکی Ergenekon نام دره ای در کوه های آلتای آسیای میانه است که منشاء مردم تُرک از آنجاست و مهم تر از این، آنها اولین پادشاهی خود را در آنجا بنا نهادند.خانم آمینه آینا از سران حزب جامعه دمکراتیک ترکیه DTP (که در زمان فعالیت شاخه سیاسی پ.ک.ک در ترکیه را نمایندگی می کرد) گفت: «سیاستمداران کُرد حتی آنهایی که در حزب عدالت و توسعه AKP و حزب جمهوری خواه خلق CHP و حزب حرکت ملی MHP و دیگر احزاب سیاسی هستند، باید بپذیرند که سرکوب ناسیونالیسم کُردی هدف اصلی ارگنه کُن بوده و عملیات های آنها با حمایت و اطلاع نیروهای مسلح ترکیه و مطمئناً آکپارتی پس از به قدرت رسیدن در سال ۲۰۰۲ صورت گرفته است.» امینه آینا به حمایت ایالات متحده آمریکا و اروپا از عملیات های ارگنه کُن نیز اشاره کرد که به منظور تقویت موقعیت ترکیه در خاورمیانه صورت گرفت.پس از گشوده شدن پرونده ارگنه کُن و دستگیری بسیاری از عوامل و اعضای این سازمانِ زیر زمینی، اخباری نیز درباره ارتباط این سازمان با پ.ک.ک مطرح شد.احسان ارسلان یکی از شخصیت های مطرح کُرد که در سال ۲۰۰۷ از حزب عدالت و توسعه AKP به پارلمان راه یافت می گوید: «سال ۱۹۹۳ ارگنه کُن و نیروهای جنگ طلبِ درونِ پ.ک.ک باعث شدند تلاش های تورگوت اوزال و سرکرده پ.ک.ک برای حل مسالمت آمیز مسأله کُردها با شکست مواجه شود.» (nefel.com)احسان ارسلانعبدالله اوجالان خوش نیز بطور صریح پرده از دیدار چند عضو این سازمان با خود برداشت. اوجالان در این زمینه گفت که قبل از سال ۲۰۰۲ نمایندگان هورشید تولون و شنر اویگور دو تن از بلندمرتبه ترین توطئه گران او را در زندان جزیره ایمرالی ملاقات کرده اند. یکی از نمایندگان لونت ارسوز زئیس یگان اطلاعات و ضد ترور ژاندامری JITEM بود.اوجالان در این زمینه گفت که توطئه گران او را به یاد کار مادان اوغلو (از شرکت کنندگان مهم در کودتای ۲۷ مارس ۱۹۶۰) انداخت. همچنین طبق اسناد پیوست کیفرخواست پرونده ارگنه کُن اوجالان می توانسته در اواخبر ۱۹۷۹ قبل از کودتای نظامی ۱۹۸۰ از طریق اطلاعاتی که توسط ارگنه کُن به او رسیده از ترکیه بگریزد. اوجالان این را نیز گفت که عوامل ارگنه کُن با او در مورد ترور تانسو چیللر که طی دوره ۱۹۹۶ الی ۱۹۹۷ نخست وزیر ترکیه بود، صحبت کرده بودند. در نتیجه ادامه تحقیقات در مورد ارگنه کُن در طول تابستان و پاییز ۲۰۰۸ مدارک و اسناد بیشتری در خانه "ولی کوچوک" (ژنرال بازنشسته ارتش که به اتهام عضویت در سازمان ارگنه کُن دستگیر شد) پیدا شدند که ارتباط ارگنه کُن با پ.ک.ک را فاش می کردند. (اَلسُن، رابرت ص: ۵۷ و ۵۸).منبع : مشرق |
![]() |
↧